رسته‌ها
و آنگاه نبودم
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 52 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 52 رای
برگزیده خاطرات اشو ۱۹۵۷-۱۹۵۱

باگوان شری راجینش (Bhagwan shree Rajneesh) که امروز با نام«اوشو» (OSHO) در جهان شناخته شده است، در ۱۱ دسامبر ۱۹۳۱ م در هند زاده شد و در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۰ م کالبد خاکی خود را ترک کرد. بنا به گفته خودش او این نام را از واژه ی اُشنیک (oceanic) به معنای “پیوسته به آب دریا و یکی شده با آن” برگرفته که برای نخستین بار در آثار ویلیام جیمز آمریکایی به کار رفته است. از آنجا که واژه ی اشنیک(دریاگون) تنها به توصیف تجربه می پردازد و شامل شخص تجربه کننده نمی شود، راجینیش واژه ی(اوشو) را برای خود برگزید. اوشو خود این گونه توصیف می کند:
“اوشو واژه ای بسیار زیباست؛ باید آن را به واژگان هر زبانی افزود. در وهله ی اول همان صوتش زیباست:اوشو. این واژه احترام، عشق، حق شناسی و شکر را نشان می دهد. فقط یک واژه خشک مثل«عالی جناب» نیست. واژه ای بسیار دوست داشتنی و آشناست. تقریبا حال و هوای محبوب را دارد.”
او بعدها پی برد که این واژه از قدیم در میان ساکنان خاور دور رواج داشته و به معنای (شخص مقدسی که آسمان بر او گل می افشاند) به کار رفته است. او به خودش، لقب «زوربای بودایی» داد که به معنای «ابرمرد» است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
176
آپلود شده توسط:
eldirim
eldirim
1390/03/20

کتاب‌های مرتبط

هذیان زمستانی
هذیان زمستانی
4.5 امتیاز
از 4 رای
اسکات فیتس جرالد
اسکات فیتس جرالد
4.1 امتیاز
از 15 رای
جلال مرد امروز
جلال مرد امروز
3.3 امتیاز
از 6 رای
بزرگان شیراز
بزرگان شیراز
4.8 امتیاز
از 24 رای
ژاکب سوردلف
ژاکب سوردلف
4.6 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی و آنگاه نبودم

تعداد دیدگاه‌ها:
8
برای درک رشد کردن، کافیست به یک درخت نگاه کنی. هنگامی که درخت رشد می‌کند، ریشه‌هایش در عمق پیش می‌روند. اینجا تعادل برقرار است: هر چه درخت بلندتر شود، ریشه‌هایش عمیق‌تر می‌شوند. رشد کردن یعنی اینکه در عمق وجودت فرو روی، جایی که ریشه‌هایت قرار دارند.
فکر میکنم کتاب خوبیه چه باها موافق باشی یا حتی مخالف
خیلی علاقه مند به خواندن آن هستم و در تلاش برای دریافت آن هستم
وقتی که روز اول به کلاس دکتر ساکسنا وارد شدم، با آن صندل های چوبی، او با قدری تعجب و تحیر به من نگاه کرد.
او به صندل هایم نگریست و گفت: چرا از این صندل های چوبی استفاده می کنی؟ آن صندل ها سروصدای زیادی تولید می کردند.
من گفتم: فقط برای هشیار نگاه داشتن آگاهی ام.
او گفت: آگاهی؟ آیا به طرق دیگر هم سعی میکنی آگاهی ات را هشیار نگه داری؟ من گفتم: بیست و چهار ساعت شبانه روز، سعی دارم چنین کنم.
به هر طریق ممکن: راه رفتن، نشستن، خوردن، حتی خوابیدن. و شما میتوانید این را باور کنید، می توانید باور نکنید،
که اخیراً موفق شده ام حتی هنگام خواب نیز بیدار و هشیار باشم . . .
و آنگاه نبودم -
با سلام،کتاب هاش عالی اند،لطفا درست بخونین

بسیار زیبا . . . کلا کتاب های اوشو بسیار زیبا هستن. به همه پیشنهاد می کنم بخونن
با سلام متاسفانه امکان دانلود هیچ یک از کتاب های مورد علاقه ی من نیست چرا؟:stupid:
ba salam b man kheili az mesalaye zibaye esho gofte shode....................b hamaton tosiye mikonam tamami ketabaye mortabet ba esho ro bekhonid:-)
و آنگاه نبودم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک