ماموریت در ساحل نیسان: خاطرات سرتیپ 2 زرهی ستاد محمود فردوسی
نویسنده:
سعید علامیان
امتیاز دهید
سعيد علاميان در كتاب"ماموريت در ساحل نيسان" خاطرات امير محمود فردوسي را از تولد تا فرماندهي گردان 220 تانك لشكر 16 زرهي قزوين روايت كرده است. اين گردان در روزهاي آغازين جنگ تحميلي ارتش متجاوز صدام عليه ايران و دفاع از سوسنگرد و در ساحل رودخانه نيسان نقش چشمگير و موثري ايفا كرد. كتاب" ماموريت در ساحل نيسان" كه به صورت تاريخ شفاهي نوشته شده، در يازدهمين دوره انتخاب كتاب سال دفاع مقدس رتبه سوم را در گروه خاطرات به دست آورد.
از متن کتاب:
از نوجوانی روحیه نظامی در من شکل گرفت دوران دبیرستان به درس تاریخ علاقه داشتم و بیش از همه به تاریخ ایران بارها جنگهای روس علیه ایران و حمله انگلیسی ها به جنوب کشورمان را میخواندم و به شدت متأثر می شدم. دلم میخواست میتوانستم به تاریخ گذشته بروم و با روس ها و انگلیسی های متجاوز بجنگم آرزو می کردم روزی از آنها بخصوص انگلیسی ها انتقام بگیرم.
خرداد سال ۱۳۴۴ دوران دبیرستانم به پایان رسید. دیپلم گرفتم و مرداد ماه همان سال وارد دانشکده افسری شدم دبیرستان و دبستان حکمت از مدارس خوب شهر قم بود و من تمام دوران ابتدایی و متوسطه را در آنجا خواندم.
دوران دانشکده افسری همراه با دروس کلاسیک و تئوری، برنامه هایی به اجرای در می آمد که برای خیلی از دانشجویان هم دوره ای ام سخت و طاقت فرسا بود ولی برای من بسیار شیرین بود...
بیشتر
از متن کتاب:
از نوجوانی روحیه نظامی در من شکل گرفت دوران دبیرستان به درس تاریخ علاقه داشتم و بیش از همه به تاریخ ایران بارها جنگهای روس علیه ایران و حمله انگلیسی ها به جنوب کشورمان را میخواندم و به شدت متأثر می شدم. دلم میخواست میتوانستم به تاریخ گذشته بروم و با روس ها و انگلیسی های متجاوز بجنگم آرزو می کردم روزی از آنها بخصوص انگلیسی ها انتقام بگیرم.
خرداد سال ۱۳۴۴ دوران دبیرستانم به پایان رسید. دیپلم گرفتم و مرداد ماه همان سال وارد دانشکده افسری شدم دبیرستان و دبستان حکمت از مدارس خوب شهر قم بود و من تمام دوران ابتدایی و متوسطه را در آنجا خواندم.
دوران دانشکده افسری همراه با دروس کلاسیک و تئوری، برنامه هایی به اجرای در می آمد که برای خیلی از دانشجویان هم دوره ای ام سخت و طاقت فرسا بود ولی برای من بسیار شیرین بود...
آپلود شده توسط:
ali1967
1390/02/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ماموریت در ساحل نیسان: خاطرات سرتیپ 2 زرهی ستاد محمود فردوسی