توهم تکامل
نویسنده:
محمدعلی کوشش
امتیاز دهید
.
تکامل گراها می گویند که نخستین سلول در زیر حجم عظیمی از آبهای گل آلود و بر اثر تابش نور و وزش بادهای سهمگین، به طور غیرارادی و ناگهان ظاهر شد. وقتی از آنها می پرسیم که چگونه چنین چیزی ممکن بوده، آنها می گویند که به شکل معجزه آسایی این اتفاق روی داده است. از آنها می پرسیم آیا می توانید در همان شرایط از مواد بی جان مواد زنده در آزمایشگاه بسازید، بی پاسخ می مانند و فقط یک سری نظریات تخیلی را ارائه می دهند.
سپس وقتی می پرسیم که چگونه سلول لاشعور توانسته انسان ها، گیاهان و حیوانات را حیات ببخشد، آنها با گفتن این که "اتفاقی" بوده، قضیه را جمع بندی می کنند. آنها یک الهه خیالی به نام شانس دارند و به راحتی این گونه استدلال های سفسطه آمیز را به میان می آورند. آنها می گویند که گل ها، گیلاس ها، پرتقال ها، خرگوش ها، ببرها، سگ ها، و از همه مهم تر انسان هایی که اتم را می شکافند و به سفر فضا می روند، به صورت اتفاقی خلق شده اند. حتی یک کودک دبستانی هم به این نظریه می خندد، اما کسانی که تحصیل کرده اند و استاد دانشگاه شده اند، آن را جدی می گیرند و برایش توجیه می سازند. این نشان می دهد که داروینیسم چگونه به لحاظ زبانی مردم را مسحور خود کرده است. اما پروردگار متعال امروز آن تسلط را از بین برده، و مردم کم کم دارند حقیقت را مشاهده می کنند. داروینیسم به زودی به تاقچه های پرغبار تاریخ سپرده می شود و مردم از این که چگونه یک عمر فریفته آن بودند، شگفت زده خواهند شد. و البته با فروپاشی دارونیسم، خیمه ماتریالیست فرو خواهد ریخت.
ماتریالیست های امروز همان بت پرستان دیروز هستند. زمانی مردم جاهل از گل و آب مجسمه ای می ساختند و می گفتند این خدای ما است. و آن بت بی جان را که قادر به انجام کوچکترین کاری نبود خدا و آفریننده خود می دانستند . امروزه همان بت پرستی پیشرفت کرده است و مدرنتر شده و به شکل دیگری در آمده است. در حقیقت ماتریالیست ها و ماده گرایان می گویند که خدای آنها همان ماده و طبیعت است. یعنی در کره زمین که از 70 درصد آب و 30 درصد خشکی یعنی همان گل(بت- ماده) تشکیل شده است با گذر زمان انسان هوشمند روئیده است. اما غافل از اینکه ماده بدون وجود هوش و آفریدگاری بی نهایت هوشمند، به اندازه همان بت گلی، قدرت دارد و قادر به آفرینش یک مگس هم نیست.
در این کتاب با دلایلی کاملا عقلانی ثابت می کنیم که تکامل یک توهم بیش نیست. موضوعاتی همچون " عدم امکان آمیزش" و " قوس کف پا " برای اولین بار در این کتاب مطرح می شوند و بر اساس آنها و همچنین ذکر دلایل دیگر به رد نظریه تکامل می پردازیم و در فصل دوم نظریه جنجالی انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح مطرح گردیده است. در فصل سوم ، به بررسی پیچیدگی های حیات می پردازیم که نشان می دهد که تصور اینکه حیات بر اساس شانس و گذر زمان بوجود آمده است تا چه حد بی پایه و بی اساس و تا چه حد تخیلی می باشد.
رمز موفقیت در یک جمله نهفته است. تنها به اندیشه خودتان اعتماد کنید. نظرات دیگران را بخوانید اما اندیشه خود را بکار بیندازید. پس این کتاب را بخوانید و در مورد مطالب آن اندیشه کنید و خود در نهایت قضاوت کنید.
بیشتر
تکامل گراها می گویند که نخستین سلول در زیر حجم عظیمی از آبهای گل آلود و بر اثر تابش نور و وزش بادهای سهمگین، به طور غیرارادی و ناگهان ظاهر شد. وقتی از آنها می پرسیم که چگونه چنین چیزی ممکن بوده، آنها می گویند که به شکل معجزه آسایی این اتفاق روی داده است. از آنها می پرسیم آیا می توانید در همان شرایط از مواد بی جان مواد زنده در آزمایشگاه بسازید، بی پاسخ می مانند و فقط یک سری نظریات تخیلی را ارائه می دهند.
سپس وقتی می پرسیم که چگونه سلول لاشعور توانسته انسان ها، گیاهان و حیوانات را حیات ببخشد، آنها با گفتن این که "اتفاقی" بوده، قضیه را جمع بندی می کنند. آنها یک الهه خیالی به نام شانس دارند و به راحتی این گونه استدلال های سفسطه آمیز را به میان می آورند. آنها می گویند که گل ها، گیلاس ها، پرتقال ها، خرگوش ها، ببرها، سگ ها، و از همه مهم تر انسان هایی که اتم را می شکافند و به سفر فضا می روند، به صورت اتفاقی خلق شده اند. حتی یک کودک دبستانی هم به این نظریه می خندد، اما کسانی که تحصیل کرده اند و استاد دانشگاه شده اند، آن را جدی می گیرند و برایش توجیه می سازند. این نشان می دهد که داروینیسم چگونه به لحاظ زبانی مردم را مسحور خود کرده است. اما پروردگار متعال امروز آن تسلط را از بین برده، و مردم کم کم دارند حقیقت را مشاهده می کنند. داروینیسم به زودی به تاقچه های پرغبار تاریخ سپرده می شود و مردم از این که چگونه یک عمر فریفته آن بودند، شگفت زده خواهند شد. و البته با فروپاشی دارونیسم، خیمه ماتریالیست فرو خواهد ریخت.
ماتریالیست های امروز همان بت پرستان دیروز هستند. زمانی مردم جاهل از گل و آب مجسمه ای می ساختند و می گفتند این خدای ما است. و آن بت بی جان را که قادر به انجام کوچکترین کاری نبود خدا و آفریننده خود می دانستند . امروزه همان بت پرستی پیشرفت کرده است و مدرنتر شده و به شکل دیگری در آمده است. در حقیقت ماتریالیست ها و ماده گرایان می گویند که خدای آنها همان ماده و طبیعت است. یعنی در کره زمین که از 70 درصد آب و 30 درصد خشکی یعنی همان گل(بت- ماده) تشکیل شده است با گذر زمان انسان هوشمند روئیده است. اما غافل از اینکه ماده بدون وجود هوش و آفریدگاری بی نهایت هوشمند، به اندازه همان بت گلی، قدرت دارد و قادر به آفرینش یک مگس هم نیست.
در این کتاب با دلایلی کاملا عقلانی ثابت می کنیم که تکامل یک توهم بیش نیست. موضوعاتی همچون " عدم امکان آمیزش" و " قوس کف پا " برای اولین بار در این کتاب مطرح می شوند و بر اساس آنها و همچنین ذکر دلایل دیگر به رد نظریه تکامل می پردازیم و در فصل دوم نظریه جنجالی انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح مطرح گردیده است. در فصل سوم ، به بررسی پیچیدگی های حیات می پردازیم که نشان می دهد که تصور اینکه حیات بر اساس شانس و گذر زمان بوجود آمده است تا چه حد بی پایه و بی اساس و تا چه حد تخیلی می باشد.
رمز موفقیت در یک جمله نهفته است. تنها به اندیشه خودتان اعتماد کنید. نظرات دیگران را بخوانید اما اندیشه خود را بکار بیندازید. پس این کتاب را بخوانید و در مورد مطالب آن اندیشه کنید و خود در نهایت قضاوت کنید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی توهم تکامل
خلقت گرا ها، تغییرات میکرونی در موجودات را در اثر شرایط مختلف محیطی قبول دارند. در حقیقت یک خلقت گرا معتقد است که آفریدگار یک انسان به نام حضرت آدم آفریده است و این انسان، میلیون ها و بلکه میلیاردها سال هم که بگذرد باز هم انسان باقی خواهد ماند. اما از همین یک انسان ، انسانهای مختلفی با رنگها و چهره های مختلف منشعب می شود در حقیقت تغییرات ایجاد شده در اثر محیط بسیار ناچیز می باشد. اما در همه این انسانها تعداد کروموزوم ها یکسان است و ساختار کلی بدن کاملا مشابه می باشد. به این معنا که حضرت آدم هم 46 کروموزوم داشته است. و میلیاردها سال بعد نیز انسانها همین تعداد کروموزوم را خواهند داشت.
در حقیقت تمام انسانهای کره زمین منشعب شده از بازماندگان کشتی نوح (فرزندان نوح) هستند. همچنین تمام موجودات خشکی، منشعب شده از موجوداتی هستند که در کشتی نوح بوده اند. اما چگونه می توان این همه گونه مختلف را در درون کشتی نوح جا دارد؟!جواب بسیار ساده است. آیا این همه تنوع در جانوران خشکی در 65 میلیون سال پیش هم وجود داشته است؟ چه تعداد از جانوران خشکی پس از انقراض عظیم کرتاسه (انقراض دایناسور ها و همه خزندگان- طوفان نوح به ادعای من) جان سالم به در برده اند. طوفان نوح که همین دیروز اتفاق نیفتاده است که نیاز باشد تمام گونه هایی که اکنون زندگی می کنند در کشتی نوح وجود داشته باشند.
باید توجه داشت که نیاز نیست که تمام انواع میموها و گربه سانان و سگ سانان و ... در درون کشتی قرار گیرد. بلکه تنها یک جفت سگ و یک جفت گربه و یک جفت میمون و ... که در منطقه ای که نوح زندگی می کرده است در درون کشتی قرار گرفته است. و از این جفت ها، گونه های مختلف سگ و گربه و میمون و ... منشعب می شوند.
در حقیقت بجای این گونه ها و زیر شاخه های کوچک می بایست شاخه های اصلی در کشتی نوح قرار گیرند اما آیا تعداد این شاخه های اصلی زیاد می باشد؟ البته که خیر
از وبلاگ: توهم تکامل
این همه حیوان و کشتی نوح
http://delusionofevolution.blogfa.com/post-40.aspx
-----------------
اصلاحیه:
در کامنت قبلی بجای سگ سانان نوشته بودم گربه سانان که اصلاح می کنم
به نظر می آید که شما هنوز کتاب: توهم تکامل را کامل نخوانده اید و با نظریه من آشنا نیستید. لطفا بخش: این همه حیوان و کشتی نوح ! را با دقت بیشتر بخوانید
اگر شما توانستید تحقیق و مطلب علمی پیدا کنید که در آن بیان شده باشد که نیای مشترک حیوانی خاص بیش از 65 میلیون سال پیش می زیسته آنگاه نظریه من با تردید روبرو خواهد شد
برای مثال گربه سانان را در نظر می گیریم که دارای نیایی هستند که 55 میلیون سال پیش زندگی می کرده است. و از این حیوان 34 نوع مختلف منشعب شده است:
http://en.wikipedia.org/wiki/Canidae
گرگ، روباه، شغال، گرگ سحرایی و سگ خانگی دارای نیای مشترکی می باشد که در حدود 55 میلیون سال پیش زندگی می کرده است. در حقیقت تمام سگ ها از نوعی سگ به نام کانیدائی منشعب شده اند. این سگ همان سگی است که از انقراض کرتاسه (طوفان نوح) جان سالم به در برده است و در 65 میلیون سال پیش زندگی می کرده است. روبرت واین تحقیقاتی را در زمینه خانواده سگ سانان انجام داده است:
Canidae:The Canidae group diverged from other Carnivora 50-60 million years ago. The ancestor produced 12 genera and 34 species in less then 10 million years.
Robert K.Wayne: Molecular evolution of the dog family
او معتقد است که کانیدائی از کارنیورا که حدود 50 تا 60 میلیون سال پیش می زیسته منشعب شده است و از آن نیای مشترک 34 نوع از خانواده سگ سانان در کمتر از 10 میلیون سال بوجود آمده و منشعب شده است. پس اکنون به این سوال مهم که چگونه این همه جانور در یک کشتی جا گرفته است پاسخ داده می شود. پس در آن زمان فقط همین نیای کانیدائی در کشتی قرار گرفته است. پس بجای این همه سگ سانان مختلف فقط یک سگ قرار گرفته است. آیا کشتی نوح برای شاخه های اصلی حیوانات نیز نیازمند جای زیادی می باشد؟
http://en.wikipedia.org/wiki/Canidae
http://home.planet.nl/~gkorthof/kortho41.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Felidae
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_organisms_by_chromosome_count
این همه حیوان و کشتی نوح!
http://delusionofevolution.blogfa.com/post-40.aspx
یعنی اینکه هدف نگارش این جور مطالب, بحث و استدلال بی طرفانه -که خصوصیت بارز متون علمی هست-نیست .
جانب گیری یک طرفه ,استدلال بر پایه ی پیش فرض هایی که ثابت نشدن,مصادره به مطلوب و ... به واضح جای جای این قسم ادبیات پیدا میشه ! نمونش رو میشه تو توضیحات کتاب دید : ماتریالیست های امروز همان بت پرستان دیروز هستند !!!
در بی اساس بودن این افاضات ! همین بس که برای استدلال , دست به دامن افسانه هایی که بی شباهت به اساطیر یونانی نیستند,شدند !
جناب elphy حق مطلب رو ادا کردند , که البته برای فهم گزاف بودن این جور اباطیل-طوفان نوح و کشتی 5 ستارش- واقعا نیاز نیست آدم اطلاعات گسترده ای داشته باشه,فقط کافیه کمی صداقت رو با یه ذهن خالی از پیش فرض های بی دلیل, ترکیب کنیم !
اینکه دانشمندان هنوز نتوانستهاند علت یک پدیده را کامل شناسایی کنند، دلیل نمیشود که نظریه شما را بپذیریم.
نظریه طوفان نوح شما چند مشکل دارد.
اول اینکه بالغ بر ۵۰۰۰ گونه پستاندار و بیش از ۹۰۰۰ گونه خزنده خشکیزی و بیش از یک میلیون گونه حشره شناخته شده است. اگر طوفان کذایی همه موجودات غیر از ساکنین کشتی را نابود کرده باشد، این گونهها الان از کجا آمدهاند؟ شما که به گونهزایی اعتقاد ندارید، پس این گونهها همگی باید سوار بر کشتی نوح بوده باشند. نوح چقدر وقت داشته که همه این گونهها را بیابد و سوار کشتی کند. از آغازیان و باکتریها و پرندگان و ماهیها و سختپوستان میگذریم و فرض میکنیم آنها توانستهاند در این طوفان زنده بمانند.
دوم اینکه اگر نوح و همسرش پدر و مادر همه انسانهای کنونی هستند، چه مکانیزمی برای وجود این تنوع نژادی کنونی معرفی میکنید؟ اصولاً علت تفاوت ژنتیکی میان انسانها چیست؟ مگر همه یک نیای مشترک ندارند؟
اصولاً چرا در اجرای دستور خدا، نوح دایناسورها را فراموش کرده؟! مگر آنها هم مخلوق «خدا» نبودند؟
میبینید جناب محمدعلی، برای توجیه این سوالات آخرسر مجبور میشوید کار را به حکمت خدا واگذار کنید و اینکه قرار نیست علت همه کارهایش را بفهمیم. در یک طرف یک نظریه وجود دارد که شواهد زیادی دارد، کمترین استثنائات را قائل میشود و به سادگی قضیه را توضیح میدهد و در طرف دیگر با خدایی طرف هستیم که اول صفت هوشمند را به او میدهیم و وقتی نقاط ضعف طراحیهایش را یادآور میشویم اعلام میکنید که همه حکمت او برای ما شناخته شده نیست. اگر با فردی شطرنج بازی کنیم و از میان حرکاتش، آنهایی را که درخشان هستند در نظر بگیریم و سایر حرکات ضعیفش را نادیده بگیریم و بگوییم اینجا درک ما از بازی شطرنج آنقدر پیشرفت نکرده که بتوانیم علت حرکتش را بفهمیم، این روش منصفانهای برای قضاوت در مورد مهارت شطرنج این فرد نیست. البته اگر شما از اول این شخص را قهرمان قهرمانان شطرنج فرض کنید، تلاش میکنید که همه حرکاتش را درخشان تفسیر کنید؛ ولو به قیمت عوض کردن قانون شطرنج.
حالا شما بفرمایید علت اشتباهات خلقت این خالق هوشمند را شرح دهید:
اندامهای وستیجیال که عرض کردم - هزاران بیماری ژنتیکی - تنگ بودن کانال زایمان در انسان به طوری که زایمان را به یک تجربه عذابآور تبدیل میکند - وجود نقطه کور در چشم و...
چرا ؟
علت این موضوع چیست؟ مثل این است که به یک باره تمام انسان ها نابود بشوند ولی سایر موجودات باقی بمانند..... چه حادثه طبیعی می تواند چنین کاری کند؟ یعنی به صورت گزینش عمل کند؟
چرا دایناسورها که آن همه تنوع و تکثر داشته اند منقرض شده اند؟
دایناسورهای بسیار کوچک هم وجود داشته اند... پس چرا آنها منقرض شده اند؟
چرا فقط دایناسورها نتوانسته اند از آن حادثه جان سالم به در ببرند؟
چرا مرغ و خروس و شتر مرغ و اجداد گربه سانان و سگ سانان و میمون ها و .... منقرض نشده اند؟
چه دلایلی باعث شده است که دانشمندان به دنبال بیان چنین رویدادهای آنی در انقراض دایناسورها باشند؟
اما این اتفاق چه بوده است که باعث انقراض و نابودی حیوانات شده است. چرا نباید یک گونه دایناسور از آن حادثه جان سالم به در ببرد؟ چرا مرغ و خروس و شتر مرغ و اجداد گربه سانان و سگ سانان و میمونها و ... از این حادثه جان سالم به در می برند؟ مگر نه اینکه مرغ و خروس و شتر مرغ از نسل دایناسورها هستند. پس این حیوانات چه ویژگی خاصی نسبت به سایر دایناسورها کوچک و بزرگ ، داشته اند که باعث شده است که آنها باقی بمانند؟
نظریه انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح!
http://delusionofevolution.blogfa.com/post-43.aspx
در کتاب توهم تکامل نتنها وجود حضرت آدم و حوا را ثابت کرده ام بلکه ثابت کرده ام که حضرت نوح و در نتیجه طوفان نوح وجود داشته است.
بر اساس علم ژنتیک تمام مردان امروزی از یک مرد و تمام زنان امروزی از یک زن منشعب شده اند. در ژنتیک به فردی که تمام مردان امروزی از ایشان منشعب شده اند "آدم رنگین تن" ( Y-chromosomal Adam ) می گویند. و به زنی که تمام زن های امروزی از ایشان منشعب شده اند "حوای میتوکندریایی" می گویند. در حقیقت پدر تمام مردان امروزی یک فرد و مادر تمام زن های امروزی نیز یک فرد می باشد.
حوای میتوکندرییایی 200 هزار سال قبل بوده است و آدم رنگی تن 135 هزار سال بعد از ایشان یعنی 65 هزار سال قبل بوده اند (بر اساس ساعت مولکولی)
اما حوای میتوکندریایی سالها قبل از آدم رنگین تن بوده است! در حقیقت آنها در یک زمان زندگی نمی کرده اند و لذا نمی توانند همسر هم باشند!
چگونه ممکن است که حوا قبل از حضرت آدم بوده باشد؟
آیا آدم رنگین تن همان حضرت آدم می باشد؟ آیا حوای میتوکندریای همان حوا همسر حضرت آدم است؟ پس چرا آنها در یک زمان زندگی نمی کرده اند؟
چه اتفاقی می افتد که تمام مردان هم عصر آدم رنگین تن نسلشان منقرض می شود؟
آدم رنگین تن چه کسی است؟ حوای میتوکندریایی چه کسی است؟
به آیه قرآنی زیر دقت کنید:
و همانا نوح ما را ندا در داد، پس ما نیکو اجابت کننده بودیم. و او و خاندانش را از آن اندوه بزرگ رها ساختیم و تنها اولاد او را باقی ماندگان (روی زمین) قرار دادیم. (صافات ۷۵-۷۷)
در حقیقت آفریدگار در آیه فوق می فرمایند که تمام فرزندان حضرت آدم و حوا بغیر ازحضرت نوح، نسلشان منقرض می شود و تنها فرزندان حضرت نوح بر روی زمین باقی خواهند ماند.
به این معنی که فرزندان آدم و حوا را در نظر بگیرید و برای آنها نیز فرزندانی در نظر بگیرید و برای آن فرزندان نیز فرزندان دیگر را در نظر بگیرید. همینطور تا اینکه به حضرت نوح برسید. طبیعتا افراد زیادی هم عصر حضرت نوح زندگی می کرده اند. خداوند می فرمایند که نسل تمام آن انسانها منقرض می شود و فقط فرزندان حضرت نوح بر روی زمین باقی خواهند ماند. به عبارت دیگر همه ما فرزندان حضرت نوح هستیم.
در حقیقت طوفان نوح علت مرگ تمام مردان هم عصر حضرت نوح می باشد لذا پدر تمام مردان امروزی حضرت نوح می باشد و به همین دلیل است که ایشان را ابوالبشر ثانی می نامند.
در حقیقت حوای میتوکندریایی همان همسر حضرت آدم می باشد که مادر تمام زن های امروزی می باشد. در طی هزاران سال فرزندان حضرت آدم و حوا افزایش یافته و در زمان حضرت نوح مردان بسیاری هم عصر ایشان زندگی می کرده است و طوفان نوح باعث مرگ تمام مردان هم عصر حضرت نوح می شود و در نتیجه تمام کسانی که باقی میمانند فرزندان و اولاد حضرت نوح می باشند.
توجه داشته باشید که فاصله بین حوای میتوکندریایی و آدم رنگین تن بسیار زیاد بوده است و در طی این فاصله تعداد انسان ها بسیار زیاد شده است و لذا احتمال این که تنها یک فرد بتواند پدر تمام مردان امروزی باشد بسیار کم می باشد و حتما می بایست اتفاقی باعث مرگ تمام مردان هم عصر آدم رنگین تن شده باشد که این اتفاق همان طوفان نوح می باشد
http://delusionofevolution.blogfa.com/cat-45.aspx
منابع:
http://biologos.org/questions/the-mitochondrial-eve
http://en.wikipedia.org/wiki/Spencer_Wells
http://en.wikipedia.org/wiki/Y-chromosomal_Adam
http://www.genebase.com/learning/article/55
http://news.nationalgeographic.com/news/2005/06/0624_050624_spencerwells.html
http://press.princeton.edu/chapters/i7442.html
http://en.wikipedia.org/wiki/Human_Y-chromosome_DNA_haplogroups
http://en.wikipedia.org/wiki/Mitochondrial_Eve
http://ghoranvaelm.blogfa.com/
http://igoro.com/archive/graphs-trees-and-origins-of-humanity/
لطفا بیشتر دقت بفرمایید. من در ان کامنت از وجود و عدم وجود آفریدگار سخن گفته ام... لذا به صورت بی طرفانه دنبال حقیقت بوده ام
نقل قول:
""چون به مسایل خداشناسی علاقه زیادی دارم و مدت زیادی است که در مورد : وجود و عدم وجود آفریدگار تفکر و تحقیق می کنم.... لذا تکامل برایم موضوع قابل بررسی و مهمی می باشد."""
در کامنت قبلی یادم رفت چند خط آخر که کپی کرده بودم را پاک کنم. برای اندام وستیجیال هم لینک وجود دارد که میتوانید رویش کلیک کنید تا ببینید.
اجازه دهید این نوشته شما را بازنویسی کنم:
با توجه به اینکه نظریه تکامل با وجود «خدا» طبق تعریف ادیان در تناقض است، و با توجه به اینکه من خدا را مسلم فرض کردهام و حاضر نیستم در وجودش شک کنم، بنابراین تمام تلاشم را میکنم که نظریه تکاملی را رد کنم تا از این تناقض رهایی پیدا کنم.
اگر قسمت بولد شده را قبول دارید، بفرمایید که دیگر ادامه ندهیم و اگر نه که ادامه بحث. چراکه اگر شما حاضر نباشید از بدیهیات ذهنی خود ذرهای عقب بنشینید (یا حتی شک کنید)، عملاً بحث فایدهای ندارد. این یکی از اصول مباحثه است که هردو طرف ذرهای احتمال برحق بودن طرف مقابل را بدهند.
حتماً همه کتاب را خواهم خواند. البته در فرصت مناسب. و خوشحال میشوم برای اینکه همدیگر را گم نکنیم، از طریق ایمیل یا مسنجر در ارتباط باشیم. ممکن است قوانین کتابناک اجازه ندهد از بخش نظرات به عنوان محلی برای بحث و جدل استفاده کنیم.
هرکدام از این سوالها کلی جای بحث دارد. در مورد انقراض دایناسورها هنوز دانشمندان همه به نتیجه قطعی نرسیدهاند، ولی مسلماً اندازه جثه کوچک در آن زمان مزیتی بوده که امکان جان به در بردن در آن حادثه را به جانور میداده. در ضمن وقتی شرایط محیط عوض میشود، تمام جانوران مشابه هم ممکن است منقرض شوند. مثلاً اگر ناگهان در یک مکان یخبندان شود، احتمالاً همه حشرات آن منطقه نابود میشوند. اگر این موجود شما را راضی میکند، میتوانید اسمش را دایناسور کوچک بگذارید! ;)
شما هم میتوانید روی سوالات زیر فکر کنید:
- برای نظریه خلقت آدم و حوا چه شواهدی دارید؟ مسلماً انتظار ندارید متون کتاب مقدس یا قرآن را به عنوان شاهد بپذیریم
- وجود اندامهای وستیجیال را چگونه توجیه میکنید؟ (مثل وجود مو در بدن انسان و وجود ماهیچههایی برای سیخ شدن این موها، وجود استخوان پا به صورت مجزا از اسکلت کلی در نهنگ، وجود بال شترمرغ، وجود عضلهای برای تکان دادن گوش در انسان، وجود دندان عقل که کلی دردسر و خطر برای بدن ایجاد میکند و ...)
- خالق هوشمند یعنی چه؟ چرا گاهی این خالق اشتباه میکند؟ (هزاران نقص ژنتیکی و هزاران مشکل در ساختار بدن موجودات و از جمله انسان- مثل تالاسمی)
من که گفتم این کتاب شما را خواهم خواند. کتابهای تکاملگرایان زیادی را هم خواندهام. ولی شما هم حداقل این کتاب که از همه در دسترستر است را مطالعه کنید.
نقل قول::
خلقت گرایان :
میلیاردها سال + انتخاب طبیعی = غیر ممکن است !!
شش روز + خدای جادویی = کاملا درست است !!!
تکامل گرای داروینی:
ماده + گذر زمان= انسان هوشمند
خلقت گرا:
ماده + هوش = انسان هوشمند
کدام عقلانی تر است؟