رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
کنیزو
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 15 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 15 رای
عناوین داستانها عبارتند از:
کنیزو / شب بلند / آبی‌ها / طاووس‌های زرد / دریا در تاکستانها / مانا، مانای مهربان / پرشنگ / مشنگ / جمعه خاکستری

قسمتی از متن کتاب:
مریم از مدرسه که به خیابان رسید، مردهای دم عرق فروشی « توکلی » را دید که چادر زنی را که پایش از جوی کنار خیابان بالا آمده بود می کشیدند و از خنده ریسه می رفتند. عرق فروشی کنار خیابانی بود که چند صد متر آن طرفتر از مدرسه مریم می گذشت. زنگ مدرسه که زده می شد، بچه ها به خیابان می ریختند. زنهای آبادیهای نزدیک هر کدام با زنبیل پراز بازار می آمدند و به عرق فروشی که می رسیدند تف می انداختند و راهشان را کج می کردند، روبروی عرق فروشی میدان خاکی بزرگی بود که هر روز غروب، مردها در گوشه و کنارش دور هم جمع می شدند، سر بطرها را با کف دست می پراندند وبا پاکتی پسته خستگی روزانه را از تن در می کردند. مریم حس کرد که پاهایش برای جلو رفتن جانی ندارد. انگار چیزی در دلش رمبیده بود. دستی به پهنای دست تمام آدم های میدان گلویش رامی فشرد. چشمانش می سوخت، دلشوره ای غریب آزارش می داد. جمعیت هر لحظه زیادتر می شد. مردی با صدای بلند کل می زد، دیگری بشکن زنان قنبل می جنباند. چند تائی زن آن دورتر ایستاده بودند و زیر پوزی می خندیدند. حمال های بازار انگار جن خبرشان کرده باشد، با جل های خاکی رنگ خود سر و کله اشان پیدا شده بود. نیش همه باز بود و چشمهاشان برق می زد. گرمای آفتاب تن را می سوزاند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1390/09/25

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 31 رای
سرزمین جذامی ها
سرزمین جذامی ها
4.2 امتیاز
از 9 رای
اشک ها هم صدا دارند
اشک ها هم صدا دارند
4.7 امتیاز
از 6 رای
نامه های فراموش نشدنی
نامه های فراموش نشدنی
4.7 امتیاز
از 6 رای
شیروانی های نارنجی
شیروانی های نارنجی
4.5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کنیزو

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
کنیزو
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک