پیشگوییها و آخرالزمان
امتیاز دهید
محققین: حسن بلخاری قهی-اسماعیل شفیعی سروستانی -مجید شاه حسینی
آغاز هزاره جدید، بحرانهای فراگیر در اقصا نقاط جهان و بن بستهای حاصله از ناکار آمدی انواع ایدئولوژیهای سیاسی و اجتماعی، طی یک قرن اخیر، در حل و فصل معضلات بزرگ انسان معاصر، زمینه های مراجعه به آثاری را فراهم آورده که به اتکا دریافتهای قدیسان، پیشگویان و طالع بینان سعی در عرضه تصویری از آینده جهان و سرنوشت انسان دارد پوشیده نیست که در میان اقوام مختلف، قوم یهود از دیرباز دستی گشاده در امر پیشگویی داشته و برای تحمیل خواسته های سیاسی و اقتصادی خود به ملل جهان، نهایت سوء استفاده را از آقار و اقوام پیشگویان به عمل آورده است وشاید از همین روست که بسیار از دولتمرادان و سیاستمداران جهان به ویژه آمریکا به تبع اغراض یهودیت صهیونیستی و پیشگوییهای همانان، سعی درمحقق ساختن طرحها و برنامه های خود در جهان و بویژه خاورمیانه داشته اند. به همان سان که انتضار دستیابی به مدینه فاضله و وضعی بهتر و متفاوت با وضع موجود و گریز ا ناملایمات، از ابتدای خلقت یار قرین و رفیق دائمی انسان بوده و وعده فرارسیدن روزگار رهایی توسط انبیا، اولیا و حکما نیز این تمنا و انتظار رو قوت بخشیده. تلاش برای کسب آگاهی از امکان و زمان وقوع وعده رهایی و فصل بهار حقیقی نیز او را رها نساخته است. شاید این تلاش مرهمی بر زخمهای آدمی بوده و آن را انگیزه ای برای تاب آوردن ناملایمات و مبارزه با همه آنجه که نامطلوب بوده می شناخته: تا آنجا که این تمنا و مجاهده فصل قابل توجهی از فرهنگ و ادبیات اقوام را به خود اختصاص داده است.
اثر حاضر که محصول مطالعه و تحقیق جمعی از اندیشمندان مسلمان و آگاه معاصر در این باره است سعی در بررسی و تفسیر موضوع «پیشگوییها و آخرالزمان» و تبیین نحوه سوء استفاده غرب از آن دارد.
- جهان امروز و پیشگوییهای آخرالزمان
- هزاره گرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت
- نشانه هایی از پایان
- واقعه آرماگدون
- پیشگوییهای نوستر آداموس
- زمزمه های ظهور
- سیمای کلی دوران ظهور
- غرب، سینما و آخرالزمان
- فیلمسازان آمریکایی و مهدویت
- صهیونیسم مسیحی
- آخرالزمان شناسی در آثار اسلامی
بیشتر
آغاز هزاره جدید، بحرانهای فراگیر در اقصا نقاط جهان و بن بستهای حاصله از ناکار آمدی انواع ایدئولوژیهای سیاسی و اجتماعی، طی یک قرن اخیر، در حل و فصل معضلات بزرگ انسان معاصر، زمینه های مراجعه به آثاری را فراهم آورده که به اتکا دریافتهای قدیسان، پیشگویان و طالع بینان سعی در عرضه تصویری از آینده جهان و سرنوشت انسان دارد پوشیده نیست که در میان اقوام مختلف، قوم یهود از دیرباز دستی گشاده در امر پیشگویی داشته و برای تحمیل خواسته های سیاسی و اقتصادی خود به ملل جهان، نهایت سوء استفاده را از آقار و اقوام پیشگویان به عمل آورده است وشاید از همین روست که بسیار از دولتمرادان و سیاستمداران جهان به ویژه آمریکا به تبع اغراض یهودیت صهیونیستی و پیشگوییهای همانان، سعی درمحقق ساختن طرحها و برنامه های خود در جهان و بویژه خاورمیانه داشته اند. به همان سان که انتضار دستیابی به مدینه فاضله و وضعی بهتر و متفاوت با وضع موجود و گریز ا ناملایمات، از ابتدای خلقت یار قرین و رفیق دائمی انسان بوده و وعده فرارسیدن روزگار رهایی توسط انبیا، اولیا و حکما نیز این تمنا و انتظار رو قوت بخشیده. تلاش برای کسب آگاهی از امکان و زمان وقوع وعده رهایی و فصل بهار حقیقی نیز او را رها نساخته است. شاید این تلاش مرهمی بر زخمهای آدمی بوده و آن را انگیزه ای برای تاب آوردن ناملایمات و مبارزه با همه آنجه که نامطلوب بوده می شناخته: تا آنجا که این تمنا و مجاهده فصل قابل توجهی از فرهنگ و ادبیات اقوام را به خود اختصاص داده است.
اثر حاضر که محصول مطالعه و تحقیق جمعی از اندیشمندان مسلمان و آگاه معاصر در این باره است سعی در بررسی و تفسیر موضوع «پیشگوییها و آخرالزمان» و تبیین نحوه سوء استفاده غرب از آن دارد.
- جهان امروز و پیشگوییهای آخرالزمان
- هزاره گرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت
- نشانه هایی از پایان
- واقعه آرماگدون
- پیشگوییهای نوستر آداموس
- زمزمه های ظهور
- سیمای کلی دوران ظهور
- غرب، سینما و آخرالزمان
- فیلمسازان آمریکایی و مهدویت
- صهیونیسم مسیحی
- آخرالزمان شناسی در آثار اسلامی
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیشگوییها و آخرالزمان
شما مثل خودمون مسلمونی. با اسلام مشکلی نداری به شرطی که به شیوه یی اجرا شه که باب میلمونه!
ذر مورد دین و سیاستم که حتی اگه فرض کنیم سیاست دولت مردان ما عین دیانت شونه و بر عکس چون اولی رو تفسیر به رای میکنن و دومی رو تقریبا ازش سر در نمیارن خوب معلومه که هر دو شو به گند میکشن!
سیاست و دیانت دو مقوله ی مجزا هستند اما متاسفانه تو ایران برعکسه.
قضیه ی حوری ها رو هم با شعری از خیام جواب میدم:
گویند بهشت و حور و عین خواهد بود
آنجا می ناب و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گرفتیم چه باک
چون عاقبت کار همین خواهد بود!!!
اینا رو گفتن که ما رو خر کنن !ما که نمیشیم!یعنی هیچ عاقلی نقد و با نسیه عوض نمیکنه که ما!!
ولی خوب تقصیر ما چیه!جهنمم بریم وعده ی حوری میدن!
ممالکی که دین رو از سیاست جدا کردند پیشرفت کردند!!!
یه سوالی دارم!
شما کلا با هر دینی مخالفی؟یا فقط با اسلام؟یا اینکه مشکل ِ این جمله ی سیاست ما عین دیانت ماسته؟
شد 3 تا!!;-)
ولی نفهمیدم چی به چیه!کی به کیه!
یکی از چاه رسیده به پول نفت!یکی رسیده به حقوق زن!یکی به خط تولید امام زاده!قد هابیل!کم عقلیه زنان!
میشه یه کم متمرکز تر بحث کنین که یه بی سوادی مثل منم بتونه از بحث نتیجه گیری کنه!!!!
