سنگ سبز
نویسنده:
سوزان بلان
مترجم:
ایرج قریب
امتیاز دهید
✔️ سنگ سبز نوشته سوزان بلان، نویسندهٔ آمریکایی یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان بشمار میرود. این کتاب که اولین جلد از سری ماجراهای کارآگاه میگل مناندز است در سال ۱۹۶۱ منتشر شد و در بخش بینالملل جایزه بزرگ ادبیات پلیسر را برد. "سنگ سبز" در سال ۱۹۶۲ تحت عنوان چراغ سبز برای مرگ در فرانسه منتشر شد. "فرانسوا پریه" و یازده داور دیگر در همایشی که هر ساله در خیابان "سنت ژنه ویو" پاریس برای انتخاب کتابهای برگزیده پلیسی برگزار می کردند، سنگ سبز را بعنوان کتاب برگزیده پلیسی سال ۱۹۶۲ فرانسه انتخاب کردند.
حوادث داستان در کشور مکزیک به وقوع می پیوندند. جنایتی که در واقع آغازگر ماجراهای داستان است در طول جاده واصلِ بین مونتری-مکزیکو سیتی و در نزدیکی شهر سان لوئیس به وقوع می پیوندد. معمولا از این جاده خلوت برای قاچاق بارهای سنگین و انتقال آنها از مرز به مکزیکو سیتی (پایتخت مکزیک) استفاده می شد و فرصت مناسبی بود برای بومیان مکزیکی که در آن به قتل و غارت ماشینها بپردازند.
در خمِ قسمتی از این راه پرشیب در ۲۵ مایلی شمال سان لوئیس، آقا و خانم راندال در یک کادیلاکِ زرد رنگ، به سمت سان لوئیس در حال رانندگی بودند. آقای راندال که ته دلش از اینکه می توانست در این جاده خلوت سرعت بگیرد، شاد بود، پای خود را بر گاز فشرد و به همسرش گفت که تا یک ساعت دیگر به سان لوئیس خواهند رسید. درست در همین لحظه، گلوله ای از فراز کوه، چشم چپ آقای راندال را سوراخ می کند و اتومبیل به دره ای ژرف سقوط می نماید. بومیان پولهای آقای راندال و انگشتر زمردین سبز او را به سرقت می برند.
کارگاه "مناندز"، از اداره پلیس سان لوئیس مامورِ پیگیری پرونده می شود. گرچه کارگاه مناندز و سرپاسبان "روبرتو" در پیِ یافتن قاتل، شب و روز تلاش می کنند؛ ولی دخترکی کلاف داستان را سر در گم می کند؛ زیرا که از لابلای سنگهای بی ارزشی که از راهنمای جوان شهر خریده است، آتشی سبز زبانه می کشد، آتشی که سرانجام پرده از راز قتل بر می دارد و ...
بیشتر
حوادث داستان در کشور مکزیک به وقوع می پیوندند. جنایتی که در واقع آغازگر ماجراهای داستان است در طول جاده واصلِ بین مونتری-مکزیکو سیتی و در نزدیکی شهر سان لوئیس به وقوع می پیوندد. معمولا از این جاده خلوت برای قاچاق بارهای سنگین و انتقال آنها از مرز به مکزیکو سیتی (پایتخت مکزیک) استفاده می شد و فرصت مناسبی بود برای بومیان مکزیکی که در آن به قتل و غارت ماشینها بپردازند.
در خمِ قسمتی از این راه پرشیب در ۲۵ مایلی شمال سان لوئیس، آقا و خانم راندال در یک کادیلاکِ زرد رنگ، به سمت سان لوئیس در حال رانندگی بودند. آقای راندال که ته دلش از اینکه می توانست در این جاده خلوت سرعت بگیرد، شاد بود، پای خود را بر گاز فشرد و به همسرش گفت که تا یک ساعت دیگر به سان لوئیس خواهند رسید. درست در همین لحظه، گلوله ای از فراز کوه، چشم چپ آقای راندال را سوراخ می کند و اتومبیل به دره ای ژرف سقوط می نماید. بومیان پولهای آقای راندال و انگشتر زمردین سبز او را به سرقت می برند.
کارگاه "مناندز"، از اداره پلیس سان لوئیس مامورِ پیگیری پرونده می شود. گرچه کارگاه مناندز و سرپاسبان "روبرتو" در پیِ یافتن قاتل، شب و روز تلاش می کنند؛ ولی دخترکی کلاف داستان را سر در گم می کند؛ زیرا که از لابلای سنگهای بی ارزشی که از راهنمای جوان شهر خریده است، آتشی سبز زبانه می کشد، آتشی که سرانجام پرده از راز قتل بر می دارد و ...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/08/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سنگ سبز