مهمانی هالووین
نویسنده:
آر. ال. استاین
امتیاز دهید
چهار دوست بسیار صمیمی در یک مدرسه و البته در کلاس هایی جداگانه درس میخوانند...(ری - تریستان - رزا و بلا)
نزدیک جشن هالووین است و این چهار نفر برای خوشگذرانی در جشن نقشه میکشند... اما آقای "مون" معلم آنها جشنی برگزار کرده و فقط برای این چهار دوست دعوتنامه میفرستد!
برای آنها بسیار عجیب است که چرا آقای مون فقط آن چهار تا را از آن مدرسه ی پرجمعیت دعوت کرده است؟
و از طرفی دیگر هیچکدام دوست ندارند مهمانی هالووین را در جشن آقای مون که آدمی خشک ، جدی و بسیار عجیب است بگذرانند! اما نهایتا تصمیم میگیرند برای اینکه آقای مون ناراحت نشود یک ساعتی آنجا بمانند و بعد بروند....
همه چیز عادی به نظر عادی می آید تا اینکه روز قبل از هالووین پسر آقای مون به آنها هشداری عجیب می دهد.... هشداری که از نظر آنها مسخره است اما واقعیت دارد...
بیشتر
نزدیک جشن هالووین است و این چهار نفر برای خوشگذرانی در جشن نقشه میکشند... اما آقای "مون" معلم آنها جشنی برگزار کرده و فقط برای این چهار دوست دعوتنامه میفرستد!
برای آنها بسیار عجیب است که چرا آقای مون فقط آن چهار تا را از آن مدرسه ی پرجمعیت دعوت کرده است؟
و از طرفی دیگر هیچکدام دوست ندارند مهمانی هالووین را در جشن آقای مون که آدمی خشک ، جدی و بسیار عجیب است بگذرانند! اما نهایتا تصمیم میگیرند برای اینکه آقای مون ناراحت نشود یک ساعتی آنجا بمانند و بعد بروند....
همه چیز عادی به نظر عادی می آید تا اینکه روز قبل از هالووین پسر آقای مون به آنها هشداری عجیب می دهد.... هشداری که از نظر آنها مسخره است اما واقعیت دارد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مهمانی هالووین
در داستان تخیلی و فانتزی بله !
منم منظورم این بود که دانلودش نبود
این کتاب جزو خوباشون بود....
به نظر من به پای خوباشم نمی رسید!
بدک نبود ولی کتاب های دیگش جالب تر و مهیج تر بود.....[/quote]
به نظرم خانه ی مرگ از بهترین کتاباش بود... حیف که اینجا نیست
این کتاب جزو خوباشون بود....
به نظر من به پای خوباشم نمی رسید![/quote]
بدک نبود ولی کتاب های دیگش جالب تر و مهیج تر بود.....:-(
این کتاب جزو خوباشون بود....[/quote]
به نظر من به پای خوباشم نمی رسید!:D
این کتاب جزو خوباشون بود....:-(
به نظرم اگه روزا تریستان آقای مون و خانومشو تیکه پاره میکردن خیلی بهتر بود! بعدش با زوری که داشتن راحت در رو می شکوندن و اون دو تا رفیقاشونم میذاشتن برن پی کارشون
چه قدر با حال.....ولی در آهنی بودبعدشم اگه اون جوری می رفتن تو خیابون که همه چی بهم می ریختو دست گیرشون می کردنو....دیگه عقلشون که می رسد[/quote]
چرا بالاخره اونقدری بود که از پسش بر بیان
به نظرم اگه روزا تریستان آقای مون و خانومشو تیکه پاره میکردن خیلی بهتر بود! بعدش با زوری که داشتن راحت در رو می شکوندن و اون دو تا رفیقاشونم میذاشتن برن پی کارشون[/quote]
چه قدر با حال.....ولی در آهنی بود:-(بعدشم اگه اون جوری می رفتن تو خیابون که همه چی بهم می ریختو دست گیرشون می کردنو....دیگه عقلشون که می رسد(!)