رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 120 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 120 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
148
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

توافق برجام از دیدگاه اسلام
توافق برجام از دیدگاه اسلام
2.8 امتیاز
از 10 رای
روز قتل رئیس جمهور
روز قتل رئیس جمهور
4.6 امتیاز
از 35 رای
عشق رئیس جمهور
عشق رئیس جمهور
4 امتیاز
از 33 رای
Physics and National Socialism
Physics and National Socialism
5 امتیاز
از 2 رای
ایران در بحران؟
ایران در بحران؟
4.3 امتیاز
از 177 رای
21Lesson for the 21 Century
21Lesson for the 21 Century
5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
[quote='mr tomas sayer']اتفاقا خاتمی تنها عیبی که داشت فکر نکردن به منافع شخصی اش بود.از پروفسور حسابی نقل شده است که جهان سوم به کشورهایی میگویند که در آن برای آبادانی میهن میبایست خانه ات را خراب کنی و بالعکس برای آبادانی خانه ات میبایست میهنت را ویران سازی.اگر خاتمی ذره ای به اندازه رییس جمهور بعد از خود به فکر ماندن و ریشه دواندن بود که حالا با عنوان جریان انحرافی باعث ائتلاف متعدد آقایان اصولگرا شده است، مطمئن باشید اجازه نمیداد سه بار پشت سر هم اصلاح طلبان در انتخابات ببازند ولو به قیمت تورم 30 درصدی به جای 10 درصدی.
با معیار پروفسور حسابی بسنجید همه چیز روشن است...
حق یارتان[/quote]
باید بدونی بیچاره دکتر حسابی این حرف چه سالی زده!
جای مردان سیاست بنشانیم درخت ....
تا هوا تازه شود!
اتفاقا خاتمی تنها عیبی که داشت فکر نکردن به منافع شخصی اش بود.از پروفسور حسابی نقل شده است که جهان سوم به کشورهایی میگویند که در آن برای آبادانی میهن میبایست خانه ات را خراب کنی و بالعکس برای آبادانی خانه ات میبایست میهنت را ویران سازی.اگر خاتمی ذره ای به اندازه رییس جمهور بعد از خود به فکر ماندن و ریشه دواندن بود که حالا با عنوان جریان انحرافی باعث ائتلاف متعدد آقایان اصولگرا شده است، مطمئن باشید اجازه نمیداد سه بار پشت سر هم اصلاح طلبان در انتخابات ببازند ولو به قیمت تورم 30 درصدی به جای 10 درصدی.
با معیار پروفسور حسابی بسنجید همه چیز روشن است...
حق یارتان
خاتمی انسان ترسو و بزدلی است که حاضر است بخاطر منافع شخصی خود حتی برادرش را هم نابود کند
[quote='مهرپویا1370']
این «آخوند» قطعا با مصدق همطراز نیست.به هیچ عنوان این دو را با هم مقایسه نمی کنم.اما قطعا از امینی بزرگ تر و پاک تر است و تاریخ نشان خواهد داد و ما که سن و سالی نداریم احتمالا در کتاب های تاریخ بچه هایمان خواهیم خواند:این «آخوند» یکی از شریف ترین و پاک ترین سیاست مداران تاریخ معاصر ایران بود که ما ملت قدر او را ندانستیم و بی عرضه و ترسو و بی عمل و تدارکچی و... لقبش دادیم چون:آلزایمر تاریخی نداشتیم[/quote]
تاریخ را فاتحان می نویسند.
منتظر باشید تا اون روزی که بخوانید که خاتمی از پاکترین ها و شریفترین ها بود ...... :))
[quote='persianking']متأسفم که می بینم آلزایمر تاریخی ما را به جایی رسانده که دوباره بعضی ها کمپین حمایت از فلانی و دعوت از بهمانی برای شرکت در انتخابات (بخوانید سیرک) نمایشی خرداد 92 را به راه انداخته اند. به راستی کدام آدم باوجدان و میهن پرستی با مشاهده آن همه وقایع دلخراشی که پس از انتخابات پیشین رخ داد، می تواند دوباره دل به این بازی ها خوش کند و آب به آسیاب بدخواهان ایران بریزد؟
[/quote]
زمانی حزب توده کاریکاتور زنده یاد مصدق را در روزنامه هایشان می کشیدند و زیرش سخنانی با این محتوا می نوشتند:پیرمرد فئودال نوکر امپریالیست و... .مدافعان او هم «مرتجع» لقب می گرفتند. من شک ندارم که به جز چند تن از رهبران حزب توده باقی اعضای آن جوانانی بودند که واقعا صادقانه و از ته دل فکر می کردند که دارند خدمت می کنند فرقشان این بود که آلزایمر تاریخی نداشتند...بعد که مصدق کودتا شد بیشترین شکنجه ها و اعدام ها نصیب همین توده ای ها شد و تومار این حزب تا سال 1357 پیچیده شد.
یک زمان دیگر تقریبا ده سال بعد از این واقعه جبهه ی ملی دوم شامل کسانی مانند بختیار و بازرگان و سنجابی و خنجی و... این حرف ها را درباره ی علی امینی می گفتند:این همانی بود که وزیر مالیه ی کابینه ی زاهدی شد.این همانی بود که قراردار کنسرسیوم را امضا کرد و ... .خلیل ملکی بیچاره را از جبهه ی ملی اخراج کردند و سازشکارش لقب دادند.من شک ندارم این چهار شخصیتی که نام بردند همه از پاک ترین سیاست مداران ایران بودند.فرقشان این بود که آلزایمر تاریخی نداشتند...بعد که شاه از این موقعیت حداکثر بهره را برد چند نفر اوباش را فرستاد دانشگاه تهران برای برهم زدن یک تجمع ساده و بگیر و ببند راه انداخت و علی امینی را کنار زد دور مبارزه از 42 به بعد دست چه گروهی افتاد؟(خئدتان حدس بزنید)
[quote='persianking']دست کم از چشمان ندا شرم کنید..[/quote]
کار ما از این شرم ها گذشته.بیش از 150 سال است که به این چشم ها شرم نکردیم این یکی هم رویش.اگر می خواستیم این گونه شرم کنیم سال 88 هم باید به چشم های قبلی شرم می کردیم.سال 76 هم باید به چشم های قبلی تر شرم می کردیم و همین طور برگردید به عقب تا میرزا جهان گیرخان و صوراسرافیل و ...
هر کسی در این سایت چهارتا کامنت من را خوانده باشد می داند از من چقدر بعید است بعد از عکس برتراند راسل و آتش جهنم! عکس یک «آخوند» و بگذارم در آواتارم.اما می دانید چیست؟اینقدر این ملت در دوره های مختلف خواست مدینه ی فاضله درست کند که حالم از هرچه شعار توخالی که فرسنگ ها از واقعیت روز جامعه فاصله دارد به هم می خورد.بدبخت شده ی همین مدینه های فاضله هستیم.
این «آخوند» قطعا با مصدق همطراز نیست.به هیچ عنوان این دو را با هم مقایسه نمی کنم.اما قطعا از امینی بزرگ تر و پاک تر است و تاریخ نشان خواهد داد و ما که سن و سالی نداریم احتمالا در کتاب های تاریخ بچه هایمان خواهیم خواند:این «آخوند» یکی از شریف ترین و پاک ترین سیاست مداران تاریخ معاصر ایران بود که ما ملت قدر او را ندانستیم و بی عرضه و ترسو و بی عمل و تدارکچی و... لقبش دادیم چون:آلزایمر تاریخی نداشتیم
این گذر ها و ناگذر ها همه بهانه ای بود برای اینکه از چهره ی این شخص یک قهرمان بسازند !
نه به بعضیها که خودشونو امیر کبیر فرض کردن نه به بعضی های دیگر که خیال می کنن مصدقن !!!
جناب خاتمی در آن هشت سال به قول خودشان یک تدارکاتچی بیشتر نبودند. حال چه تغییر و تحولی در مملکت رخ داده که ایشان یا دیگر اصلاح طلبان بخواهند دوباره به میدان بیایند و برای تصاحب همان پست تدارکاتچی نظام تلاش کنند؟! باید به جناب خاتمی گفت این بار حتی اگر تأیید صلاحیت هم بشوید (که بعید می دانم) و حتی اگر انتخاب هم بشوید (که باز هم بعید می دانم) در حد پادوی نظام هم به شما اختیارات نمی دهند چه رسد به تدارکاتچی! برای ما که دیگر شما و اصلاح طلبان اعتباری ندارید، حداقل نزد آن معدودی که هنوز قبول تان دارند شأن خودتان را حفظ کنید برادر!
متأسفم که می بینم آلزایمر تاریخی ما را به جایی رسانده که دوباره بعضی ها کمپین حمایت از فلانی و دعوت از بهمانی برای شرکت در انتخابات (بخوانید سیرک) نمایشی خرداد 92 را به راه انداخته اند. به راستی کدام آدم باوجدان و میهن پرستی با مشاهده آن همه وقایع دلخراشی که پس از انتخابات پیشین رخ داد، می تواند دوباره دل به این بازی ها خوش کند و آب به آسیاب بدخواهان ایران بریزد؟
دست کم از چشمان ندا شرم کنید..
نَقلِ اقای حجاریان حکایت اون چاه کنِ است و بهرام گورکن هی نشست واسه همه نقشه کشید و ههههی منعِ اون خدا بیامرزِ ساواکُ کرد دست اخر هم با بازی کلمات وزارت اطلاعات (ساواک سابق) ساخت که گور خودشو بِکَنِِِِ
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک