زندگی در اینجا و اکنون: هنر زندگی متعالی
نویسنده:
آبراهام هرولد مزلو
مترجم:
مهین میلانی
امتیاز دهید
پیش گفتار درباره آ. اچ. مزلو:
واقعیت انکارناپذیر در مورد نوشته ها و پژوهشهای مزلو این است که آثار او و تقریباً تمامی نوشته هایش همانند جرقه ای است در علم روان شناسی اگر سعی ما بر این باشد که او را صرفاً یک روان شناس محض به حساب آوریم، احتمالاً راهی بیهوده رفته ایم. ابتدا باید او را یک انسان و سپس به مثابهی انسانی پنداشت که تمام هم و غم خود را صرف روان شناسی کرد یا انسانی که رشد و بلوغ خود را با طرز تفکری نوین در روان شناسی به کار برد یکی از دستاوردهای او خلق زبانی نو و قابل فهم در روان شناسی است.
مزلو در اوایل زندگی حرفه ای اش پی برد که چون زبان موجود در روان شناسی - یعنی ساختار مفهومی این علم کمکی به شیوه ی پژوهشهای او نمی کند، بر آن شد که این زبان را تغییر دهد و بهبود بخشد. از این رو دست به ابتکار زد. چنان که خود میگوید از آنجا که پرسشهای اساسی تری را مطرح میکردم، ناگزیر میباید برای بیان آنها نیز زبانی نو ابداع میکردم که بتواند دست یافتن به مشکلات روان شناختی و حل آنها را امکان پذیر سازد. واژه ی کلیدی زبانی که او بسط داد از این قرار است: «خودشکوفایی یا تحقق بخشیدن به خود»، «تجربه ی اوج» و «اهمیت سلسله مراتب نیازها» که به ترتیب «نیازهای کاستی» تا «نیازهای بودن» اولویت دارد. البته اصطلاح های دیگری هم ارائه داده است که مهم ترین آنها ذکر شد. شایان ذکر است که مزلو در اثر مطالعه در خویشتن خود به عمق آنچه درباره ی روان شناسی گفته است پی برد...
بیشتر
واقعیت انکارناپذیر در مورد نوشته ها و پژوهشهای مزلو این است که آثار او و تقریباً تمامی نوشته هایش همانند جرقه ای است در علم روان شناسی اگر سعی ما بر این باشد که او را صرفاً یک روان شناس محض به حساب آوریم، احتمالاً راهی بیهوده رفته ایم. ابتدا باید او را یک انسان و سپس به مثابهی انسانی پنداشت که تمام هم و غم خود را صرف روان شناسی کرد یا انسانی که رشد و بلوغ خود را با طرز تفکری نوین در روان شناسی به کار برد یکی از دستاوردهای او خلق زبانی نو و قابل فهم در روان شناسی است.
مزلو در اوایل زندگی حرفه ای اش پی برد که چون زبان موجود در روان شناسی - یعنی ساختار مفهومی این علم کمکی به شیوه ی پژوهشهای او نمی کند، بر آن شد که این زبان را تغییر دهد و بهبود بخشد. از این رو دست به ابتکار زد. چنان که خود میگوید از آنجا که پرسشهای اساسی تری را مطرح میکردم، ناگزیر میباید برای بیان آنها نیز زبانی نو ابداع میکردم که بتواند دست یافتن به مشکلات روان شناختی و حل آنها را امکان پذیر سازد. واژه ی کلیدی زبانی که او بسط داد از این قرار است: «خودشکوفایی یا تحقق بخشیدن به خود»، «تجربه ی اوج» و «اهمیت سلسله مراتب نیازها» که به ترتیب «نیازهای کاستی» تا «نیازهای بودن» اولویت دارد. البته اصطلاح های دیگری هم ارائه داده است که مهم ترین آنها ذکر شد. شایان ذکر است که مزلو در اثر مطالعه در خویشتن خود به عمق آنچه درباره ی روان شناسی گفته است پی برد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگی در اینجا و اکنون: هنر زندگی متعالی