هروئین از هنگ کنگ
نویسنده:
جیمز هادلی چیس
مترجم:
پرویز ایروانی
امتیاز دهید
✔️ برگرفته از متن کتاب:
شب همین که میخواستم دفتر کارم را ببندم، زنگ تلفن صدا کرد. ساعت شش و ده دقیقه بود. روز طولانی، ناراحت کننده و بی حاصل گذشته بود. هیچ مشتری به سراغم نیامده بود. فقط یک نامه داشتم و آن را هم بدون اینکه حتی پاکتش را باز کنم، در سبد کاغذهای باطله انداخته بودم و ناگهان این اولین زنگ تلفن!
گوشی را برداشتم و با تمام گرمی و نشاطی که قادر بودم گفتم:
"نلسون ریان"
سکوتی برقرار شد. از آن طرف سیم می توانستم صدای یک هواپیما را که می خواست پرواز کند، بشنوم. صدا یک لحظه گوش های مرا پر کرد و سپس ملایم تر شد. قطعا مخاطب من در کابین را بسته بود.
- آقای ریان؟
صدا مردانه، عمیق و کوتاه بود.
- درست است.
- شما کارآگاه خصوصی هستید؟
- بله
دوباره سکوتی برقرار شد. من صدای نفس آهسته و سنگین او را می شنیدم...
بیشتر
شب همین که میخواستم دفتر کارم را ببندم، زنگ تلفن صدا کرد. ساعت شش و ده دقیقه بود. روز طولانی، ناراحت کننده و بی حاصل گذشته بود. هیچ مشتری به سراغم نیامده بود. فقط یک نامه داشتم و آن را هم بدون اینکه حتی پاکتش را باز کنم، در سبد کاغذهای باطله انداخته بودم و ناگهان این اولین زنگ تلفن!
گوشی را برداشتم و با تمام گرمی و نشاطی که قادر بودم گفتم:
"نلسون ریان"
سکوتی برقرار شد. از آن طرف سیم می توانستم صدای یک هواپیما را که می خواست پرواز کند، بشنوم. صدا یک لحظه گوش های مرا پر کرد و سپس ملایم تر شد. قطعا مخاطب من در کابین را بسته بود.
- آقای ریان؟
صدا مردانه، عمیق و کوتاه بود.
- درست است.
- شما کارآگاه خصوصی هستید؟
- بله
دوباره سکوتی برقرار شد. من صدای نفس آهسته و سنگین او را می شنیدم...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/08/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هروئین از هنگ کنگ