مصابا و رویای گاجرات
نویسنده:
نادر ابراهیمی
امتیاز دهید
✔مجموعه داستان کوتاه
قسمت های زیبایی از کتاب:
بیاندیشید و از یاد نبرید که میان تحمل و تسلیم تفاوتی است ....
شاهزاده بزرگ گریان گفت : اینک آمده ام و برای تمام دیرآمدن ها از من چیزی بخواه ورای آنچه همیشه خواسته بودی .
گفتم : نه شاهزاده .... روزگاری طلبت کردم که در قلعه سنگساران اسیر دیوها بودم. روزگاری می خواستمت که در نخستین خان سفر به اسارت رفتم و روزهای سخت مرا از پاشنه آویختند . روزگاری که در حصار جادویی زنی بودم . روزگاری که هر ذره ام از خواستنی بزرگ لبریز بود . روزگاری دراز خواستمت ای شاهزاده .... نیامدی .
شاهزاده دست بر دیدگانش نهاد و بر فرش کهنه ی من زانو زد و گریان گفت : ای مرد ، جبران خواهم کرد . بگذار که با بخششی بزرگ دمی شادمان شوم.
گفتم : نه شاهزاده... برای جبران هم زمانی بود ... گذشت . برای بخشش نیز.
من یک پرنده-خدا بود درویش ! بزرگ پرندگان ، چون سیمرغ ، مغرور و بی مهابا . و عشق ، عشق .... عشق مرا تحقیر کرد ای درویش!
عشق ایثار نیست ، دروغ است.
عشق یک بازی است برای آن کس که از هر بازی دیگری خسته شده است .
هیچ چیز در دنیا فرو ریزنده تر از عشق نیست . غرض عشق ، تنها افسانه آفرینی است .
در هر سلام فقط مفهوم یک خداحافظی نهفته است .
بیشتر
قسمت های زیبایی از کتاب:
بیاندیشید و از یاد نبرید که میان تحمل و تسلیم تفاوتی است ....
شاهزاده بزرگ گریان گفت : اینک آمده ام و برای تمام دیرآمدن ها از من چیزی بخواه ورای آنچه همیشه خواسته بودی .
گفتم : نه شاهزاده .... روزگاری طلبت کردم که در قلعه سنگساران اسیر دیوها بودم. روزگاری می خواستمت که در نخستین خان سفر به اسارت رفتم و روزهای سخت مرا از پاشنه آویختند . روزگاری که در حصار جادویی زنی بودم . روزگاری که هر ذره ام از خواستنی بزرگ لبریز بود . روزگاری دراز خواستمت ای شاهزاده .... نیامدی .
شاهزاده دست بر دیدگانش نهاد و بر فرش کهنه ی من زانو زد و گریان گفت : ای مرد ، جبران خواهم کرد . بگذار که با بخششی بزرگ دمی شادمان شوم.
گفتم : نه شاهزاده... برای جبران هم زمانی بود ... گذشت . برای بخشش نیز.
من یک پرنده-خدا بود درویش ! بزرگ پرندگان ، چون سیمرغ ، مغرور و بی مهابا . و عشق ، عشق .... عشق مرا تحقیر کرد ای درویش!
عشق ایثار نیست ، دروغ است.
عشق یک بازی است برای آن کس که از هر بازی دیگری خسته شده است .
هیچ چیز در دنیا فرو ریزنده تر از عشق نیست . غرض عشق ، تنها افسانه آفرینی است .
در هر سلام فقط مفهوم یک خداحافظی نهفته است .
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مصابا و رویای گاجرات
من در جریان نیستم باید از مدیریت بپرسی .
سلام دوست گرامی khar tu khar
قبل از اینکه دانلود کنم جواب منو بدهید چرا کتابناک کتابهای نادر ابراهیمی را اجازه دانلود نمیداد؟:-(