چند روز پیش به یکی از این مجالس رفتم ولی نیم ساعت بیشتر نتوانستم دوام بیاورم. طبق معمول حرف از بهشت و جهنم پیش آمد و صاحبخانه که خانمی متین بود گفت در بهشت برای هر زن مومن یک غلمان زیبارو و برای هر مرد مومن 40 حوری خواهند داد.اول خواستم عمق فاجعه را بررسی کنم و گفتم مگر آنجا هم مردسالاری رواج دارد؟این نسبت 1 به 40 کمی بی عدالتی نیست؟ گفت ما در کار خدا نمیتوانیم دخالت کنیم خدا به مردها 40 حوری باکره خواهد داد که چشم نامحرمی تا حال به آنها نیفتاده است!!!!در ضمن در بهشت که بخل و حسد نیست که زنان به یکدیگر یا به شوهرانشان حسد بورزند!!!! دیدم ای داد ریشه ها بسی عمیق اند و هرس آنها غیرممکن! گفتم این چه دینی است که هم مزایای این جهان و هم مزایای آن جهان را برای مردان میخواهد!!! چرا مردم را از این راههای شهوانی به دینداری تشویق میکند؟ اگر فردا بگویند بهشتی در کار نیست شما خودتان خانم فلانی باز هم توسری و چار سر میکنید و از این شعارها سر میدهید؟؟
خیلی ناراحت شد و گفت تو داری کفر میگویی و من با تو سخن نخواهم گفت.
من هم با کمال میل آن جمع بهشتی!!!!!! را ترک کرده و خود را از آن منجلاب رهانیدم و فس راحتی کشیدم...
از این که تنها نیستم خوشحالم وقتی یک افکاری داری که نمیتوانی بیان کنی هر جا میرسی یا هرجا مهمانی یا میزبانی آنوقت سخنی میگوید نمتوانی تحمل کنی و سخنی میگویی که جمع حاضر در آنجا به هم نگاه میکنندانگار که یه موجود نجس یا یک دیو دوسر جلو ی خود می بینندآن وقت کار بجایی میکشد که رفت آمدها را کم میکنی چون همفکرهایت در فامیل کمندوآنها هم از ترس وابستگانشان از بحث در این موارد پرهیز میکنند.
بگذارید یک شبی که به یکی از همین مهمانیها رفته بود م را برایتان ذکر کنم بله بنده صاحب خانه را آدم فوق العاده مهمان نواز ی میدانستم بهر حال بعداز شام بحث رفتن ایشان به سوریه پیش آمد حرف کشیدم که بجای رفتن به سوریه که از نظر فرهنگی از ما خیلی پایین تر است بهتر نبود به یک کشور دیگردر اروپا یا آسیای میانه میرفتی گفت بنده برای زیارت رفته بودم و همین طور به بازدید برج وباروی رفتم که هابیل وقابیل وقتی می ایستادن روی بارو و برج وکل صحرا ی روبرو را می دیده اند گفتم ارتفاع برج وبارو چقدر بود گفت سه الی چهار متر گفتم یعنی قد هابیل وقابیل چهار وپنج متر بود گفت بله گفتم شما این چیزهارا باور میکنی گفت بله اینها جز دین ماست مگر من بیدینم که باور نکنم گفتم اگر بنده مهربیدینی هم بخورم این را باور نمی کنم با نگاه عاقل اندر سفیه در من نگاه کرد گفت پس معراج پیامبر از مدینه به قدس و دو نیم کردن ماه بدست او هم را باور نداری گفتم باور ندارم گفت پس تو کافری خونت مباح است خلاصه دلایلی از قران برایش آوردم که خود پیامبر هم خود را از هرگونه معجزه ای مبرا میدانست وحتی با آیه هایی به او ثابت کردم که همین دین اسلام هم مخصوص عربها ابداع شده نه ما وما هرچه میگفتیم اودلایلی جدید عنوان میکرد ودست آخر خسته شد شروع به توهین کردن به بنده کرد بله ایشان که تا بحال به هیچ مهمانی در داخل خانه اش توهین نکرده بود شروع به بددهانی کرد و بنده از آن زمان فهمیدم این مردم را همانگونه که هستند باید پذیرفت نه کم نه بیش وحالا که در این سایت کتاب خوانی به دوستانی چون شما رسیده ام به خود میبالم امید وارم رابطه دوستی چنان باشد که روزی هم دیگر را ببینیم.
به امید آن روز