رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
توهم تکامل
امتیاز دهید
5 / 2.1
با 196 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 2.1
با 196 رای
.
تکامل گراها می گویند که نخستین سلول در زیر حجم عظیمی از آبهای گل آلود و بر اثر تابش نور و وزش بادهای سهمگین، به طور غیرارادی و ناگهان ظاهر شد. وقتی از آنها می پرسیم که چگونه چنین چیزی ممکن بوده، آنها می گویند که به شکل معجزه آسایی این اتفاق روی داده است. از آنها می پرسیم آیا می توانید در همان شرایط از مواد بی جان مواد زنده در آزمایشگاه بسازید، بی پاسخ می مانند و فقط یک سری نظریات تخیلی را ارائه می دهند.
سپس وقتی می پرسیم که چگونه سلول لاشعور توانسته انسان ها، گیاهان و حیوانات را حیات ببخشد، آنها با گفتن این که "اتفاقی" بوده، قضیه را جمع بندی می کنند. آنها یک الهه خیالی به نام شانس دارند و به راحتی این گونه استدلال های سفسطه آمیز را به میان می آورند. آنها می گویند که گل ها، گیلاس ها، پرتقال ها، خرگوش ها، ببرها، سگ ها، و از همه مهم تر انسان هایی که اتم را می شکافند و به سفر فضا می روند، به صورت اتفاقی خلق شده اند. حتی یک کودک دبستانی هم به این نظریه می خندد، اما کسانی که تحصیل کرده اند و استاد دانشگاه شده اند، آن را جدی می گیرند و برایش توجیه می سازند. این نشان می دهد که داروینیسم چگونه به لحاظ زبانی مردم را مسحور خود کرده است. اما پروردگار متعال امروز آن تسلط را از بین برده، و مردم کم کم دارند حقیقت را مشاهده می کنند. داروینیسم به زودی به تاقچه های پرغبار تاریخ سپرده می شود و مردم از این که چگونه یک عمر فریفته آن بودند، شگفت زده خواهند شد. و البته با فروپاشی دارونیسم، خیمه ماتریالیست فرو خواهد ریخت.
ماتریالیست های امروز همان بت پرستان دیروز هستند. زمانی مردم جاهل از گل و آب مجسمه ای می ساختند و می گفتند این خدای ما است. و آن بت بی جان را که قادر به انجام کوچکترین کاری نبود خدا و آفریننده خود می دانستند . امروزه همان بت پرستی پیشرفت کرده است و مدرنتر شده و به شکل دیگری در آمده است. در حقیقت ماتریالیست ها و ماده گرایان می گویند که خدای آنها همان ماده و طبیعت است. یعنی در کره زمین که از 70 درصد آب و 30 درصد خشکی یعنی همان گل(بت- ماده) تشکیل شده است با گذر زمان انسان هوشمند روئیده است. اما غافل از اینکه ماده بدون وجود هوش و آفریدگاری بی نهایت هوشمند، به اندازه همان بت گلی، قدرت دارد و قادر به آفرینش یک مگس هم نیست.
در این کتاب با دلایلی کاملا عقلانی ثابت می کنیم که تکامل یک توهم بیش نیست. موضوعاتی همچون " عدم امکان آمیزش" و " قوس کف پا " برای اولین بار در این کتاب مطرح می شوند و بر اساس آنها و همچنین ذکر دلایل دیگر به رد نظریه تکامل می پردازیم و در فصل دوم نظریه جنجالی انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح مطرح گردیده است. در فصل سوم ، به بررسی پیچیدگی های حیات می پردازیم که نشان می دهد که تصور اینکه حیات بر اساس شانس و گذر زمان بوجود آمده است تا چه حد بی پایه و بی اساس و تا چه حد تخیلی می باشد.
رمز موفقیت در یک جمله نهفته است. تنها به اندیشه خودتان اعتماد کنید. نظرات دیگران را بخوانید اما اندیشه خود را بکار بیندازید. پس این کتاب را بخوانید و در مورد مطالب آن اندیشه کنید و خود در نهایت قضاوت کنید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mohammadali123
mohammadali123
1390/07/20

کتاب‌های مرتبط

نوپیدایی: از آشفتگی به نظم
نوپیدایی: از آشفتگی به نظم
3.5 امتیاز
از 2 رای
فرهنگ علم
فرهنگ علم
4.3 امتیاز
از 15 رای
Darwin's Dangerous Idea
Darwin's Dangerous Idea
4.8 امتیاز
از 12 رای
مبداء نژادهای انسان
مبداء نژادهای انسان
4.3 امتیاز
از 393 رای
Pulmonary Physiology - Lange Physiology
Pulmonary Physiology - Lange Physiology
5 امتیاز
از 1 رای
شگفتی های هستی
شگفتی های هستی
4.3 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی توهم تکامل

تعداد دیدگاه‌ها:
562
نظرات شما بسیار دور از ذهن است همیشه یادت باشد وقتی شواهد نزدیکتری داریم و شواهد عینی،تصور و خیال و منطق در علم جایی ندارد هر جچند که نظر شما در مورد انقراض دایناسورها بسیار دور از ذهن است

اتفاقا نظریه انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح تنها نظریه است که می تواند انقراض دایناسورها را توجیه کند....
به نظر شما:
چرا میمون ها باقی ماندند اما تمام انواع دایناسورها منقرض شدند؟
چرا شتر مرغ و مرغ و خروس و اجداد سگ سانان و گربه سانان و گوسفند و .... باقی ماندند
هیچ نظریه ای نخواهد توانست انقراض دایناسورها را به صورت گزینش توجیه کند...
در مورد طوفان نوح نیز در کتاب ثابت شده است که این طوفان به وقوع پیوسته است.... دلایل ذکر شده در کتاب کاملا علمی و منطقی هستند و هیچ جایی برای تخیل نیست....
اگر ساعت مولکولی درست باشد. نظریه من غلط است اما ثابت کرده ایم که آدم و حوا هیچ ارتباطی با انسان های قبل از خود نداشته اند و لذا نظریه تکامل غلط است
اگر ساعت مولولی غلط باشد. آنگاه دلایل اینکه نظریه ارایه شده درست باشد بیشتر است.
اگر آثار و رد پای انسان هایی که مربوط به دهها میلیون سال پیش بوده اند را در نظر نگیریم. جمجمه انسان تومای که مربوط به انسانی در 7 میلیون سال پیش است نیز نظریه تکامل را رد می کند. توجه کنید که تکامل گرا ها انشعاب انسان را مربوط به 5.4 میلیون سال قبل می دانند پس چگونه می توان انسانی را با این قدمت یافت... در نظر داشته باشید که میلیون ها سال باید از حضور انسان در کره زمین بگذرد تا احتمال پیدا کردن جمجمه انسان افزایش یابد پس چگونه جمجمه انسانی با این قدمت یافت شده است؟ حتی پیدا شدن جمجمه انسانی با قدمت 5 میلیون سال نیز جای تعجب دارد چه برسد به هفت میلیون سال...
کتاب شما فاقد مبنای علمی مناسب است

در تهیه کتاب وقت خود را برای رفرنس دهی نگذاشته ام... تلاش کرده ام که این نظریه را زودتر منتشر کنم قبل از اینکه کسی در کشوری دیگر آن را ارایه کنند.... اما در وبلاگ توهم تکامل رفرنس ها را به صورت موضوعی ارایه کرده ام.
اگر مطلبی از کتاب را یافتید که از آن نتیجه مهمی گرفته شده و رفرنس آن غیر معتبر بود من آن گاه سخن شما را می پذیرم
دراین زمینه حضرت امیر می فرماین

اما شما بگویید:
حضور حضرت آدم بر روی زمین چه زمانی بوده است؟
10 یا 100 هزار سال؟
چگونه در طی این مدت کوتاه 124 هزار پیامبر بوده است؟ (بیش از هر سال یک پیامبر)
در حالی که حضرت نوح به تنهایی 1000 سال پیامبر بوده است و در طی دو هزار سال گذشته فقط دو پیامبر بوده است؟
دوست عزیزم محمد علی کوشش، امیدوارم از انتقادهایی که به کتابت می کنم ناراحت نشوی،چند ایراد در کتاب شما وجود دارد:1-نخست این که ترجمه کلمه توهم به زبان انگلیسی delusion نیست بلکه halluciantion است البته این مشکل رو اکثرا دارن،هذیان به باور غیرمنطقی گفته میشه که دربرابر استدلال به شدت مقاوم است و فاقد حس واقعیت سنجی است،تعبیر شما بیشتر به هذیان میخورد تا توهم چون توهم ادراک حسی ای است که فاقد مبنای واقعی است مثل توهمات شنوایی،بینایی،چشایی و...، با این حساب نام کتاب شما بهتر بود «هذیان تکامل» می شد و ترجمه انگلیسی هم درست می شد.برای اطلاعات بیشتر به واژه نامه روانشناسی و زمینه های وابسته دکتر براهنی و همکاران نشر فرهنگ معاصر رجوع کنید 2-دوم این که رد کردن یا نکردن یک نظریه هدف پژوهشهای علمی نیست بلکه هدف پژوهشها یا ارتقای نظریات قبلی است یا این که نظریه قبلی مورد بازنگری قرار گیرد 3-ادبیات شما در این کتاب به گونه ای است که گویی تکامل گراها آدمهای پستی هستند که قصد فریب ما را دارند یا کودکانی هستند که از سر تفنن نظریه ای هم داده اند و در جاهایی هم انسان تصور می کند که تکامل گراها را مسخره می کنید مثلا عکس های کارتونی را برای مثال گذاشته اید، در حالی که هدف علم باید تنها بررسی نظریات باشد نه اضهار نظر شخصی،ورود ارزشها به مسایل علمی و غور در ویژگی های اخلاقی نظریه پرداز، تمسخر نشان از این است که منتقد فاقد استدلالهای محکم برای رودررویی منطقی با نظریه مورد انتقاد است.در این زمینه حضرت امیر می فرماین که:«انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» یعنی ببین که فرد مورد نظر چه می گوید نه این که چه کسی آن سخن را گفته است که در منطق به آن تخطئه می گویند 4-چهارم این که کتاب شما فاقد مبنای علمی مناسب است و نظرات شما بسیار دور از ذهن است همیشه یادت باشد وقتی شواهد نزدیکتری داریم و شواهد عینی،تصور و خیال و منطق در علم جایی ندارد هر جچند که نظر شما در مورد انقراض دایناسورها بسیار دور از ذهن است 5-آخر این که کتاب شما فقاد منابع دست اول است،کتابی که می خواهد نظریه بزرگی چون تکامل را رد کند باید حداقل چند منبع از داروین داشته یا خوانده باشد و از کتابهای زبان اصلی و ترجمه شده در زمینه تکامل و کتابهای قوی ضد تکامل استفاده کرده باشد در حالی که کتاب شما رفرنسهای بسیار کمی می دهد و نیز از منابع اینترنتی استفاده کرده که کلا فاقد اعتبار است، در روش شناسی علمی رفرنس به wikipedia یا creation فاقد اعتبار است، اگر به کتابهای قوی نگاهی بیندازی هر چند خط پرانتزی کشیده و رفرنس مطلب را نوشته است، در ضمن این که شیوه رفرنس دهی شما غلط است و منابع اینترنتی را این طور رفرنس نمی دهند می توانی به کتابهای در مورد آموزش رفرنس دهی مراجعه کنی که بهت کمک زیادی می کنه
توصیه اکید من این است که چند کتاب همه کتابناکیها در مورد روش شناسی علمی بخونند تا دچار مشکل نشن
[center]با این حساب هنوز نظریه تکامل رد نشده، در ضمن نظریه تکامل بعد داروین دچار تغییرات زیادی شده و تنها نظریه داروین در این مورد نیست،در ضمن وارد شدن اشکال کوچکی به نظریه ای نباید باعث طرد کلی آن شود چون می تواند مورد تجدید نظر قرار گیرد،کار شما مثل این می مونه که چون اشکالی در نظریه اینشتین ایجاد شد دانشمندان آن را به کلی رد کنند،آیا این غیر منطقی نیست؟[/center]
کتاب پیدایش انسان نوشته یوزف ه رایش
کتاب چگونه انسان غول شد و.....
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=36581
مجله دانستنیها هم برای علاقمندان مرجع خوبیه که داره تو هر شماره کلی مطلب درباره تکامل منتشر میکنه
در کل کامنتهایی که من دیدم بحث با نویسنده این کتاب هیچ فایده ای نداره و ایشون دچار توهم هستند!!!
آقای نویسنده این کتاب خوب ایشون درست میگن دیگه. تکامل همش حاصل اتفاقات تصادفی هستش و یک اتفاق تصادفی میتونه یکبار وتنها برای یکبار رخ بده و در اینده دقیقا مثل اون تکرار نشه .البته معلوم نیست وند تکامل در طول میلیونها سال بعد اگر حیاتی باقی بماند چه اشکال بی نظیر و جالبی را بوجود خواهد آورد.
شما برای اینکه بفهمی چرا اجداد ما روی 2 ÷ا راه رفتند باید کتابای در این زمینه رو بخونی.
مثلا برو کتاب چرا انسان غول شد رو بخون که کتاب قدیمی هستش و در کتابناک هم موجوده.
همچنین کتاب ÷یدایش انسان هم که جدیدا منتشر شده در این زمینه جالبه.
شما مشخصه خیلی در این باره چیزی نخوندی فقط داری رو هوا حرف میزنی.
بای

اتفاقا میمونها الان به پای کنونی برای این شکل زندگیشان نیاز دارند و تغییر فرم پا مانع از ادامه روند عادی حیات آنها میشود

آیا اگر میمون ها دارای پاهایی شبیه انسان بشوند ، منقرض خواهند شد؟
پس چرا انسان ها باقی مانده اند و منقرض نشده اند؟
داشتن پاهایی شبیه انسان چه مشکلاتی را برای میمون ها بوجود می آورد؟
مگر نه اینکه این اتفاق میلیون ها سال پیش به وقوع پیوسته است و انسان از نیای مشترک منشعب شده است؟ پس چرا این اتفاق بارها و بارها اتفاق نیفتاده است؟
وبلاگ و کتاب:
توهم تکامل را بخوانید
اثبات وقوع طوفان نوح بوسیله ژنتیک
http://delusionofevolution.blogfa.com/
چون حالت پا (در انسان و میمون) باعث انقراض نمی شود.... لذا اگر در یکی از اعضای خانواده میمون ها و یا انسان برای یک بار هم جهش بوجود می آمد اکنون می بایست زیر شاخه هایی از آن موجود در طبیعت وجود داشته باشد...

چرا باید بوجود بیاید؟اتفاقا میمونها الان به پای کنونی برای این شکل زندگیشان نیاز دارند و تغییر فرم پا مانع از ادامه روند عادی حیات آنها میشودهمانگونه که اگر بچه ای با پاهای معیوب و ناقص الآن به دنیا بیاید در راه رفتن مشکل پیدا میکند و نمیتواند مثل یک انسان سالم راه بورد بر 2 پا. پس این تغییرات توسط انتخاب طبیعی حذف میشوند.
توصیه میکنم هر 2 هفته یکبار مجله دانستنیها رو بخرید و مطالعه کنید تا با داستان تکامل بیشتر آشنا شوید دوست من.
میمونها در زنجیره تکاملی خود رفته رفته و در طی سالیان بسیار دراز و با توجه به نوع زندگی و نیازهایی که داشته اند به این ترکیب از پاهایشان رسیده اند و انسانها هم در زنجیره تکاملی خود به این شکل از پاها

فرآیند انتخاب طبیعی فقط یک فرآیند سود و زیان می باشد.... مثلا در شرایط خاصی موجوداتی که گردن دراز دارند بر سایر موجودات برتری داشته باشند... و لذا بقا پیدا کنند
اما تمام خصوصیات موجودات را نمی توان اینگونه توجیح کرد.... مثلا حالت پا.... در این حالت می بایست هم میمون با پای انسان و هم انسان با پای میمون بوجود بیاید و هر دو نیز در طبیعت باشند چون حالت پا باعث ایجاد مزیت خاصی برای موجود نمی شود
پس چرا براثر جهش میمونی با پای انسان بوجود نمی آید و بلعکس
اما:
وقتی جهش و تغییری رخ میدهد این فرآیند زیبای انتخاب طبیعی است که تعیین کننده است و اگر آن تغییر در جهت مطلوب نباشد در طبیعت نابد میشود.و تازه این تغییرات بهد از هزاران هزار نسل کم کم نمود خود را نشان میدهند و نه در یک نسل به نسل بعدی .یعنی ما در طول سن بسیار کوتاه خود نمیتوانیم هیچ تغییری بارزی را در یک جانور مشاهده کنیم.تکامل فرآیندی است مربوط به بازه های زمانب بسیار بسیار طولانی

چون حالت پا (در انسان و میمون) باعث انقراض نمی شود.... لذا اگر در یکی از اعضای خانواده میمون ها و یا انسان برای یک بار هم جهش بوجود می آمد اکنون می بایست زیر شاخه هایی از آن موجود در طبیعت وجود داشته باشد...
وقتی چنین موجودی در طبیعت وجود ندارد لذا حتی برای یک بار هم این جهش اتفاق نیفتاده است.... نه در زمان حال و نه در طی میلیون ها سال گذشته....
این مطلب را در کتاب : توهم تکامل بیشتر توضیح داده ام
مگر تکامل یک فرآیند رندمی و کور نیست که عامل محرک آن: جهش و عامل هدف دهنده به آن : انتخاب طبیعی است. پس چرا به صورت رندمی این تغییرات بوجود نمی آیند تا محیط و انتخاب طبیعی بتوانند فرآیند گزینش را انجام بدهند؟

عزیز جهش ها به صورت رندم و بی هدف رخ میدهند اما این انتخاب طبیعی است که به یک جهش عرصه جولان میدهد و به یکی نمیدهد.
میمونها در زنجیره تکاملی خود رفته رفته و در طی سالیان بسیار دراز و با توجه به نوع زندگی و نیازهایی که داشته اند به این ترکیب از پاهایشان رسیده اند و انسانها هم در زنجیره تکاملی خود به این شکل از پاها.
دلیلی ندارد
یک جهش یا چند جهش رندم ناگهان شکل پای یک انسان را شبیه به میمون کند.ولی ما و سما نوزادان بسیاری را دیده این که در اثر همین جهش ها و ... به انواع نقص های مادرزادی و ... دچاد می شوند. وقتی جهش و تغییری رخ میدهد این فرآیند زیبای انتخاب طبیعی است که تعیین کننده است و اگر آن تغییر در جهت مطلوب نباشد در طبیعت نابد میشود.و تازه این تغییرات بهد از هزاران هزار نسل کم کم نمود خود را نشان میدهند و نه در یک نسل به نسل بعدی .یعنی ما در طول سن بسیار کوتاه خود نمیتوانیم هیچ تغییری بارزی را در یک جانور مشاهده کنیم.تکامل فرآیندی است مربوط به بازه های زمانب بسیار بسیار طولانی.البته موارد ساده و ابتدایی آبتدایی آن که بیشتر نحوه کار انتخاب طبیعی را به ما نشان میدهد را ما هم میتوانیم ببینیم . مثل مقاوم شدن باکتری ها به آنتی بیوتیکها و مواردی از این دست...
مثلا در بعضی پرندگان نر که عامل زیبایی و جذابیت رنگ و طرح ها در پرهایشان روی انتخاب شدنشان توسط ماده ها موثر است. پرندگان نری که زیباتر هستند توسط ماده انتخاب شده و پن زیبایشان را به نسل بعد میدهند و این پن بمرور زیباتر هم میشود ولی اون پرنده های زشت فرصت تولید مثل نیافته و کم کم ژن زشتی کم می شود.
کل فرآند انتخاب طبیعی را با توجه به همبن مثال درباره سایر موارد میتوانید در ذهنتان مجسم کنید.
حرف من هم همین است!در واقع شما اومدی گفتی چرا میمونها که قوس پا ندارند منقرض نشده اند.خوب معاوم است چون قوس کف پا عاملی حیاتی برای بقا یا عدم بقای انها نیستو آنها با پاهای کنونیشان که شبیه به دست است بهتر زندگی میکنند

آیا انسانی وجود دارد که پایی شبیه میمون داشته باشد؟
اگر وجود ندارد علت این موضوع چیست؟
مگر تکامل یک فرآیند رندمی و کور نیست که عامل محرک آن: جهش و عامل هدف دهنده به آن : انتخاب طبیعی است. پس چرا به صورت رندمی این تغییرات بوجود نمی آیند تا محیط و انتخاب طبیعی بتوانند فرآیند گزینش را انجام بدهند؟ مثلا در یک فرایند پیوسته میمون هایی با پای انسان در طبیعت بوجود بیاید.... چرا چنین میمونی وجود ندارد؟
وبلاگ و کتاب:
توهم تکامل را بخوانید
اثبات وقوع طوفان نوح بوسیله ژنتیک
http://delusionofevolution.blogfa.com/
به این کامنتی که دادی نگاه کن:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=34959&gocom=240340#240340
نقل قولی که از من کردی هیچ مشکلی نداره ولی با بی دقتی اومدی بهش جواب دادی.
بازم میگم نداشتن قوس کف پاها برای میمونها نقصی حیاتی نیست که بواسطه آن در معرض انقراض قرار بگیرند.و اصلا قوس پا بدرد آنها نمیخورد.گرفتی منظور من چی بوده و شما چی جواب دادی
توهم تکامل
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک