طوفان
نویسنده:
ویلیام شکسپیر
مترجم:
ابراهیم یونسی
امتیاز دهید
طوفان (The Tempest) نمایشنامهای کمدی اثر ویلیام شکسپیر است که در حدود سالهای ۱۶۱۱–۱۶۱۲ نوشته شدهاست.
مآخذ ادبی کاملاً متقاعدکنندهای برای این اثر شناخته نشدهاست، اما شخصیت اصلی داستان و شخصیتهای مشابهش به ویژه در ادبیات ایتالیایی فراواناند. حکایات مسافران و جزوههای ژورنالیستی عصر شکسپیر، به ویژه دو جزوه که شرح درهم شکستن کشتیای است که حامل مهاجران اروپایی به جزایر برمودا (در ۱۶۰۹) بوده، ممکن است در آفرینش داستان و برخی جزئیات آن سهمی داشته باشند.
این نمایشنامه در ۵ پرده تدوین شده و دارای ۱۶ شخصیت و تعدادی سیاهی لشکر است.
خلاصهای از نمایشنامه
در جزیرهای زیبا و افسونگر در دریاهای مناطق گرمسیری، پروسپرو و دخترش میراندا زندگی میکنند. دوازده سال پیش پروسپرو حاکم دوک نشین میلان بود. وی در آن سالها شب و روز سرگرم و مجذوب مطالعات پیشگویی و احضار مردگان بود، و تمام امور دولتی در دست برادرش آنتونیو بود. آنتونیوی پلید با زدوبند و کمک آلونسو، پادشاه ناپل، رفته رفته دولت و اموال پروسپرو را غصب کرده و سرانجام نیز او و دختر خردسالش را در قایقی بی بادبان در دریا رها ساخته بود. آنچه جان این دو را نجات داده بود، کمک پنهانی گونزالو، دوست خوب و از مشاوران دیرین پروسپرو بود. گونزالو چون از نقشه خبر داشت، شب پیش از تبعید بی رحمانه دوک، دست به کار کمک شده و ...
بیشتر
مآخذ ادبی کاملاً متقاعدکنندهای برای این اثر شناخته نشدهاست، اما شخصیت اصلی داستان و شخصیتهای مشابهش به ویژه در ادبیات ایتالیایی فراواناند. حکایات مسافران و جزوههای ژورنالیستی عصر شکسپیر، به ویژه دو جزوه که شرح درهم شکستن کشتیای است که حامل مهاجران اروپایی به جزایر برمودا (در ۱۶۰۹) بوده، ممکن است در آفرینش داستان و برخی جزئیات آن سهمی داشته باشند.
این نمایشنامه در ۵ پرده تدوین شده و دارای ۱۶ شخصیت و تعدادی سیاهی لشکر است.
خلاصهای از نمایشنامه
در جزیرهای زیبا و افسونگر در دریاهای مناطق گرمسیری، پروسپرو و دخترش میراندا زندگی میکنند. دوازده سال پیش پروسپرو حاکم دوک نشین میلان بود. وی در آن سالها شب و روز سرگرم و مجذوب مطالعات پیشگویی و احضار مردگان بود، و تمام امور دولتی در دست برادرش آنتونیو بود. آنتونیوی پلید با زدوبند و کمک آلونسو، پادشاه ناپل، رفته رفته دولت و اموال پروسپرو را غصب کرده و سرانجام نیز او و دختر خردسالش را در قایقی بی بادبان در دریا رها ساخته بود. آنچه جان این دو را نجات داده بود، کمک پنهانی گونزالو، دوست خوب و از مشاوران دیرین پروسپرو بود. گونزالو چون از نقشه خبر داشت، شب پیش از تبعید بی رحمانه دوک، دست به کار کمک شده و ...
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/07/21
دیدگاههای کتاب الکترونیکی طوفان