رهنمای گمشدگان
نویسنده:
حسن مصطفوی
امتیاز دهید
آیت الله حسن مصطفوی در طول عمر خود به جای کرسی تدریس و آموزش شاگردان علاقه مندان را بیشتر به آثار مکتوب خویش ارجاع می داد و تنها یک سال در حوزه قم به تدریس تفسیر و علوم رایج عصر اهتمام ورزید
از بیست سالگی به سیر و سلوک معنوی اهتمامی وافر داشت و در جستجوی مطلوب به نقاط مختلف ایران و عراق مسافرت کرد. خود این گونه نقل می کند : یک زمانی به نجف مشرف شدم تا آقای قاضی را زیارت کنم ولی بر اثر بدگویی برخی طلاب جاهل می ترسیدم به محضر ایشان بروم . یک روز کنار در بازار بزرگ حرم نشسته بودم یک لحظه در فکر فرو رفتم که من برای چه به نجف آمدم؟ برای ملاقات آقای قاضی آمده ام ولی می ترسیدم ! در همین افکار بودم که دیدم سیدی نورانی از حرم خارج شد چنان که از شش جهت اندامش نوری ساطع بود. دیدم برای فاتحه نزد قبر مرحوم سلطان آبادی رفت ، در این لحظه شخصی از جانب او به سوی من آمد و از قول ایشان گفت : ای کسی که نامت حسن است سریره ات حسن است ، شکلت حسن است شغلت حسن است ، نترس و پیش ما بیا! و ما این چنین به محضر آقای قاضی مشرف شدیم .
او از مطرح شدن به شدت پرهیز می کرد و اجازه نمی داد شناخته شود و همواره از تمجید خلق بیزار بود. صاحب گنجینه دانشمندان درباره ایشان می نویسد : استاد مصطفوی از افراد مجهول القدر و از افرادی است که قریب چهل سال است او را می شناسم ما رایت منه مکروها و ما رایت منه الا جمیلا جدا.
از لابه لای نوشته ها و آثار این عالم عامل می توان به درجات معنوی ایشان پی برد. در مقدمه کتاب گران سنگ رساله لقا ء الله می نویسد من آنچه را که به یقین حق دیده ام در این کتاب نوشته ام !
از بیست سالگی به سیر و سلوک معنوی اهتمامی وافر داشت و در جستجوی مطلوب به نقاط مختلف ایران و عراق مسافرت کرد. خود این گونه نقل می کند : یک زمانی به نجف مشرف شدم تا آقای قاضی را زیارت کنم ولی بر اثر بدگویی برخی طلاب جاهل می ترسیدم به محضر ایشان بروم . یک روز کنار در بازار بزرگ حرم نشسته بودم یک لحظه در فکر فرو رفتم که من برای چه به نجف آمدم؟ برای ملاقات آقای قاضی آمده ام ولی می ترسیدم ! در همین افکار بودم که دیدم سیدی نورانی از حرم خارج شد چنان که از شش جهت اندامش نوری ساطع بود. دیدم برای فاتحه نزد قبر مرحوم سلطان آبادی رفت ، در این لحظه شخصی از جانب او به سوی من آمد و از قول ایشان گفت : ای کسی که نامت حسن است سریره ات حسن است ، شکلت حسن است شغلت حسن است ، نترس و پیش ما بیا! و ما این چنین به محضر آقای قاضی مشرف شدیم .
او از مطرح شدن به شدت پرهیز می کرد و اجازه نمی داد شناخته شود و همواره از تمجید خلق بیزار بود. صاحب گنجینه دانشمندان درباره ایشان می نویسد : استاد مصطفوی از افراد مجهول القدر و از افرادی است که قریب چهل سال است او را می شناسم ما رایت منه مکروها و ما رایت منه الا جمیلا جدا.
از لابه لای نوشته ها و آثار این عالم عامل می توان به درجات معنوی ایشان پی برد. در مقدمه کتاب گران سنگ رساله لقا ء الله می نویسد من آنچه را که به یقین حق دیده ام در این کتاب نوشته ام !
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رهنمای گمشدگان