آناستازیا
نویسنده:
مری موریسی
مترجم:
زهرا تابشیان
امتیاز دهید
✔️ برلین ۱۹۲۰. زن جوانی به قصد خودکشی خود را از پلی به داخل کانال Landwehr می اندازد اما نجات پیدا می کند. او از دادن هر سرنخی برای احراز هویت خود امتناع می ورزد. او به معنای واقعی کلمه هیچ کس نیست. ولی پس از دو سال سکوت ادعا می کند آناستازیا، چهارمین دختر تزار روسیه است...
متن پشت جلد:
با اسم دختر ور می رود. آناستازیا. آن - ا - ستا - زیا. مثل صدای برخورد امواج دو هجای اول به هم می چسبند و در هجاهای بعدی منعکس می شوند. اسم مثل گلبرگهای به هم پیچیدۀ غنچۀ گل سرخ باز می شود. آن را مخفف می کند - آنا - تا به قامت کوچولوی شاهزاده ای که صاحب آن است بخورد. با نام خودش مقایسه می کند: ناشناس. با ابهام غیر عادی اش. اسمی برای ثبت در دفتر گزارش های روزانه، ثبت نام. نامی که اجازۀ شناخت نمی دهد، نامی که باعث می شود مأمور دولت دستش را بلند کند و بگوید: داخل نشو، برگرد، بن بست. آناستازیا، صاحب کوچولوی اسم را برانداز می کند که سرش را رویا زده خم کرده، با سرشانه های گرد و مرواردیهای کوچکی که در شیار گلویش لانه کرده اند...
متن پشت جلد:
با اسم دختر ور می رود. آناستازیا. آن - ا - ستا - زیا. مثل صدای برخورد امواج دو هجای اول به هم می چسبند و در هجاهای بعدی منعکس می شوند. اسم مثل گلبرگهای به هم پیچیدۀ غنچۀ گل سرخ باز می شود. آن را مخفف می کند - آنا - تا به قامت کوچولوی شاهزاده ای که صاحب آن است بخورد. با نام خودش مقایسه می کند: ناشناس. با ابهام غیر عادی اش. اسمی برای ثبت در دفتر گزارش های روزانه، ثبت نام. نامی که اجازۀ شناخت نمی دهد، نامی که باعث می شود مأمور دولت دستش را بلند کند و بگوید: داخل نشو، برگرد، بن بست. آناستازیا، صاحب کوچولوی اسم را برانداز می کند که سرش را رویا زده خم کرده، با سرشانه های گرد و مرواردیهای کوچکی که در شیار گلویش لانه کرده اند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آناستازیا