طالع بینی با اعداد

saeidborji نوشت:

با درود دوست عزیز: مواردی که مطرح کردید پیش بینی است نه پیش گویی.د راصطلاح عامه پیشگویی یک نوع اینده بینی با کمک عوامل پارانرمال است اما پیش بینی از روی یک مدل علمی است که شما مثالش را زدید.

سلام به خدمت کاربر گرامی گلیدخت
در ابتدا باید ببینیم معنی پیشگویی چیه
پیشگویی یعنی دیدن یا درک کردن آنچه در اینده خواهد امد و گفتن آن پیش از وقوع.
به عنوان مثال خیلی ازموجودات برای خودشون توی لونشون غذا ذخیره میکنن..مثلا پیش بینی فرارسیدن زمستان برای زنبور حیاتیه و بدون اون نسلش منقرض میشه
به طور کلی دیدن آنچه در آینده میاد برای بساری از موجودات ضروری و امتیاز آوره و مسلما انسان هم از این قائده مستثنی نیس و این عطش دیرینه انسان هم برای دیدن اینده از همینجا اب میخوره
اما بواسطه توانایی های متعدد و پیشرفته تر بشر این پیشگویی ها هم وسعت بیشتری پیدا میکنه
بذارین یه مثال بزنم
شخصی در تحصیلاتش خوب پیشروی میکنه و استادش پیش بینی میکنه که شاگرد اول میشیه..ناگهان (خدای نکرده) وضع تحصیلیش افول میکنه و استاد پیش بینی میکنه که ترم رو میوفته
در هر دو مورد پیشگویی استاد درسته چون با استدلال پیشگویی کرده پس میتونیم بگیم که پیش گویی وجود داره اما ممکن هم هس تغییر کنه
امروزه پیشگویی هوا یه علمه و با مستندات انجام میشه اما گاها خطا هم داره
نوع دیگر پیشگویی بر اساس تجربه هس.. خیلی ه از این راه زندگی میکنن مثلا بورس باز ها و ......
از توانایی های دیکر انسان رویا بینی هست که گاها در پیشگویی بهش کمک میکنه و بعض اشخاص در رویا بینی استعدادهای شگفتی اوری داشته اند و پیشگویی های شگفت اوری هم کرده اند که بطور مستند در تاریخ ثبت شده و هیج شیادی و تقلبی هم در کار نبوده .
از دیکر توانایی های بشر خلاقیت قدرت استنتاج هست که به انسان یک آزمایشگاه ذهنی رو اعطا کرده و این قابلیت برای او میتونه قدرت حدس زدن رو به ارمغان بیاره که نوع دیگر از پیشگویی هست.. در این زمینه هم افراد استعداد های متفاوتی دارن و بعضی ها دارای حدس و گمان بسار قویی هستند..و....ار این نوع توانایی ها بشر زیاد داره.
اما نتیجه اینه که پیشگویی انچه خواهد امد در خیلی موارد کاملا علمی و عملی و حقیقیه و در بعضی موارد شگفت آوره!!!!!

گیلدخت نوشت:
.........
من به شخصه معتقدم انسان ، خودش ، سرنوشتش رو تعیین می کنه بنا بر آیه شریفه : انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا : ما راه را به انسان نشان دادیم حال انسان می خواهد شاکر باشد یا ناسپاس معلوم می شه که خداوند هم فرموده ما فقط راه رو نشون می دیم و این خود انسانه که زندگی شو انتخاب می کنه و جهت می ده
علی ایها الحال : تفال و پیشگویی نباید جایی در زندگی انسان فهیم و روشن نگر داشته باشه

دوست عزیز اگرچه من هم با شما موافق هستم و طالع بینی بنیانی علمی نداره اما برای برخی افراد نوعی دلخوشی ایجاد می کنه که شاید بتونه به رفع برخی غم و غصه ها و استرس ها کمکشون کنه.

آخرین نظزیه هایی که وابسته به نظریه Mهستش در هر ریزترین واحد زمانی ، میلیارد ها حالت برای کیهان ایجاد می شود که تعداد بیشماری از آنها به دلایل عدم توازن از هم پاشیده و تنها دنیا هایی باقی می مانند که به اسم دنیا های موازی در غشا هایی ابر زمان مکانی در کنار هم و در ابعادی متفاوت ایجاد خواهند شد. اگر سفر در زمان امکان پذیر باشد ما تنها یکی از این دنیا ها را خواهیم دید و امکان دارد با هر واکنش مادی مسیر جهان به سمت دنیای دیگر کج شود .البته همه اینها در حد مدل های اثبات نشده هستند.الله اعلم.[/quote]
با سپاس از دوستانی که نظر دادن
با شما موافقم تمام نظریه هایی که دوستان عزیز می گن اگر چه جذاب و قابل تاملن اما ، اثبات نشده هستن و باز مسئله به صورت موضوعی بی پاسخ می مونه که تفال و پیشگویی و ... ( که من خیلی بهش توجه ندارم) چه نقشی رو در سرنوشت و اراده و اختیار انسان ایفا می کنه
من به شخصه معتقدم انسان ، خودش ، سرنوشتش رو تعیین می کنه بنا بر آیه شریفه : انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا : ما راه را به انسان نشان دادیم حال انسان می خواهد شاکر باشد یا ناسپاس معلوم می شه که خداوند هم فرموده ما فقط راه رو نشون می دیم و این خود انسانه که زندگی شو انتخاب می کنه و جهت می ده
علی ایها الحال : تفال و پیشگویی نباید جایی در زندگی انسان فهیم و روشن نگر داشته باشه

گیلدخت نوشت:
.........................................................................ن معناست که سرنوشت ما ادما از قبل تعیین شده و چه بخوایم چه نخوایم در مسیری مشخص شده حرکت می کنیم ، پس آزادی در انتخاب و گزینش راه های مختلف در زندگی چه معنایی خواهد داشت؟ اراده و آزادی انسان بر سرنوشت خودش چی می شه؟
از دوستان چه کسی جوابی برای این دغدغه های خاطر داره؟

براساس آخرین نظزیه هایی که وابسته به نظریه Mهستش در هر ریزترین واحد زمانی ، میلیارد ها حالت برای کیهان ایجاد می شود که تعداد بیشماری از آنها به دلایل عدم توازن از هم پاشیده و تنها دنیا هایی باقی می مانند که به اسم دنیا های موازی در غشا هایی ابر زمان مکانی در کنار هم و در ابعادی متفاوت ایجاد خواهند شد. اگر سفر در زمان امکان پذیر باشد ما تنها یکی از این دنیا ها را خواهیم دید و امکان دارد با هر واکنش مادی مسیر جهان به سمت دنیای دیگر کج شود .البته همه اینها در حد مدل های اثبات نشده هستند.الله اعلم.

گیلدخت نوشت:
از دوستان چه کسی جوابی برای این دغدغه های خاطر داره؟

سوال جالبی بود.
از نظر من آینده معنی ندارد و تنها زمان حال وجود دارد.بطوری که اگر شما به آینده بروید، آن زمان باز هم برای شما زمان حال است!
در واقع مفهوم سفر در زمان به معنای متوقف کردن یا کند کردن(سپری شدن) زمان حال است، بطوری که شما(در زمان حال) زمان کمتری را نسبت به پیرامونتان سپری کنید!
---------------------------------
یک نکته هم به گفته ی دوستان اضافه می کنم :
طبق تئوری نسبیت، هیچ جسمی قادر نیست با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کند( یعنی تنها می شود سرعتش به سرعت نور نزدیک باشد)

sgolpour نوشت:
طبق تئوری نسبیت اگر بنا بر فرض محال ما بتوانیم به سرعتی فراتر از سرعت نور دست پیدا کنیم، می توانیم از زمان جلو افتاده و به آینده برویم. یعنی من نوعی می توانم در چند سال آینده با وقایعی که هنوز رخ نداده روبرو شوم. این پدیده نشان از این دارد که آینده وجود دارد، همچنانکه گذشته وجود دارد. فرزندان ما در آینده زندگی می کنند و تنها در بعد زمان با ما فاصله دارند. با توجه به این مسائل بحث اختیار و آزادی منتفی است هر چند که من شخصا نمی توانم خودم را فاقد اختیار تصور کنم.

تئوری نسبیت میگوید زمان برای ناظری در دستگاه لخت که با سرعت نور حرکت میکند نسبت به ناظر دیگر که در دستگاه لخت ساکن قرار دارد کندتر سپری میشود. و این نظریه کاملا اثبات شده که ساعت های در حال حرکت واقعا کندتر کار میکنند (اتساع زمان). بنابراین برای مثال اگر فردی که با یک فضاپیمای بسیار سریع سفر می کند، سفری دو هفته ای را تجربه خواهد کرد که برای افرادی که روی زمین هستند ۲۰ سال بوده است. حال اگر این مسافر به زمین بازگردد میتواند مردمی که 20سال پیرتر از وی میباشند ببیند.
ولی اگر شخص مسافر هنوز فرزندی نداشته باشد طی سفر رفت و برگشتی خود نمیتواند فرزندان متولد نشده ی خود را ببیند. زمان نسبی میباشد و از نظر بنده ربطی به جبر و اختیار ندارد.

طبق تئوری نسبیت اگر بنا بر فرض محال ما بتوانیم به سرعتی فراتر از سرعت نور دست پیدا کنیم، می توانیم از زمان جلو افتاده و به آینده برویم. یعنی من نوعی می توانم در چند سال آینده با وقایعی که هنوز رخ نداده روبرو شوم. این پدیده نشان از این دارد که آینده وجود دارد، همچنانکه گذشته وجود دارد. فرزندان ما در آینده زندگی می کنند و تنها در بعد زمان با ما فاصله دارند. با توجه به این مسائل بحث اختیار و آزادی منتفی است هر چند که من شخصا نمی توانم خودم را فاقد اختیار تصور کنم. :-(

کارل توبی ریاضیدان برجسته بر این عقیده است که وقایعی که با مواضع ستارگان در علم ستاره بینی هم زمان می شوند، یک پذیذه علی و سببی نیستند. توبی تاکید می کند که طالع بینی شکلی تجریدی و بیانی ریاضی دارد
این کتاب از اصول علم غریبه ( خفیه ) استفاده کرده و موجب می شود که فرد با اعماق ناآگاهی خودش ارتباط برقرار سازد. زیرا اندیشه و تفکر نیز مثل تمامی امور طبیعت به وسیله اعداد بیان می شود ( ص 26 کتاب)
پی نوشت: تو این کتاب به مخاطب روشی آموزش داده می شه تا به وسیله اعداد بتونه وقایع زندگی شو پیش بینی کنه اما یک سئوال، سئوالی که همیشه تو ذهنم می چرخه و جوابی براش پیدا نمی کنم
اگه آدم ها تو زندگی مختار به انتخاب و گزینش راه های زندگی هستن تقدیر چیزی جز انتخاب خود ما ادم ها نیست و جبری بر سرنوشت ما حاکم نیست . خب اگه این طوره معلوم می شه که سرنوشت ادم از قبل نباید ثبت شده باشه بلکه به مرور زمان ، با انتخاب های شخص در لحظه ثبت می شه و در این صورت دیگه چه فالی ، چه سرنوشتی؟:-(:-(
و اگه فال گرفتن به این معناست که سرنوشت ما ادما از قبل تعیین شده و چه بخوایم چه نخوایم در مسیری مشخص شده حرکت می کنیم ، پس آزادی در انتخاب و گزینش راه های مختلف در زندگی چه معنایی خواهد داشت؟ اراده و آزادی انسان بر سرنوشت خودش چی می شه؟
از دوستان چه کسی جوابی برای این دغدغه های خاطر داره؟