چنین مادر - چنین پسر

✔️ داستانِ کتاب در نیمه دوم قرن شانزدهم و در عصر فرانسوای دوم (پادشاه فرانسه از خاندان "والوا") به وقوع می پیوندد و خط سیر داستان بگونه ای است که خواننده پس از خواندن چند صفحه از آن، نمی تواند از بقیه کتاب صرفنظر کند. شیرینی داستانهای الکساندر دوما غیر قابل وصف است و با وجود اینکه نمیتوان او را یک مورخ نامید، داستانهایش آموزنده واقعی تاریخ دوره های مختلف و نحوه حکومت ها و دربارهاست.

ماجرای داستان از آن جا آغاز می‌شود که عده کثیری برای مراسم عید سن مدار در میدان سنت ژنویو گرد هم آمده بودند . در این هنگام, جوانی با مسلک پروتستان از بارانی قریب‌الوقوع خبر می‌دهد .چند تن از حاضران که نمی‌خواستند عیششان منغص شود از این خبر برآشفتند و جوان را به ارتداد متهم کردند و او را با خشم و غضب در رودخانه‌ای غرق ساختند .
در پی آن بارانی شدید باریدن گرفت و سیلاب از هر جانب سرازیر شد .باران همچنان تا چهل روز ادامه یافت, زیرا وقتی در روز عید سن مدار باران ببارد تا چهل روز قطع نخواهد شد, و بدین ترتیب ...

شاهکاری که الکساندر دوما در داستان حاضر به کار برده است اینست که صرفنظر از وقایع چهار فصل اول کتاب که در یکروز اتفاق می افتند، وقایع بیست و سه فصل دیگر آن، شش ماه بعد و فقط در عرض چهار روز (در قرن شانزدهم و در عصر فرانسوای دوم) اتفاق می افتند و واقعا به قدری وقایع این چهار روز، دلچسب و با ظرافت به هم مرتبط شده که بهتر از آن امکان ندارد. عنوان اصلی کتاب هوروسکوپ است که به معنای طالع بینی است، ولی توسط مترجم، نام "چنین مادر چنین پسر" که نام یکی از فصل های کتاب است، برای آن برگزیده شده است.