رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
از این اوستا
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 1344 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 1344 رای
این کتاب شامل مجموعه اشعار اخوان از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۴ است.

از شعر قصه شهر سنگستان:
دو تا کفتر
نشسته اند روی شاخه سدر کهنسالی؛
که روییده غریب از همگنان در دامن کوه قوی پیکر.
دو دلجو مهربان با هم.
دو غمگین قصه گوی غصه های هر دوان با هم.
خوشا دیگر خوشا عهد دو جان همزبان با هم.
دو تنها رهگذر کفتر.
نوازش های این آن را تسلی بخش،
تسلی های آن این را نوازشگر.
خطاب ار هست: خواهر جان،
جوابش: جان خواهر جان.
بگو با مهربان خویش، درد و داستان خویش.
نگفتی، جان خواهر! این که خوابیده ست این جا کیست؟
ستان خفته ست و با دستان فروپوشانده چشمان را،
تو پنداری نمی خواهد ببیند روی ما را نیز کورا دوست می داریم.
نگفتی کیست، باری سرگذشتش چیست ؟
پریشانی غریب و خسته، ره گم کرده را ماند.
شبانی گله اش را گرگها خورده.
و گرنه تاجری کالاش را دریا فروبرده.
و شاید عاشقی سرگشته ی کوه و بیابان ها
سپرده با خیالی دل
نه ش از آسودگی آرامشی حاصل
نه اش از پیمودن دریا و کوه و دشت و دامان ها
اگر گم کرده راهی بی سرانجامست
مرا به ش پند و پیغام است...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1386/07/20

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی از این اوستا

تعداد دیدگاه‌ها:
76
نظرات چرا واسه کتاب های هر شاعر تکراریه ؟
با سلام فراوان
امید وارم
همواره خوش و سلامت باشید
خدای ساده لوحان را نماز و روزه بفریبد
ولیکن من برای خود خدای دیگری دارم
من این زندان به جرم مرد بودن می کشم ای عشق
خطا نسلم اگر جز این خطای دیگری دارم
ممنون شعرهای اخوان واقعا عالیه (?)(!):baaa::zzz:(?)
درود بر شیر مرد عرصه بلند شعر در پرتو شعور نبوت
از این اوستا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک