رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
اوصاف عارفان
امتیاز دهید
5 / 3
با 5 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3
با 5 رای
چکیده:
عرفان در اغلب کتاب های لغت، به علم و شناخت معنا شده است. برخی نیز آن را به معنای سکون و آرامش می دانند. بنابراین عرفان به نوع خاصی از دانش اطلاق می شود که با آرامش روحی همراه باشد، بدین سبب در مورد شناخت خداوند عزوجل نیز به کار می رود.
برخی عارفان از سخنان حضرت امیر (ع) درباره معرفت خدا چنین استنباط کرده اند که ایشان به شناخت خدا از طریق خدا اشاره کرده اند. حضرت امیر (ع) همچنین معرفت خداوند را بر معرفت نفس متوقف می دانند. امام علی (ع) در بیان اوصاف عارفان به ویژگی هایی از قبیل محبت به خدا، شوق به دیدار محبوب، ترس از خدا و امید به او، عبادت و پرستش خدا، زهد در دنیا، سکوت و گوشه نشینی، ظاهر بشاش ولی در عین حال باطن اندوهگین، امام شناسی، ذکر و یاد خدا، محاسبه نفس، اعتقاد راسخ به جهان آخرت، توکل و … اشاره نموده اند.
دفتر حاضر به بررسی اوصاف عارفان حقیقی از دیدگاه حضرت امیر (ع) می پردازد.

فهرست مطالب
● مقدمه
● عرفان در لغت و اصطلاح
● عارف و معرفت خدا
● عارف و معرفت نفس
● عارف و محبت خدا
● عارف و خوف و رجا
● عارف و عبادت خدا
● عارف و زهد
● عارف و سکوت و گوشه نشینی
● عارف، ظاهر و باطن
● عارف و ولایت
● عارف و ذکر خدا
● عارف و محاسبه نفس
● عارف و کشف و شهود
● عارف و توکل
● عارف و راحت دائم
● پی نوشت
● کتاب نامه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
نافله
نافله
1390/04/29

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اوصاف عارفان

تعداد دیدگاه‌ها:
4
عبدالله بن مسعود گوید: که پیغمبر گفت - صلی الله علیه و آله و سلم - همه امتان را به من نمودند به موسم ( حج ) ، امت خویش را دیدم کوه و بیابان همه پر آمده از ایشان، عجب بماندم اندر بسیاری ایشان و هیئت ایشان، مرا گفت: خوشنود شدی؟ گفتم : شدم، گفتند: بازین همه هفتاد هزار دیگرند که اندر بهشت شوند بی شمار، و ایشان، آنها باشند که داغ نکنند ( برده داری نکنند ) و فال نگیرند و افسون نکنند و بر خدای تعالی توکل کنند.
########
أنس گوید: مردی آمد بر اشتری و گفت: یا رسول الله ! اشتر بگذارم و توکل بر خدای کنم. گفت: « نه ، اشتر ببند و توکل بر خدای کن.»
« ترجمه رساله قشریه »
از پیامبر اکرم (ص) نقل شده : که روزی پیامبر با مردمی برخورد می کند که اهل کار و تلاش نبودند ،پس از آنان می پرسد: شما چه گروهی هستید؟
آنها جواب می دهند: ما از توکل کنندگان بر خدا هستیم ، رسول خدا(ص) می فرماید: نه شما از توکل کنندگان بر خداوند نیستید، بلکه شما سربار دیگران هستید.
یا حکایت دیگری است که عربی بادیه نشین به نزد پیامبر(ص) میآید ، در حالیکه شتر خویش را رها کرده و آن را نبسته است به قول خودش بر خدا توکل کرده.
که حضرت مولانا این حکایت را به زیبایی در دفتر اول مثنوی معنوی به نظم در آورده است:
گفت پیغمبر به آواز بلند
با توکل زانوی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب الله شنو
از توکل در سبب کاهل مشو

اما در توکل باید به نکاتی توجه داشت که از مهمترین آنها اینست که توکل فقط به معنای گفتن لفظ یا جمله نیست، بلکه آن امری قلبی و درونی است و تنها در این صورت است که می تواند موثر واقع شود و نکته دیگر هم اینست که توکل وقتی معنای واقعی دارد که انسان مسئولیت خودش را به درستی انجام دهد و سپس بر خدا توکل نماید ، که پس از آن هر چه پیش آید صلاح انسان است.
آن چنان که سنایی غزنوی می فرماید:
زالکی کرد سر برون ز نهفت
کِشته خود چو خشک دید بگفت
ای همه آن تو چه نو چه کهن
رزق بر توست هر چه خواهی کن

وَ عَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ
سوره بقره ، آیه 216
"چه بسا چیزهایی را که ناپسند می دانید در حالیکه به سود شماست و چه بسا چیزهایی که دوست می دارید که آن به ضرر شماست."
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
باشد که چو وابینی خیر تو در این باشد

و شیخ اجل نیز چه زیبا در گلستان و باب سوم فرموده است:
آن کس که توانگرت نمی گرداند
او مصلحت تو از تو بهتر داند

بهار گفت توکل به حق کتید، دریغ
که برق غفلت ما خرمن توکل سوخت
ملک الشعرا بهار
از اوصاف عارفان توکل است ، که در مقدمه اشاره شده : ● عارف و توکل
اما... در باب توکل:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

توکل به معنی اعتماد به خداوند و واگذاری نتیجه امور به خداست. انسان به هر میزانی که نسبت به خداوند معرفت داشته باشد به همان نحو بر خدا توکل دارد به این صورت که هر چه شناخت ما به خدا بیشتر باشد توکل ما بر خدا بیشتر است.
نکته ای که در باب توکل باید به آن توجه داشت برداشت ناصواب از معنای توکل است به این نحو که بعضی انسانها توکل را به معنای عدم استفاده از اسباب و علل در جهان می دانند، یعنی استفاده از اسباب و وسایل را خلاف معنای توکل می شمارند. ناگفته پیداست که از این ابزار برای رسیدن به مقصود باید نهایت استفاده را نمود چرا که حکمت خداوند چنین اقتضا می کند
اما در عین حال نباید از واگذاری نتیجه امور به خدا غافل شد که در غیر این صورت سرانجام بدی برای ما انسانها به همراه خواهد داشت .
گر خدا خواهد نگفتند از بطر
پس خدا بنمودشان عجز بشر

پروردگار یکتا در سوره آل عمران آیه 159 خطاب به پیامبر ( ص) می فرماید:
و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله .
"در کارها با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن"
به عبارتی دیگر توکل پس از مشورت و تصمیم گیری است، نه قبل از آن.
این برخلاف نظر بعضی از انسانها است که توکل را به معنای واگذاری تام امو ر به خدا می دانند و اندک تلاشی در این زمینه را مخالفت با امر خدا تلقی می کنند.
گر توکل می کنی در کار کن
کشت کن پس تکیه بر جبار کن

اوصاف عارفان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک