دو برش كوتاه خواندني از زندگي دوريس لسينگ و استفن كينگ به قلم خودشان, بخش مورد علاقه من در اين شماره از همشهري داستان هست.
اولي دغدغه ها و روحيات يك زن و يك مادر نويسنده, كه ميخواهد زندگيش را به تنهايي اداره كند, از آن چيزهايي است كه ما زنها موقع خواندنش فكر ميكنيم : "ميفهمم چي ميگي"
و دومي , استفن كينگ دوست داشتنی و روایت جذاب او از سختي هاي زندگيش که به گفته خودش روزهای شادی هم بوده: گاهي پيش مي آمد كه فكركنم دارم زندگي مادرم را تكرار ميكنم... با خودم فكر ميكردم زندگي ما قرار نبود اينطوري باشد. بعد فكر ميكردم لابد نصف مردم دنيا همين فكر را مي كنند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی همشهری داستان - شماره 47 - خرداد 1389
اولي دغدغه ها و روحيات يك زن و يك مادر نويسنده, كه ميخواهد زندگيش را به تنهايي اداره كند, از آن چيزهايي است كه ما زنها موقع خواندنش فكر ميكنيم : "ميفهمم چي ميگي"
و دومي , استفن كينگ دوست داشتنی و روایت جذاب او از سختي هاي زندگيش که به گفته خودش روزهای شادی هم بوده:
گاهي پيش مي آمد كه فكركنم دارم زندگي مادرم را تكرار ميكنم... با خودم فكر ميكردم زندگي ما قرار نبود اينطوري باشد. بعد فكر ميكردم لابد نصف مردم دنيا همين فكر را مي كنند.