مرغ روئین
نویسنده:
آناتولی ریباکف
مترجم:
حبیب الله فروغیان
امتیاز دهید
✔️ «مرغ رویین» داستانی است فرحانگیز و خندهدار و در عین حال مهیج که از احساسات پرشور و شاعرانه زندگی دانشآموزان شوروی در سالهای ۱۹۲۰ سرشار است.
آغاز داستان:
گنکا و اسلاوا در کنار رودخانه نشسته بودند. گنکا پاچه های شلوار خود را تا بالای زانو و آستین های پیراهن کشباف راه راهش را تا بالای آرنج ورمالیده بود و موهای سرخش به همه طرف سیخ ایستاده بود. او با حقارت به کلبه کوچک مرکز قایق رانی می نگریست، پاهای خود را در آب تکان می داد و می گفت:
- عجب، مرکز! به مرغدانی یک حلقه نجات آویخته اند و خیال می کنند که مرکز است.
اسلاوکا ساکت بود. صورت رنگ پریده اش که در اثر آفتاب خوردگی اندکی گلگون شده بود، متفکر به نظر می رسید. با حرن و اندوه ساقه علفی را می جوید و به برخی پیش آمدهای غم انگیز زندگی در اردوگاه پیشاهنگی می اندیشید...
بیشتر
آغاز داستان:
گنکا و اسلاوا در کنار رودخانه نشسته بودند. گنکا پاچه های شلوار خود را تا بالای زانو و آستین های پیراهن کشباف راه راهش را تا بالای آرنج ورمالیده بود و موهای سرخش به همه طرف سیخ ایستاده بود. او با حقارت به کلبه کوچک مرکز قایق رانی می نگریست، پاهای خود را در آب تکان می داد و می گفت:
- عجب، مرکز! به مرغدانی یک حلقه نجات آویخته اند و خیال می کنند که مرکز است.
اسلاوکا ساکت بود. صورت رنگ پریده اش که در اثر آفتاب خوردگی اندکی گلگون شده بود، متفکر به نظر می رسید. با حرن و اندوه ساقه علفی را می جوید و به برخی پیش آمدهای غم انگیز زندگی در اردوگاه پیشاهنگی می اندیشید...
آپلود شده توسط:
miran2009
1390/09/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرغ روئین