به سوی صفر
نویسنده:
آگاتا کریستی
مترجم:
بهرام افراسیابی
امتیاز دهید
✔️ در این داستانِ آگاتا کریستی، نویل و کی استرینج به همراه آدری استرینج، همسر سابق نویل استرینج، به خانه لیدی ترسیلیان دعوت می شوند تا تعطیلات خود را در آن جا بگذرانند. ولی حضور همسر جدید و سابق آقای استرینج در کنار همدیگر موجب ایجاد فضایی متشنج در این خانه شده که سرانجام به کشته شدن دو نفر به شکلی مرموز منجر می گردد؛ و در آخر این بازرس باتل است که با تقلید از روش پوآرو گره از این دو ماجرای عجیب می گشاید...
بریده ای از کتاب:
شاکی به اظهارات یکی از شهود تکیه کرده و اشتباه کار همینجا بود. دپلیچ پیر باید میدانست چه فرصت بینظیری برای دفاع جلو متهم گذاشته. بیشتر کارهای دفاع از دختر خدمتکار را آرتور جوان انجام داده بود. بنتمور موضوع را جمعبندی کرده و از جنبهای که میخواست، برای دادگاه به نمایش گذاشته بود. ولی بدبختی جای دیگری بود. هیئت منصفه حرفهای دختر را باور کرده بود. این اعضای هیئت منصفه آدمهای جالبی هستند. هیچ معلوم نیست کی حرفی را قبول میکنند و کی رد میکنند. کافی است به فکر مشخصی برسند. امکان ندارد از نظرشان برگردند. باورشان شده بود که دختر جلو روی آنها راست میگوید و دیگر کاری به بقیه مسائل نداشتند. مدارک پزشکی فراتر از حدّ فهمشان بود. اصطلاحات قلمبهسلمبه و زبان حقوقی پیچیده، شاهدان بد و بهدردنخور و متخصصان حوزههای مختلف که همیشه منّ و من میکنند و بلد نیستند یک بار عین آدم جواب درست و حسابی بدهند و بگویند «بله» یا «نه». فقط میگویند، «خوب، شاید. شاید در برخی شرایط خاص پیش بیاید.» و خلاصه از این حرفها...
بیشتر
بریده ای از کتاب:
شاکی به اظهارات یکی از شهود تکیه کرده و اشتباه کار همینجا بود. دپلیچ پیر باید میدانست چه فرصت بینظیری برای دفاع جلو متهم گذاشته. بیشتر کارهای دفاع از دختر خدمتکار را آرتور جوان انجام داده بود. بنتمور موضوع را جمعبندی کرده و از جنبهای که میخواست، برای دادگاه به نمایش گذاشته بود. ولی بدبختی جای دیگری بود. هیئت منصفه حرفهای دختر را باور کرده بود. این اعضای هیئت منصفه آدمهای جالبی هستند. هیچ معلوم نیست کی حرفی را قبول میکنند و کی رد میکنند. کافی است به فکر مشخصی برسند. امکان ندارد از نظرشان برگردند. باورشان شده بود که دختر جلو روی آنها راست میگوید و دیگر کاری به بقیه مسائل نداشتند. مدارک پزشکی فراتر از حدّ فهمشان بود. اصطلاحات قلمبهسلمبه و زبان حقوقی پیچیده، شاهدان بد و بهدردنخور و متخصصان حوزههای مختلف که همیشه منّ و من میکنند و بلد نیستند یک بار عین آدم جواب درست و حسابی بدهند و بگویند «بله» یا «نه». فقط میگویند، «خوب، شاید. شاید در برخی شرایط خاص پیش بیاید.» و خلاصه از این حرفها...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی به سوی صفر
ولی از زحماتتون متشکرم8-)