عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
چرا جناب روحانی بنفع عارف کنار نرفت؟!!!
دوست عزیز انگار امر به شما مشتبه شده.کدوم تحریم؟؟؟؟:O اون هم سال 84 ؟؟؟؟:-(
ای داد.
اینقدر در گوشمان خواندند که کلا شست و شوی مغزی شدیم رفت.دوست خوبم.هیچ تحریمی نبوده.هر چه شد آنی شد که خواستند ،نه آنی که واقعا بود.
بزرگ در بزرگ عزیز
شاید حقیقتا رای دادن فایده ای جز خسته کردن پا نداشته باشه.اما کار این ها از تلنگر گذشته.مطمئن باشید این ها با این همه امکاناتی که در اختیاردارن خیلی بهتر از بقیه می دونن که چقدر هوادار تو کشور دارند.و مطمئن باشید مشارکت کننده هارو کمتر از 70 درصد اعلام نمی کنند.و البته کشیدن تعداد زیادی از مردم به پای صندوق رای برای این ها کار سختی نیست.
ولی اگر (آن هم چه اگری !)واقعه ای شبیه دوم خرداد اتفاق بیفته
اولا باعث ریزش شدیدی در هواداران میانه روی حکومت می شود
دوم زمینه برای قدرت نمایی مردم در مراسمی مانند سخنرانی رییس جمهور افزایش می یابد(چه رییس جمهور بخواهد چه نخواهد).
البته همه ی این ها در صورتی است که نتایج انتخابات از چند ماه پیش معلوم نباشد.
http://www.nazareakhar.ir/
البته برای جلوگیری از ورود به جهنم کافی نیست:D
من نمیگویم با رای ندادن دنیا بهشت میشود . هدف از رای ندادن تلنگریست که به حکومت وارد میشود که به خود بیاید و از خود محوری خارج شده به سمت مردم محوری حرکت کند .
2- مصدق
3- بازرگان
4- خاتمی
5- روحانی ( البته انشاءالله )
پیش از هر چیز بگویم من از دوستانی که به این راحتی از چند ماه پیش می گویند تحریم می کنیم(و امروز به ویژه در شهرهای بزرگ در اکثریت هستند) در شگفتم.حقیقتا راه حل شما چیست؟فکر می کنید ما که شعار تحریم نمی دهیم از دموکراسی و شورای نگهبان و... مطلقه و... اطلاعی نداریم؟
با شرایط پیش آمده من خودم واقعا احتمال رای دادن یا ندادنم 50 50 هست.مساله به این راحتی که فکر می کنیم نیست.می خواهم دلیل حیران بودن خودم را برای دوستان بنویسم که بدانند دلیلش لزوما کم حافظگی عقب ماندگی بی کلاسی نیست.
درباره ی انتخابات من اول فرض می گیرم که
_تقلبی صورت نگیرد:در این حالت به نظر من شانس جریان اصلاح طلب در صورت ائتلاف روحانی و عارف و پشتیبانی صریح خاتمی و هاشمی از این ائتلاف خیلی بالا می رود.چون همانگونه که در مناظره ی سوم اختلاف میان جلیلی و ولایتی را دیدید میان اصول گرایان تشتت آراء زیادی وجود دارد.حتی امکان دارد در ائتلاف حداد قالیباف ولایتی اختلافات به حدی شود که دست کم فقط حداد کنار برود.فکر نمی کنم رای اصول گرایان با شرایط اقتصادی پیش آمده از سال 76 بیشتر باشد.بنابراین شمار آراء اصول گرایان شاید از شش یا هفت میلیون تجاوز نکنند که تازه آن هم میان کاندیداهای فراوان خواهد شکست.
اما اصلاح طلبان حاضر در انتخابات به نظر من بر خلاف باور رایج میان طبقات فرودست شانس جمع آوری رای بیشتری دارند.این یک تصور اشتباه هست که فکر می کنیم طبقات فرودست لزوما به کاندیدای مورد نظر نظام(اگر چینین چیزی وجود داشته باشد) رای می دهند.آن هفت یا هشت میلیون هوادار اصول گرایان(ارزشی ها) لزوما از طبقات فرودست نیستند.
اگر احمدی نژاد توانست در دورهای قبل رای این طبقات را جذب کند صرفا به خاطر شعارهای مبارزه با اشرافی گری و عدالت خواهانه اش بود.(صرف نظر از اینکه چقدر این شعارها حقیقت داشت)همانگونه که در مناظرات هم می بینید این شعارها امروز بیشتر از جانب جلیلی داده می شود اما من فکر نمی کنم که دست کم تا چندین سال دیگر کسی برای این شعارها تره خرد کند و دلیل آن هم وضعیت اقتصادی و فسادهای بزرگ مالی پیش آمده در هشت سال گذشته هست.بنابراین درست است که بخش اعظم قشری که قرار است به اصلاح طلبان رای بدهند یعنی طبقه ی متوسط شهری انتخابات را تحریم می کنند اما باز هم اصلاح طلبان شانس بالایی برای انتخاب شدن دارند به ویژه اگر دست کم بخشی از طبقه ی متوسط به پای صندوق رای برود.در این صورت من خودم یکی از آن ها خواهم بود.
_اما فرض دوم این است که نتیجه ی انتخابات از چند ماه پیش مشخص باشد که احتمال آن زیاد است.به این جمله دقت کنید : «رییس جمهور باید محاسن روسای جمهور پیشین را داشته باشد و نقایص او را نداشته باشد» تا چند روز بعد از ذکر این جملات صدا و سیما سعی کرد نشان دهد که حسن آقای احمدی نژاد ساده زیستی و نقص ایشان قانون گریزی است.حالا با توجه به مناظرات و شعارها دقیقا چه کسی (به اصطلاح) این ویژگی ها را دارد؟چه کسی در عین سر به زیری به تکرار جملات متعفن صدا و سیما می پردازد؟در این صورت من هم به همان اکثریت می پیوندم.با وجود اینکه می دانم این کار مردم خیلی برای نظام مهم نیست.
دلیل حیران بودن من هم همین است.آیا سناریوی اول اتفاق می افتد یا سناریوی دوم؟اگر کسی بتواند دستم را بگیرد و کمکم کند ممنون می شوم.