رسته‌ها
جزیره وحشیان
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 106 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 106 رای
✔️ نویسنده داستان خود را چنین آغاز می کند:
ما اکنون در سالن بزرگ سانفرانسیسکو، در بهترین هتل فروشگاه شماره 10 کوچه ساکرامانتو هستیم. آقای دین فلبورک، کمیسر ارزیاب در حالیکه چوب حراج را به دست گرفته با صدای بلند فریاد می کند:
- آقایان خریدار... یک جزیره در حال حراج است.
به دنبال صدای او، اوگین گراس حراجی مشهور در حال قدم زدن بین انبوه جمعیت یا صدای رسای خود فریاد می کشید:
- یک جزیره به حراج گذاشته می شود.
جمع انبوهی از سرمایه داران که در این سالن حضور داشتند، از کثرت جمعیت به هم فشار می آوردند. این افراد نه فقط تعدادی از آمریکایی های ایالت کالیفرنیا و نوادا و از استیت های اورگان، بلکه در بین آنها جمعی از فرانسویان مقیم آمریکا دیده می شدند که تقریبا یک ششم جمعیت را تشکیل می دادند و غیر از آنها تعدادی از مکزیکی ها با لباس محلی و چینی های مقیم آمریکا با آن تونیک های گشاد و آستین های نوک باریک با کلاهی گرد و یا از کاتاکهای اهل اقیانوسیه و حتی عده کثیری سیاه پوستان و شکم گنده ها با کله های تخت ساکن اطراف رودخانه ترمنیتی در بین آنها درهم و برهم دیده می شدند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
248
فرمت:
MP3, PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جزیره وحشیان

تعداد دیدگاه‌ها:
14
با تشکر از زحمات شما دوست گرامی برای کتابهای ارزشمندی که در اختیار همگان قرار می دهید.
و ژول ورن بود و من و کتاب و تخیلات نامحدود نوجوانی . فدای شما جناب اسپارتاکوس
یادش بخیر! این اولین رمانی بود که خوندم..البته پس از بیست سال فقط در همین حد از کتابه یادم مونده..دمت گرم اسپارتا8-)
جزیره وحشیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک