انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه
نویسنده:
زینب صفری قهساره
امتیاز دهید
سالهاست که شاهد ازدواجهایی هستیم که در ابتدا با عشقهای آتشین شروع شده ولی با نهایت تنفر و انزجار از هم پاشیده می شود، چه بسا فرزندانی که در این میان قربانی می شوند و مشکلاتی که طرفین طلاق ( مخصوصاً خانمها) متحمل می شوند. ناگفته نماند که در این میان نیز زوج هایی هستند که هر روز که از زندگی مشترکشان می گذرد نه تنها از عشق آنها نسبت به هم کم نمی شود بلکه عشق آنها افزونتر هم می گردد. آیا تا بحال اندیشیده اید که واقعا چرا و چگونه؟ راز این خوشبختی و آن بدبختی در چیست؟ چرا گاهی عشق با تنفر، خنده با گریه، محبت با کینه، گذشت با انتقام همنشین می شود؟ آیا واقعاً این جمله که می گویند: "سرنوشت ما این چنین بود" درست است؟ پس اختیار که از برتریهای اشرف مخلوقات است چه می شود؟ گناه را بگردن دنیا و دیگران نگذاریم کوتاهی از تلاش و کوشش ماست. اینها مسائلی هستند که ذهن میلیونها جوان را به خود مشغول کرده و آنها مضطرب و نگران از آینده به امید راهی صحیح هستند. بزرگی می گفت بزرگترین هنر، هنر خوب زندگی کردن است آنهم زندگی که سرشار از عشق و صمیمیت باشد واین محقق شود مگر با یک انتخاب از روی عقل و منطق. امید که با ارائه این کتاب بتوانیم هر چند ناچیز شما را در رسیدن به این نمی هدف متعالی که در حقیقت هدف والای خلقت بشر است یاری رسانیم.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه
با سلام خدمت دوست بزرگوار
میشه بپرسم شما فارسی 1 هم نگاه می کنید یا نه ؟
با سلام
به نظر بنده حقیر عشق های ارتجاعی به این دلیل نابود می شوند که وقتی دختر پسری عاشق همدیگه می شند برای خود آرزو هایی می بافند که بد نیست بگیم اکثر آنها در خیال پردازی خلاصه میشه و در واقعیت معنای چندای ندارد . بعد از مدتی که به هم می رسن می بینند اکثر خیال پردازی هایشان غلط از آب در اومده ( به قول معروف : سقف آرزوهایشان روی سرشون خراب شده) .
ولی در مورد اصلاح نظری ندارم .
برادران من
بشکنید لوح های کهن را
این غل و زنجیرها برای اراده ی دلیر ما دست و پا گیر
دیوانه وار زندگی کنید
دیوانه وار دوست داشته باشید
در جملات شما تناقضاتی وجود داره:
1)تعجب خود شما یک تناقضه،چون ما در کشوری دارای فرهنگ قدیمی و سنتی زندگی می کنیم که زنها ،انتخاب میشوند به جای اینکه انتخاب کنند .
2)زنی که کسی رو نمی پسنده و دوستش نداره علاقه ای هم به ازدواج با اون فرد نداره پس در اینصورت اگر ازدواجی صورت بگیره ناچاریم بگیم از روی اجبار این ازدواج انجام شده (این اجبار شاید مربوط به دید سنتی خانواده ها باشه مثل اینکه ناف فلانی رو به اسم فلانی بریدن،میتونه مربوط به فشارهای اقتصادی باشه ،شاید هم این دید مطرح باشه که عشق بعد از ازدواج میتونه بوجود بیاید، ترس از آینده و...).
3)پشیمونی تو هر لحظه ای از زندگی انسانها میتونه بوجود بیاید در هرموردی و با هر دلیلی،اما پشیمونی در مورد ازدواج اجباری کاملاً قابل پیش بینی و شاید ناگزیر باشه ولی در مورد ازدواج های طبیعی و غیر اجباری میتونه مربوط به عدم شناخت درست طرفین از همدیگر ،برملا شدن پنهان کاری بعضی از مسایل از طرف یکی از زوجین و...باشه.
4)شما لفظ دیوانه را بکار بردید خب کسی که از روی دیوانگی تصمیمی میگیرد بهش زیاد نمیشه اعتماد کرد مخصوصاً در مورد عشق و ازدواج.
5)از بین رفتن شور و هیجان در زندگی میتونه دلایل بیرونی و اجتماعی هم داشته باشه پس شرایط بیرونی و جامعه رو نمیشه نادیده گرفت.
6)نتیجه ی تمام عشق های آتشین به ازدواج ختم نمیشه همانطور که نتیجه ازدواج همه ی عشاق به جدایی و سردی ختم نخواهد شد.
و اما در مورد پاسخ به سوال مطرح شده از جانب شما اینکه ما در جامعه ی بزرگی مثل ایران زندگی میکنیم با انواع بافتهای فرهنگی و عقیدتی و مذهبی و...پس نمیشه از این موضوع به سادگی گذشت و فقط موضوعات فردی رو در نظر گرفت.بالا بردن سطح فرهنگی جامعه و زدودن افکار کهنه توسط مسئولان و روشنفکران ،کمک به جوانان در جهت بالات بردن قدرت تصمیم گیری آنها،حل مشکلات اقتصادی و شناخت نقش مهم اون در زندگی زوجها.همچنین در رابطه با موضوعات فردی باید به این نکات توجه کرد که جداسازی مرد و زن در جامعه به هر طریقی ودر هر مکانی منجر به عدم شناخت مردان از زنان و بالعکس خواهد شد و این موجب بوجود آمدن عشقهای کور و ازدواجهای ناپایدار خواهد شد.
نتیجه اینکه به کار بردن کلمه مقدس عشق برای بعضی از رفتارهای ناهنجار و هوس های زودگذر به عشق های واقعی آسیب خواهد زد.
منظورم اینه که خانمها باید در عشق افراط نکنن و از مردشون یه اسطوره درست نکنن؛باید بپذیرن که هرکسی یه عیوبی داره و هیچکس کامل نیست.هر کسی نقاط قوت و ضعفی داره.اونها باید حداقل تو این یه زمینه سعی کنن مثل مردها عمل کنن.عاقلانه در مورد کسی که عاشقش هستن فکر کنن(که البته میدونم خیلی کار سختیه).
اگه مردی خیلی علاقه نشون بده همه میگن این یه عاشق دلباخته و یه خواستگار سمجه؛ولی اگه یه زن این کارا رو بکنه همه به دید بدی نگاش میکنن.
بنابراین به نظر من تو عشق زنها ضرر میکنن.
من قبلأ تعجب میکردم که چرا بعضی خانمها درآن واحد با چند آقا ارتباط دارن و فکر میکردم چقدر بی حیا هستن!اما به مرور و به تجربه فهمیدم که همون زنها راه درست و عاقلانه رو انتخاب کردن.چون وقتی رابطه ای به پایان میرسه یه زن به سختی میتونه خودشو بازسازی کنه مخصوصأ اگه این رابطه رو مرد پایان داده باشه(پیامبر اسلام ص فرمودن:وقتی مردی به زنی دوستت دارم میگوید آن زن هرگز این جمله را فراموش نخواهد کرد)و وقتی یه زن با چند نفر در ارتباطه کمتر آسیب میبینه.چون فک نمیکنه دنیا به پایان رسیده.
البته این نظر بنده س.