پارک گورکی
نویسنده:
مارتین کروز اسمیت
مترجم:
فتانه حاج سید جوادی
امتیاز دهید
✔️ جنایت سه گانه در یکی از پارک های تفریحات مسکو؛ کشف سه جنازه ی یخ زده بدون صورت و انگشت.
قسمتی از کتاب:
کاش تمام شبها چنین تاریک، تمام زمستانها چنین گرم و نور چراغهای تمام اتومبیل ها چنین خیره کننده بودند. وانت ترمز کرد، درنگ کرد، روی پشته ای بالا و پایین پرید و از حرکت باز ایستاد. گروه تحقیقات از آن خارج شدند. آنان افسران میلیشیا بودند که همگی با بازوان کوتاه و ابروهای فروافتاده، انگار که از روی یک قالب ساخته باشند، خود را در کت های سنگین پوست گوسفند پیچیده بودند. یکی از آنان که اونیفورم به تن نداشت، مردی خمیده قامت و رنگ پریده بود. او سربازرس بود. با همدردی به داستان افسری که اجساد را در برف یافته بود، گوش میداد. مردک در آن شب فقط آنقدر از پیاده رو پارک منحرف شده بود که بتواند خود را راحت کند، آنگاه بود که ناگهان آنان را دیده بود. هنوز کارش ناتمام بود و چیزی نمانده بود که خود نیز در همان حال یخ بزند. بازرس بر این گمان بود که آن مردهای بیچاره فقط سه نفر میخاره بوده اند که در حال مستی از سرما یخ زده اند...
بیشتر
قسمتی از کتاب:
کاش تمام شبها چنین تاریک، تمام زمستانها چنین گرم و نور چراغهای تمام اتومبیل ها چنین خیره کننده بودند. وانت ترمز کرد، درنگ کرد، روی پشته ای بالا و پایین پرید و از حرکت باز ایستاد. گروه تحقیقات از آن خارج شدند. آنان افسران میلیشیا بودند که همگی با بازوان کوتاه و ابروهای فروافتاده، انگار که از روی یک قالب ساخته باشند، خود را در کت های سنگین پوست گوسفند پیچیده بودند. یکی از آنان که اونیفورم به تن نداشت، مردی خمیده قامت و رنگ پریده بود. او سربازرس بود. با همدردی به داستان افسری که اجساد را در برف یافته بود، گوش میداد. مردک در آن شب فقط آنقدر از پیاده رو پارک منحرف شده بود که بتواند خود را راحت کند، آنگاه بود که ناگهان آنان را دیده بود. هنوز کارش ناتمام بود و چیزی نمانده بود که خود نیز در همان حال یخ بزند. بازرس بر این گمان بود که آن مردهای بیچاره فقط سه نفر میخاره بوده اند که در حال مستی از سرما یخ زده اند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پارک گورکی