ما در کدام جهان زندگی می کنیم؟
نویسنده:
عبدالکریم سروش
امتیاز دهید
.
کتاب حاضر مجموع 4 سخنرانی جالب دکتر عبدالکریم سروش است،که در سال های آغازین انقلاب ایراد شده است.این کتاب اینگونه آغاز می شود:
دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم یکی نیست،و در حقیقت دو گونه دنیاست. ما معمولا تصور می کنیم که یک دنیا بیشتر وجود ندارد،و آن همین دنیایی است،که جغرافیای آن را می شناسیم.شکی نیست که همه ما اطلاع داریم،که در این دنیا کشورهای دیگری نیز هستند،آسمان خراشها هست،کلبه های گلی هست،انسان های عارفی هستند،انسانهای جانی هستند،تاریخی پر حادثه در این دنیای ما جریان داشته،این تاریخ جهان ماست،جغرافیای جهان ما نیز جغرافیایی است که همه کم و بیش از آن اطلاع داریم،سوال اینست که آیا ما در این جهان زندگی میکنیم یا نه؟
آنچه که نتیجه سخنان ما خواهد بود،اینست که این گمان یک خطاست! ما همگی در یک جهان زندگی نمی کنیم،بلکه به تعداد انسان ها جهان وجود دارد. . .
انسان هایی را می شناسیم،که دنیاشان از مرز محله ای که در آن زندگی می کنند فراتر نمی رود !و آنچه بر زندگیشان موثر است و نگرانشان می سازد،همه همان چیزی است که در اطراف محله شان وقوع می یابد... ما انسان ها همه در یک جهان زنده ایم،اما در یک جهان زندگی نمی کنیم ، ما هر کدام در دنیایی که برای خود ساخته ایم زندگی می کنیم و هر کس بر حسب اینکه چگونه دنیای برای خویش ساخته است،و در آن زندگی می کند انسان دیگری است.
کتاب حاضر مجموع 4 سخنرانی جالب دکتر عبدالکریم سروش است،که در سال های آغازین انقلاب ایراد شده است.این کتاب اینگونه آغاز می شود:
دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم یکی نیست،و در حقیقت دو گونه دنیاست. ما معمولا تصور می کنیم که یک دنیا بیشتر وجود ندارد،و آن همین دنیایی است،که جغرافیای آن را می شناسیم.شکی نیست که همه ما اطلاع داریم،که در این دنیا کشورهای دیگری نیز هستند،آسمان خراشها هست،کلبه های گلی هست،انسان های عارفی هستند،انسانهای جانی هستند،تاریخی پر حادثه در این دنیای ما جریان داشته،این تاریخ جهان ماست،جغرافیای جهان ما نیز جغرافیایی است که همه کم و بیش از آن اطلاع داریم،سوال اینست که آیا ما در این جهان زندگی میکنیم یا نه؟
آنچه که نتیجه سخنان ما خواهد بود،اینست که این گمان یک خطاست! ما همگی در یک جهان زندگی نمی کنیم،بلکه به تعداد انسان ها جهان وجود دارد. . .
انسان هایی را می شناسیم،که دنیاشان از مرز محله ای که در آن زندگی می کنند فراتر نمی رود !و آنچه بر زندگیشان موثر است و نگرانشان می سازد،همه همان چیزی است که در اطراف محله شان وقوع می یابد... ما انسان ها همه در یک جهان زنده ایم،اما در یک جهان زندگی نمی کنیم ، ما هر کدام در دنیایی که برای خود ساخته ایم زندگی می کنیم و هر کس بر حسب اینکه چگونه دنیای برای خویش ساخته است،و در آن زندگی می کند انسان دیگری است.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/06/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ما در کدام جهان زندگی می کنیم؟
1-بتدا باید در یک کاغذی مشخص کنیم که در این برهه از زمان نیاز روحی ما با مطالعه کتابهایی با چه موضوعاتی برطرف می شود و سپس جستجو در کتابناک اغاز شده و از بین منتخبین یک یا دو را انتخاب می کنیم و مطالعه شروع میشه تا انها تمام نشده اند و یا تا زمانی که برامون لذت دارند باید کتاب دیگری دانلود نکنیم.خوندن یک کتاب بهتر از دانلود کردن ده ها کتاب هست.
2-برای خوندن کتابها باید ساعت ها به صفحه ی مانیتور خیره بمونیم که خطر خشکی چشم واسمون وجود داره . نرم افزار eye pro هر 20 یا 15 دقیقه به شما یادآوری میکنه که چشماتون رو بازوبسته کنید و بعد از گذشت مدت زمان طولانی تر هشدار میده که به یک استراحت طولانی مدت برین. در ضمن اصول درست نشستن و حالت درست کمر، سر و ..... تو این نرم افزار هست .به راحتی میتونید با یک سرچ کوچولو این نرم افزار رو دانلود کنید و سعی کنید بالاترین ورژنش رو دانلود کنید.
*برای یادداشت برداری هم ایده ای ندارم.
امیدوارم این اصول ناقص و کوتاه تونسته باشن کمکی بهتون کرده باشند
دوستان من یک پیشنهادی دارم و اینه که آقایون و خانوم های کتابخون اصول درست کتابخونی رو مطرح کنن و روش بحث کنیم و روشهای تجربی و کارامدی رو ازشون استنتاج کنیم مثلا من کتابهای دینی و فلسفی رو که میخونم زود فراموش میشن و وقتی میخوام یادداشت برداری کنم خیلی کند میشم و خوندن برام لذت بخش نمیشه
واقعیت این است غیر از معدودی از رمان ها، برای اکثریت ماها خواندنِ دقیق بیشتر کتاب ها بسیار زمان بر است. برای خواندن تنها سه جلد از تاریخ فلسفۀ کاپلتسون بیش از دو ماه وقت صرف کردم و برای آنکه بهرۀ کافی از آن سه جلد ببرم، نیازمندِ خواندن چند باره شان هستم. بیشتر آنهایی که صدها کتاب را در لیست کتب مورد علاقۀ خود قرار داده اند، غالب اوقات در کتابناک اند و لایک می زنند، خاصه آنکه سن و سال کمی هم داشته باشند یا به دروغ می گویند آن کتاب ها را خوانده اند یا خواندنشان عین نخواندن است، این هم شهوتی است که راه ارضائش رژۀ سریع واژه گان از مقابل چشم است، ارضاء نیازی تا که به خود و دیگران بباوراند که بله من فاضلی گرانمایه هستم و جملگی علوم با سرگیجه رفتن میان کلمات فراچنگم آمده .
آنی که دانلود می کند و نمی خواند، تظاهر هم نمی کند که آنها را خوانده، کمتر در خور سرزنش است تا آنی که تظاهر به دانایی می کند، ولی کم خوان است و کم دان و بیشتر سرگرم حاشیه هاست.
خودم را از این خیل عظیم دانلود کنندۀ کتاب که خواندن آنها را به آینده ای نامعلوم احاله می دهند؛ آینده ای که شاید هرگز فرا نرسد، مبرا نمی دانم و بادا که هیچ گاه از خودمبرادانانِ نامبرا نباشم.
ازمتن کتاب..
کتاب جالبی و ارزش وقت گذاشتن را داره..
مرسی از مسعود عزیز.
:-):-)