رقابت سیاسی و ثبات سیاسی
نویسنده:
غلامرضا خواجه سروی
امتیاز دهید
کتاب «رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران» نوشته دکترغلامرضا خواجه سروی است که موضوع پایان نامه دکتری ایشان در دانشگاه امام صادق (ع) میباشد. این کتاب در ۲ بخش و ۸ فصل سازمان پیدا کرده است. کتاب مزبور همانگونه که از عنوانش پیداست سعی دارد مبحث ثبات سیاسی و رقابت سیاسی را در جمهوری اسلامی در فاصله سالهای ۵۷ تا ۸۰ بررسی کند. نویسنده در ابتدا مباحث ثبات سیاسی و رقابت سیاسی را تبیین میکند و در فصل سوم هم به دنبال الگوهای ثبات سیاسی است. در پایان بخش اول کتاب به ذکر پیشینهای تاریخی از رقابت و ثبات سیاسی در ایران – دوره قبل و بعد از مشروطه – را مرور میکند.
بخش دوم کتاب که عملا وارد حوزه بحث اصلی میشود با سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴ آغاز میشود. این فصل در وهلهی نخست به هنجارهای عادی رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی میپردازد و پس از شرح عملکرد احزاب و نیروهای سیاسی موجود در ذیل عنوان دولت موقت به موضوعاتی از قبیل چگونگی تصویب قانون اساسی، انتخابات اولین نخست وزیری، ریاست جمهوری و اولین دوره مجلس شورای اسلامی میپردازد. جذابیت این قسمت از کتاب که به دههی اول انقلاب میپردازد بسیار بالا است. اختلافات آیتالله شریعتمداری ـ که بعدها پدر معنوی – سیاسی حزب جمهوری خلق مسلمان و رقیب جدی امام ـ با امام خمینی در مورد شکل حکومت بعد از انقلاب، نحوه برگزاری همهپرسی، تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی و … شفافسازی خوبی در مورد نقش و عملکرد گروههای مخالف با نیروهای مذهبی پیرو خط امام دارد.
در فرازی از روایت کشمکشهای این دوره میخوانیم: «هر چه به پایان سال ۵۹ نزدیک میشویم، ایران شاهد درگیری گروهها و حملات مسلحانه به دفاتر گروههای سیاسی است. این درگیری در سخنرانی ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ رییسجمهور در دانشگاه تهران به نقطه عطف خود رسید. … در حاشیهی این سخنرانی گروههای وابسته به نیروهای مذهبی تظاهرات کرده، شعارهایی چون «بنی صدر رای ما را پس بده»، «ابوالحسن پینوشه، ایران شیلی نمیشه» و در مقابل گروههای مخالف نیروهای مذهبی با شعارهای «مرگ بر بهشتی» و «ما پیرو قرآنیم، ما حزب نمیخواهیم» به آنان پاسخ دادند.»
سخنرانی بنیصدر در عاشورای ۵۹ و حمله به حکومت مبنی بر اینکه در نظام اسلامی زندانیان شکنجه میشوند:
«در قانون اساسی ما مگر شکنجه حرام نشده بود؟…این همه دستگاههای ترسناک و مخوف درست نکنید. چرا هیئتی تشکیل نمیشود و به کار این زندانهای گوناگون نمیرسد؟…
نظر به اینکه شکنجه موضع مهمی بود، مورد بهرهبرداری نیروهای مخالف مذهبی قرار گرفت؛ در آن زمان، شهید بهشتی رییس شورای عالی قضایی بود. در پاسخ به این اتهام، هیئتی مامور تحقیق درباره شکنجه در زندانها گردید و وجود شکنجه را منتفی اعلام نمود.»
در فصل ششم این روند (رقابت و ثبات سیاسی) در طی سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۶ مورد مداقه قرار گرفته است.
در این فصل نگاهی به مفاهیم چپ و راست شده است و در ادامه این مبحث به دو جناح سیاسی حزب جمهوری اسلامی یعنی جامعه روحانیت مبارز تهران به عنوان تشکل جناح راست و مجمع روحانیو ن مبارزه به عنوان نیروی چپ میپردازد. در ادامه این اختلافات سیاسی را در قالب مجالس دوم تا چهارم و عملکرد جناحها در عرصه این مجالس به نمایش میگذارد. البته به ذکر وقایعی مهمی همچون عزل قائم مقام رهبری توسط امام خمینی نیز اشاره دارد.
«وزیر کشور موسوی، محتشمیپور،… اصلا به حرف شورای نگهبان گوش نمیداد … همین رویه باعث شد شورای نگهبان پس از بازرسی و بررسی شکایات نتواند انتخابات تهران را تایید کند و در نتیجه امکان ابطال انتخابات تهران به دلیل تقلب، بسیار قوی بود. با توجه به لزوم افتتاح مجلس در اختلاف بین نهاد ناظر (شورای نگهبان) و نهاد مجری انتخابات (وزارت کشور ) … در نهایت حضرت امام حکم حکومتی به شرح ذیل صادر فرمود:
اعضای محترم شورای نگهبان دامت افاضاتهم
با توجه به گزارشات مختلف و نیز رسیدگی و گزارش نمایندهی اینجانب در امر انتخابات، صحت آن محرز و آن را اعلام نمایید.»
در فصل هفتم که دوره زمانی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ را شامل میشود. در این دوره طیف احزاب کارگزاران سازندگی و مجاهدین انقلاب اسلامی را ذیل احزاب چپ آورده و به نحوه تعامل سیاسیشان میپردازد. و عملکرد جناح راست را هم طی دو دوره زمانی قبل از شکل گیری مجلس ششم و از شکل گیری مجلس ششم شورای اسلامی تا تشکیل دولت دوم خاتمی مورد بررسی قرار میدهد.
حمایت صریح و قاطع خاتمی از کرباسچی شهردار تهران،استیضاح عبدالله نوری، ترور حجاریان از داغترین موضوعات این فصل میباشد.
چاپ اول این کتاب توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در ۴۹۲ صفحه در تابستان ۱۳۸۲ منتشر گردید.
بیشتر
بخش دوم کتاب که عملا وارد حوزه بحث اصلی میشود با سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴ آغاز میشود. این فصل در وهلهی نخست به هنجارهای عادی رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی میپردازد و پس از شرح عملکرد احزاب و نیروهای سیاسی موجود در ذیل عنوان دولت موقت به موضوعاتی از قبیل چگونگی تصویب قانون اساسی، انتخابات اولین نخست وزیری، ریاست جمهوری و اولین دوره مجلس شورای اسلامی میپردازد. جذابیت این قسمت از کتاب که به دههی اول انقلاب میپردازد بسیار بالا است. اختلافات آیتالله شریعتمداری ـ که بعدها پدر معنوی – سیاسی حزب جمهوری خلق مسلمان و رقیب جدی امام ـ با امام خمینی در مورد شکل حکومت بعد از انقلاب، نحوه برگزاری همهپرسی، تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی و … شفافسازی خوبی در مورد نقش و عملکرد گروههای مخالف با نیروهای مذهبی پیرو خط امام دارد.
در فرازی از روایت کشمکشهای این دوره میخوانیم: «هر چه به پایان سال ۵۹ نزدیک میشویم، ایران شاهد درگیری گروهها و حملات مسلحانه به دفاتر گروههای سیاسی است. این درگیری در سخنرانی ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ رییسجمهور در دانشگاه تهران به نقطه عطف خود رسید. … در حاشیهی این سخنرانی گروههای وابسته به نیروهای مذهبی تظاهرات کرده، شعارهایی چون «بنی صدر رای ما را پس بده»، «ابوالحسن پینوشه، ایران شیلی نمیشه» و در مقابل گروههای مخالف نیروهای مذهبی با شعارهای «مرگ بر بهشتی» و «ما پیرو قرآنیم، ما حزب نمیخواهیم» به آنان پاسخ دادند.»
سخنرانی بنیصدر در عاشورای ۵۹ و حمله به حکومت مبنی بر اینکه در نظام اسلامی زندانیان شکنجه میشوند:
«در قانون اساسی ما مگر شکنجه حرام نشده بود؟…این همه دستگاههای ترسناک و مخوف درست نکنید. چرا هیئتی تشکیل نمیشود و به کار این زندانهای گوناگون نمیرسد؟…
نظر به اینکه شکنجه موضع مهمی بود، مورد بهرهبرداری نیروهای مخالف مذهبی قرار گرفت؛ در آن زمان، شهید بهشتی رییس شورای عالی قضایی بود. در پاسخ به این اتهام، هیئتی مامور تحقیق درباره شکنجه در زندانها گردید و وجود شکنجه را منتفی اعلام نمود.»
در فصل ششم این روند (رقابت و ثبات سیاسی) در طی سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۶ مورد مداقه قرار گرفته است.
در این فصل نگاهی به مفاهیم چپ و راست شده است و در ادامه این مبحث به دو جناح سیاسی حزب جمهوری اسلامی یعنی جامعه روحانیت مبارز تهران به عنوان تشکل جناح راست و مجمع روحانیو ن مبارزه به عنوان نیروی چپ میپردازد. در ادامه این اختلافات سیاسی را در قالب مجالس دوم تا چهارم و عملکرد جناحها در عرصه این مجالس به نمایش میگذارد. البته به ذکر وقایعی مهمی همچون عزل قائم مقام رهبری توسط امام خمینی نیز اشاره دارد.
«وزیر کشور موسوی، محتشمیپور،… اصلا به حرف شورای نگهبان گوش نمیداد … همین رویه باعث شد شورای نگهبان پس از بازرسی و بررسی شکایات نتواند انتخابات تهران را تایید کند و در نتیجه امکان ابطال انتخابات تهران به دلیل تقلب، بسیار قوی بود. با توجه به لزوم افتتاح مجلس در اختلاف بین نهاد ناظر (شورای نگهبان) و نهاد مجری انتخابات (وزارت کشور ) … در نهایت حضرت امام حکم حکومتی به شرح ذیل صادر فرمود:
اعضای محترم شورای نگهبان دامت افاضاتهم
با توجه به گزارشات مختلف و نیز رسیدگی و گزارش نمایندهی اینجانب در امر انتخابات، صحت آن محرز و آن را اعلام نمایید.»
در فصل هفتم که دوره زمانی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ را شامل میشود. در این دوره طیف احزاب کارگزاران سازندگی و مجاهدین انقلاب اسلامی را ذیل احزاب چپ آورده و به نحوه تعامل سیاسیشان میپردازد. و عملکرد جناح راست را هم طی دو دوره زمانی قبل از شکل گیری مجلس ششم و از شکل گیری مجلس ششم شورای اسلامی تا تشکیل دولت دوم خاتمی مورد بررسی قرار میدهد.
حمایت صریح و قاطع خاتمی از کرباسچی شهردار تهران،استیضاح عبدالله نوری، ترور حجاریان از داغترین موضوعات این فصل میباشد.
چاپ اول این کتاب توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در ۴۹۲ صفحه در تابستان ۱۳۸۲ منتشر گردید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رقابت سیاسی و ثبات سیاسی