رسته‌ها
سلطان فیلها
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 16 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 16 رای
✔️ یاشار کمال در این رمان از بزرگترین مسائل عصر ما سخن می گوید: استثمار، استعمار، جنگ استقلال و نجات بخشی که در دنیای کنونی ما به ابعاد وسیعی گسترش یافته است. عنوان دیگر این کتاب "‏‫س‍ل‍طان ف‍ی‍ل‍ه‍ا و م‍ورچ‍ه چ‍لاق ری‍ش ق‍رم‍ز" است.

داستان این چنین آغاز می شود:
سلطان فیلها، فیلی بود سفیدتر از یک کبوتر سفید، درشت هیکل و باشکوه. بر تخت خود تکیه زده و انتظار قاصدش را می کشید. از حرکاتش معلوم بود که ناآرام است. در این موقع شانه بلند قاصدی که منتظرش بود از راه رسید. این پرنده رئیس هدهدها بود. بالهای سیاه و سفید عریضش خسته شده بود. شانه بلندش مثل فنر روی سر و گردنش به رنگ نارنجی باز شده بود. پرهایش در زیر اشعه طلایی آفتاب می درخشید. پرهای ظریف و زرد سینه اش، خال خال بود. بعد از آنکه دور سر سلطان فیلها سه بار پرید و سه دایره نارنجی رسم کرد، روی شانه ای که نزدیک خرطوم او بود، نشست. سلطان فیل ها با عجله گفت:
- بگو بگو... خوش آمدی، صفا آوردی... بگو از مورچه ها چه خبر؟ چه مژده ای برایم آورده ای؟
شانه بلند خیلی خسته شده بود؛ چهار بار بالهایش را باز کرد و بهم زد. شاخ و برگ چناری که رویش نشسته بود، لرزید...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
297
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

رایمون رایان
رایمون رایان
5 امتیاز
از 1 رای
نفرین گر
نفرین گر
4.5 امتیاز
از 15 رای
زندگی در تابوت های شرقی
زندگی در تابوت های شرقی
4 امتیاز
از 2 رای
Under Western Eyes
Under Western Eyes
4.5 امتیاز
از 4 رای
اینم شد مملکت؟!
اینم شد مملکت؟!
4.5 امتیاز
از 15 رای
آلت پرستان
آلت پرستان
3.5 امتیاز
از 11 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سلطان فیلها

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
سلطان فیلها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک