لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
نویسنده:
ناصر شاهین پر
امتیاز دهید
این مجموعه شامل 6 داستان کوتاه با عناوین شرفیابی / روزهای خاکستر / ماشین ترس / واهمه های آقای مستوفی / بایگان / حادثه در کافه نادری می باشد.
از داستان شرفیابی:
همان سینی نقره مستطیل شکل که همیشه مثل آینه می درخشید و همان قرآن بزرگ تفسیر صفیعلیشاه در جلد ماهوت سرمه ای سیر، روی کف دست راست فخرالملوک خانم و دعاهای زیر لبش و پا گذاشتنش از اتاق زاویه به ایوان. چیزی که آن روز دیگر شده بود، این بود که فخرالملوک خانم اولین نفر نبود که پا به ایوان سراسری خانه می گذاشت تا از بلندی ایوان نگاهش به روی باغ دوری بزند. به آن خیابان سنگفرش جلوی پله ها، خرند شمعدانی های دو طرفش و بلافاصله پشت خرند شمعدانی ها، دیوار سبز سروهای شیرازی و در دو سوی دیوار سبز و بلند سروها، کرت های منظم که در زیر سایه درختهای زردآلو، گلابی و هلو خفته بودند و پرحرفی چندین و چند سبز قبا که خواب از چشم باغ می زدود، و زیر لب بگوید "هذا من فضل ربی" و منتظر آقا بایستد...
بیشتر
از داستان شرفیابی:
همان سینی نقره مستطیل شکل که همیشه مثل آینه می درخشید و همان قرآن بزرگ تفسیر صفیعلیشاه در جلد ماهوت سرمه ای سیر، روی کف دست راست فخرالملوک خانم و دعاهای زیر لبش و پا گذاشتنش از اتاق زاویه به ایوان. چیزی که آن روز دیگر شده بود، این بود که فخرالملوک خانم اولین نفر نبود که پا به ایوان سراسری خانه می گذاشت تا از بلندی ایوان نگاهش به روی باغ دوری بزند. به آن خیابان سنگفرش جلوی پله ها، خرند شمعدانی های دو طرفش و بلافاصله پشت خرند شمعدانی ها، دیوار سبز سروهای شیرازی و در دو سوی دیوار سبز و بلند سروها، کرت های منظم که در زیر سایه درختهای زردآلو، گلابی و هلو خفته بودند و پرحرفی چندین و چند سبز قبا که خواب از چشم باغ می زدود، و زیر لب بگوید "هذا من فضل ربی" و منتظر آقا بایستد...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/04/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لباس رسمی ترس: مجموعه قصه