رسته‌ها

مجموعه ترانه های ایرج جنتی عطایی

مجموعه ترانه های ایرج جنتی عطایی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 863 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 863 رای
مجموعه ترانه هایی که برای خوانندگان مشهور سروده اند .
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
116
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
masoud22000
masoud22000
1388/06/18

کتاب‌های مرتبط

از اشک هایم پلی می سازم
از اشک هایم پلی می سازم
5 امتیاز
از 1 رای
ارض باطله
ارض باطله
4.5 امتیاز
از 20 رای
اولین غم و آخرین نگاه
اولین غم و آخرین نگاه
4.4 امتیاز
از 359 رای
سجود ستاره: مجموعه اشعار
سجود ستاره: مجموعه اشعار
4 امتیاز
از 6 رای
خانگی: مجموعه شعر
خانگی: مجموعه شعر
4.2 امتیاز
از 295 رای
مینویسم از دل
مینویسم از دل
4 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مجموعه ترانه های ایرج جنتی عطایی

تعداد دیدگاه‌ها:
62
عالی بود من مدتها دنبال ترانه های ایرج حنتی عطایی بودم.مرسی
عالی بود من از ایشون کتاب زمزمه های یک شب‌ سی ساله رو هم خوندم
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد
بسیار عالی
از لطف شما سپاس گزارم
مرا به خانه ام ببر اگر چه خانه خانه نیست
همیشه خواب تو دیدن، دلیل بودن من بود
چراغ صبح بیداری، اگر بود از تو روشن بود
بالاترین قله ترانه،فتح کلام ایرج است...

ترانه ای ماندگار از ایرج جنتی عطایی
هم سفر
تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته
نبودنت فاجعه ، بودنت امنیته
تو از کدوم سرزمین ، تو از کدوم هوایی
که از قبیله ی من ، یه آسمون جدایی
اهل هر جا که باشی
قاصد شکفتنی
توی بهت و دغدغه
ناجی قلب منی
پاکی آبی یا ابر
نه خدا یا شبنمی
قد آغوش منی
نه زیادی نه کمی
منو با خودت ببر
من حریص رفتنم
عاشق فتح افق
دشمن برگشتنم
ای بوی تو گرفته تن پوش کهنه ی من
چه خوبه با تو رفتن ، رفتن ، همیشه رفتن
چه خوبه مثل سایه هم سفر تو بودن
هم قدم جاده ها ، تن به سفر سپردن
چی می شد شعر سفر
بیت آخرین نداشت

عمر کوچ من و تو
دم واپسین نداشت
س آخر شعر سفر
آخر عمر منه
لحظه ی مردن من
لحظه ی رسیدنه
منو با خودت ببر

ترانه ام که تمام شد به خانه بر میگردم و با دلتنگی هایم به خواب کودکانه ای خواهم رفت.شاید
برای سرودن دیگر کلمه ای نیست...
با آرزوی سلامتی، تقدیم به استاد بزرگم
مجموعه ترانه های ایرج جنتی عطایی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک