رسته‌ها
نبرد من
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 98 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 98 رای
نبرد من (به آلمانی: Mein Kampf)‏ کتابی، که توسط آدولف هیتلر نوشته شده است، و بیانگر اندیشه‌های سیاسی هیتلر و نازیسم می‌باشد. هیتلر در سال ۱۹۲۴ هنگامی که در قلعه لندربرگ زندانی بود بخش اول کتاب را با دیکته کردن جملات به منشی خود رودلف هس این اثر را به وجود آورد. بخش دوم، پایان همان سال پس از آزادی زودهنگام او از زندان نوشته شد.
با قدرت گرفتن ناسیونال سوسیالیست‌ها در آلمان، فروش و توزیع نبرد من نیز رواج گرفت. از اواسط دهه ۱۹۳۰ کتاب هیتلر به خرج دولت به زوج‌های تازه ازدواج کرده هدیه می‌شد، فروش نسخه‌های دست دوم کتاب ممنوع بود و تدریس آن در مدرسه‌ها به عنوان جزئی از برنامهٔ تبلیغاتی حزب ناسیونال سوسیالیست از همین دوران آغاز شد. از این کتاب تا پایان جنگ دوم جهانی نزدیک به یازده میلیون نسخه انتشار یافت.
نبرد من پس از جنگ جهانی هرگز در آلمان تجدید چاپ نشده. البته دلیل اصلی آن مخالفت وزارت دارایی ایالت بایرن بوده که امتیاز نشر آن را در اختیار دارد و ممنوعیتی در این زمینه وجود ندارد. این کتاب توسط عنایت‌الله شکیباپور به فارسی ترجمه شده و در ایران به چاپ هجدهم رسیده‌است.
هیتلر این کتاب را در سال ۱۹۲۳ در زندان نوشت. جلد نخست آن، با عنوان تسویه حساب در ۱۸ ژوئیه، ۱۹۲۵ به چاپ رسید؛ جلد دوم آن جنبش ناسیونال سوسیالیسم در ۱۹۲۶ به چاپ رسید. عنوان اصلی انتخابی هیتلر چهار سال و نیم نبرد در برابر دروغ، حماقت و بزدلی بود. ناشر نازی آن مکس آمان، این عنوان را بسیار پیچیده می‌دانست و تصمیم گرفت آن را به نبرد من کوتاه کند.


سرفصلها

جلد اول: یک تسویه حساب
- فصل اول: دوران کودکی و کانون خانوادگی
- فصل دوم: سالهای تحصیل و تحمل مشقت در وین
- فصل سوم: ملاحظات سیاسی عمومی بر اساس دوره حضور من در وین
- فصل چهارم: در مونیخ
- فصل پنجم: جنگ جهانی
- فصل ششم: تبلیغات جنگ
- فصل هفتم: انقلاب
- فصل هشتم: آغاز فعالیتهای سیاسی من
- فصل نهم: برای چه آلمان شکست خورد
- فصل دهم: حزب کارگر آلمان
- فصل یازدهم: ملل و نژاد
- فصل دوازدهم: اولین طلیعه پیشرفت حزب کارگر ناسیونال سوسیالیست

جلد دوم:جنبش سوسیالیست ملی
- فصل اول: عقاید فلسفی حزب
- فصل دوم: دولت
- فصل سوم: موضوع-دولت و ملت
- فصل چهارم: مفهوم دولت از نظر راسیست
- فصل پنجم: مفهوم فلسفی سازمان دولت
- فصل ششم: اولین مبارزه و اهمیت سخنرانی
- فصل هفتم: مبارزه جدید با جبهه سرخ
- فصل هشتم: نیرومند تا وقتی تنهاست نیرومند میماند
- فصل نهم: حمله‌ها چگونه آغاز می‌شدند
- فصل دهم: فدرالیسم غیر از ظاهرسازی چیزی نیست
- فصل یازددهم: پروپاکاندو مسأله سازمان
- فصل دوازدهم: مسأله سندیکاها
- فصل سیزدهم: سیاست آلمان و مسأله اتحادهای بعد از جنگ
- فصل چهاردهم: سیاست یا جهت گیری شرقی
- فصل پانزدهم حق دفاع اضطراری
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
537
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/02/15

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نبرد من

تعداد دیدگاه‌ها:
151
[quote='مری بلا']
دوست عزیز
من بی منطقی دیدم...شما در نظرات قبلیتون در جواب آقای سیاوش فرمودین باز جای شکرش باقیه ک نگفتید هیتلر مفسر قرآن بوده....این حرف شما مغلطه است...چ ربطی ب قرآن داره؟؟؟[/quote]
جناب مری بلا !!
در مورد مفسر قرآن بودن بحث برمی گرده به گذشته
اگر شما متوجه نشدید به دلیل این است که در جریان آن بحث نبودید. جناب siawash110 خودشان متوجه منظور بنده شدند.
موفق و پیروز باشید
:-):-)
در مورد منطق هم اگر در کامنت های بنده بی منطقی دیدید بفرمایید که خوشحال می شوم
[/quote]
دوست عزیز
من بی منطقی دیدم...شما در نظرات قبلیتون در جواب آقای سیاوش فرمودین باز جای شکرش باقیه ک نگفتید هیتلر مفسر قرآن بوده....این حرف شما یه جورایی مغلطه است...چ ربطی ب قرآن داره؟؟؟
[quote='گیلدخت']جالبه از هیتلر رسیدیم به جامی و مولوی و خوارج و حتی امام خمینی .... بازم بگین هیتلر هیچ کاره بوده ... این ، استعداد نیست که یه دیکتاتور مثل هیتلر بتونه همه بزرگان و رجال رو تو یه میزگرد دور هم جمع بکنه و بعد دو تا آدم عاقل و فرهیخته بیان بگم بگم راه بندازن ؟
. بازم بگین هیتلر هیچ کاره بوده ...
کامنت های شما رو که می خونم جسارت نباشه هر کدوم یه لیوان آب سرد بنوشین و منطقی تر بحث بفرمایین[/quote]
خوردن آب سرد از نظر پزشکی توصیه نمیشه
در مورد منطق هم اگر در کامنت های بنده بی منطقی دیدید بفرمایید که خوشحال می شوم
:-):-)
جالبه از هیتلر رسیدیم به جامی و مولوی و خوارج و حتی امام خمینی .... بازم بگین هیتلر هیچ کاره بوده ... این ، استعداد نیست که یه دیکتاتور مثل هیتلر بتونه همه بزرگان و رجال رو تو یه میزگرد دور هم جمع بکنه و بعد دو تا آدم عاقل و فرهیخته بیان بگم بگم راه بندازن ؟
. بازم بگین هیتلر هیچ کاره بوده ...;-( :D
کامنت های شما رو که می خونم جسارت نباشه هر کدوم یه لیوان آب سرد بنوشین و منطقی تر بحث بفرمایین
چون سخن گفتن با شما مانند کوبیدن آب در هاون است
شما را با اوهام و خرافات و خیالات خودتان تنها می گذارم که شبی شیرین و خوب را به دنبال داشته باشی
و برایت آرزو می کنم هر چه سریع تر به دار باقی بروی تا چشمهایت در آنجا دو تا شود و البته کوله بار گناهانت هم سبکتر
در دنیای کوچک خودت خوش باش و سعی نکن دیگران را به آنجا دعوت کنی چون جای زیادی برای آنها وجود ندارد . . .
بخاری از سعید بن مسیب نقل می کند که عده ای از اصحاب نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: دسته ای از اصحاب من وارد حوض می شوند، ولی از آن ممنوع می گردند. من می گویم: پروردگارا! اینها اصحاب و یاران من هستند، خداوند در پاسخ می فرماید: از آنچه اینها بعد از شما انجام دادند، اطلاع نداری، زیرا اینان پس از شما مرتد شده و آئین خود را رها کردند، و به دین پدران شان بازگشتند.
صحیح بخاری، جلد8، کتاب الرقاق، باب فی الحوض، حدیث6213-6214
:-):-)
بخاری و مسلم از ابن عباس حدیثی طولانی را نقل می کنند که در آن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) راجع به قیامت سخن گفته اند. ابن عباس می گوید: رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) فرمودند: عده ای از اصحاب در سمت شمال (3) من قرار می گیرند، من {برای حمایت از آنان} به پیشگاه خداوند عرض می کنم: اینها اصحاب من هستند، اینها اصحاب من هستند، پس خداوند می فرماید: از آن روزی که شما از میان آنان رفتی، آنان مرتد شدند و به دوران جاهلیت بازگشتند.
الف- صحیح بخاری، جلد4، کتاب الانبیاء، باب واتخذالله ابراهیم خلیلا، حدیث3171 و جلد4، حدیث3263 و جلد 6، حدیث4349
ب- صحیح مسلم، جلد8، کتاب الجنة و صفة نعیمها، باب فناء الدنیا و بیان الحشر، حدیث2860
:-):-)
[quote='siawash110']
این هم یک تهمت دیگر به انبوه یاران پیامبر در صورتی که ما می دانیم حداقل در خصوص 313 نفر از اصحاب بدر پیامبر مژده بهشت داده بود
وای بر تو از آتش دوزخ که به عزیزترین فداییان اسلام بر مبنای افسانه های بحارالانوار و سلیم ابن قیس تهمت می زنی . . .
البته سخن گفتن با خوارج مانند آب کوفتن در هاون است . . . .[/quote]
جناب siawash110
شما که ادعا می کنید قرآن خوان هستید نگاهی به سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 144 بندازید تا عصبانیتتان کمی کاهش یابد
:-):-)
جناب siawash110
بحث ما بحث هیتلر و شیوخ صوفیه است
لطفا برای عوض نمودن بحث از امام خمینی (ره) مایه نگذارید
:-):-)
[quote='civil84']نقل قول از siawash110:اصول عقاید خوارجخوارج ریشه اصلی خارجیگری را چند چیز تشکیل می داد: 1- تکفیر علی و عثمان و معاویه و اصحاب جمل و اصحاب تحکیم - کسانی که به حکمیت رضا دهند - عموما، مگر آنان که به حکمیت رأی داده و سپس توبه کرده اند. 2- تکفیر کسانی که قائل به کفر علی و عثمان و دیگران. 3- ایمان تنها عقیده قلبی نیست، بلکه عمل به اوامر و ترک نواهی جزء ایمان است. ایمان امر مرکبی است از اعتقاد و عمل. 4- وجوب بلا شرط شورش بر والی و امام ستمگر. می گفتند امر به معروف و نهی از منکر مشروط به چیزی نیست و در همه جا بدون استثنا باید این دستور الهی انجام گیرد. اینها به واسطه این عقائد، صبح کردند در حالی که تمام مردم روی زمین را کافر و همه را مهدورالدم و مخلد در آتش می دانستند.جناب siawash110شما زیاد خودتان را ناراحت نکنید.بعد از شهادت پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) هم ، همه مرتد شدند الا 4 نفر ( مرتد از ولایت)[/quote]
این هم یک تهمت دیگر به انبوه یاران پیامبر در صورتی که ما می دانیم حداقل در خصوص 313 نفر از اصحاب بدر پیامبر مژده بهشت داده بود
وای بر تو از آتش دوزخ که به عزیزترین فداییان اسلام بر مبنای افسانه های بحارالانوار و سلیم ابن قیس تهمت می زنی . . .
البته سخن گفتن با خوارج مانند آب کوفتن در هاون است . . . .
نبرد من
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک