فرهنگ نام آوایی فارسی: واژههای طبیعی "واژههای تقلیدی و اصوات عاطفی"
نویسنده:
تقی وحیدیان کامیار
امتیاز دهید
فرهنگ نام آواها در زبان فارسی
در روزگار ما گرچه زبان شناسان قرار دادی بودن رابطه لفظ و معنی را به اثبات رسانده اند ،اما همه آنها بر این باورند که در تمام زبان های دنیا گروهی از واژه ها هستند که دلالت لفظ بر معنی در آنها کما بیش طبیعی و ذاتی است.
این گونه واژه ها را نام آوا یا اسم صوت می نامند.لغت نویسان نام آوا را محدود می کنند به واژه هایی که به تقلید صدا ساخته شده اند.اما زبان شناسان و اهل ادب و شعر آن را به مفهومی گسترده ت به کار می برند و آن را شامل هر واژه ای می دانند که میان لفظ و معنای آن نوعی رابطه طبیعی و ذاتی باشد.
مانند واژه هایی که پژواک صداها هستند مثل «جیک جیک» یا «کوکو»،یا واژه هایی مانند «مورمور» یا «گزگز» که گرچه مدلدل آنها صدای مسموع ندارد اما وقتی این عارضه ها پیدا شود ،احساس می کنیم که در استخوان ها و عضلاتمان صداهاییست مانند «مورمور» و «گزگز».
یا واژه هایی مانند «حریر» که حروف نرم آن با لطافت این پارچه مطابقت دارد و «کرباس» که تلفظ خشن آن حاکی از درشتی این پارچه است نسبت به حریر.
بیشتر
در روزگار ما گرچه زبان شناسان قرار دادی بودن رابطه لفظ و معنی را به اثبات رسانده اند ،اما همه آنها بر این باورند که در تمام زبان های دنیا گروهی از واژه ها هستند که دلالت لفظ بر معنی در آنها کما بیش طبیعی و ذاتی است.
این گونه واژه ها را نام آوا یا اسم صوت می نامند.لغت نویسان نام آوا را محدود می کنند به واژه هایی که به تقلید صدا ساخته شده اند.اما زبان شناسان و اهل ادب و شعر آن را به مفهومی گسترده ت به کار می برند و آن را شامل هر واژه ای می دانند که میان لفظ و معنای آن نوعی رابطه طبیعی و ذاتی باشد.
مانند واژه هایی که پژواک صداها هستند مثل «جیک جیک» یا «کوکو»،یا واژه هایی مانند «مورمور» یا «گزگز» که گرچه مدلدل آنها صدای مسموع ندارد اما وقتی این عارضه ها پیدا شود ،احساس می کنیم که در استخوان ها و عضلاتمان صداهاییست مانند «مورمور» و «گزگز».
یا واژه هایی مانند «حریر» که حروف نرم آن با لطافت این پارچه مطابقت دارد و «کرباس» که تلفظ خشن آن حاکی از درشتی این پارچه است نسبت به حریر.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرهنگ نام آوایی فارسی: واژههای طبیعی "واژههای تقلیدی و اصوات عاطفی"