کتاب بدایع الانساب فی مدفن الاطیاب
نویسنده:
مهدی لاهوتی
امتیاز دهید
بدایع الانساب فی مدفن الاطیاب، در بیان مدفن برخی از سادات و امامزادگان به زبان فارسی
از متن کتاب:
الحمد اللّه الذی جعل اشرف الانساب سادات القبائل و اولاد الرسول جامع المکارم و الفضایل و الصلوه و السلام علی شمس الانبیاء محمد خاتم النبیین و علی قمر الاولیا علی امیرالمومنین و اولاده الطاهرین و بعد چنین گویند بنده ناسوتی مهدی ابن مصطفی الحسینی التفرشی المتخلص بلاهوتی و الملقب ببدایع نگار که ولادت این بنده در شب یک شنبه بیست وهفتم ماه رجب سال هزارو دویست و هفتاد ونه هجری در شهر تهران واقع شده و تاکنون که سال هزار و سیصدوپنجاه هجری است در جزو مستخدمین دولت محسوب و پنج پادشاه را فرمانبردار بودم. ناصرالدین شاه قاجار و پسرش مظفرالدین شاه و پسر او محمدعلی شاه و پسرش احمدشاه قاجار را و اکنون در ظل مراحم رضا شاه پهلوی هستم و با داشتن نوکری دولت عشقی بتحصل علوم داشته، کتابهائی تصنیف نمودم که اکثر مطبوع و منتشر است. چون بدایع الاحکام در فقه و بدایع الانوار و امثال اینها چون در تابستان به امام زاده قاسم شمیران که شمال طهران واقع است می روم، جماعتی از دوستان تمنا نموند کتابی در مدفن ساداه بنویسم که در شهرها و قراء مدفونند. گفتم این کاریست صعب بلکه محال. زیرا در هر شهر و قریه مدفونند و بقعه دارند احدی نتواند سیاحت تمام قراء را بنماید و اکثر بقاع را خود اهل قریه نمی دانند نام آن سید مدفون و سلسله نسب او را. لیکن از روی کتاب می توانم بقدر قوه معین نمایم ساداتی را که وارد شهری شده اند خواه صاحب بقعه و مزور باشند خواه نباشند و در این کتاب ذکور ساداه را می نویسم نه اناث را و در خبر است که رسول خدا فرمود کل حسب و نسب منقطع یوم القیامه الا حسبی و نسبی در سوره انا اعطیناک الکوثر بشارتست برای رسول خدا که بلاعقب نیست چه کوثر مبالغه در کثرتست یعنی اولاد تو از فاطمه بسیار خواهد بود و هم فرموده است من زارنی او زار احد من ذریتی زرته یوم القیامه فانقذته من احوالها...
از متن کتاب:
الحمد اللّه الذی جعل اشرف الانساب سادات القبائل و اولاد الرسول جامع المکارم و الفضایل و الصلوه و السلام علی شمس الانبیاء محمد خاتم النبیین و علی قمر الاولیا علی امیرالمومنین و اولاده الطاهرین و بعد چنین گویند بنده ناسوتی مهدی ابن مصطفی الحسینی التفرشی المتخلص بلاهوتی و الملقب ببدایع نگار که ولادت این بنده در شب یک شنبه بیست وهفتم ماه رجب سال هزارو دویست و هفتاد ونه هجری در شهر تهران واقع شده و تاکنون که سال هزار و سیصدوپنجاه هجری است در جزو مستخدمین دولت محسوب و پنج پادشاه را فرمانبردار بودم. ناصرالدین شاه قاجار و پسرش مظفرالدین شاه و پسر او محمدعلی شاه و پسرش احمدشاه قاجار را و اکنون در ظل مراحم رضا شاه پهلوی هستم و با داشتن نوکری دولت عشقی بتحصل علوم داشته، کتابهائی تصنیف نمودم که اکثر مطبوع و منتشر است. چون بدایع الاحکام در فقه و بدایع الانوار و امثال اینها چون در تابستان به امام زاده قاسم شمیران که شمال طهران واقع است می روم، جماعتی از دوستان تمنا نموند کتابی در مدفن ساداه بنویسم که در شهرها و قراء مدفونند. گفتم این کاریست صعب بلکه محال. زیرا در هر شهر و قریه مدفونند و بقعه دارند احدی نتواند سیاحت تمام قراء را بنماید و اکثر بقاع را خود اهل قریه نمی دانند نام آن سید مدفون و سلسله نسب او را. لیکن از روی کتاب می توانم بقدر قوه معین نمایم ساداتی را که وارد شهری شده اند خواه صاحب بقعه و مزور باشند خواه نباشند و در این کتاب ذکور ساداه را می نویسم نه اناث را و در خبر است که رسول خدا فرمود کل حسب و نسب منقطع یوم القیامه الا حسبی و نسبی در سوره انا اعطیناک الکوثر بشارتست برای رسول خدا که بلاعقب نیست چه کوثر مبالغه در کثرتست یعنی اولاد تو از فاطمه بسیار خواهد بود و هم فرموده است من زارنی او زار احد من ذریتی زرته یوم القیامه فانقذته من احوالها...
آپلود شده توسط:
hamid
1388/05/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کتاب بدایع الانساب فی مدفن الاطیاب
2-ته رمانو میتونست کمی بازتر کنه
3-نمیفهمم منظورش از اینکه هرچی عشق تو دانشگاه شکل میگرفت شکست میخورد چی بود هم نغمه هم مرضیه وبیتاو.......
2-ته رمانو میتونست کمی بازتر کنه
3-نمیفهمم منظورش از اینکه هرچی عشق تو دانشگاه شکل میگرفت شکست میخورد چی بود هم نغمه هم مرضیه وبیتاو.......
خیلی خوب بود :x
mamnun...
چند تا از رمان های خانم سیفی را خوندم امیدوارم اینم خوب باشه:-(