فراموشم مکن
نویسنده:
آر. ال. استاین
مترجم:
غلامحسین اعرابی
امتیاز دهید
جلد اول از مجموعه تالار وحشت
"در دست خود کلیدی داری که در را به روی دنیای وحشت و هراس میگشاید. از دنیای امن و راحتی که با آن آشنا هستی یک قدم به عقب بردار. در را به روی وحشت باز کن. همیشه جا برای یک نفر دیگر در تالار وحشت ... وجود دارد.
دانیل وارنر فقط وانمود می کرد که برادرش پیتر را هیپنوتیزم می کند. ولی چرا پیتر اینگونه عجیب رفتار می کند ... این گونه وحشتناک؟ آیا پیتر نفهمیده است که همه این ها یک شوخی بوده؟ دانیل و برادرش به زودی درس وحشتناکی می آموزند : پرسه زدن در تالار وحشت ... فکر خوبی نیست."
بیشتر
"در دست خود کلیدی داری که در را به روی دنیای وحشت و هراس میگشاید. از دنیای امن و راحتی که با آن آشنا هستی یک قدم به عقب بردار. در را به روی وحشت باز کن. همیشه جا برای یک نفر دیگر در تالار وحشت ... وجود دارد.
دانیل وارنر فقط وانمود می کرد که برادرش پیتر را هیپنوتیزم می کند. ولی چرا پیتر اینگونه عجیب رفتار می کند ... این گونه وحشتناک؟ آیا پیتر نفهمیده است که همه این ها یک شوخی بوده؟ دانیل و برادرش به زودی درس وحشتناکی می آموزند : پرسه زدن در تالار وحشت ... فکر خوبی نیست."
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فراموشم مکن
چه عجب یکی فهمید این داستان چی بوده....
من میگم یه بار دیگه بخونید متوجه میشید
من چن سال پیش خوندم،دقیق یادم نیس،ولی میدونم که خونه هه این تاثیر رو دارشت،باعث میشد افرادش مورد فراموشی قرار بگیرن
بله این مشخصه که خونهه رو ادما تاثیر داشته اما دوست دانیل چرا اخر سر آلزایمر گرف![/quote]اره...ادی هم هخرش فراموشی گرفت...فک کنم شخصیت شون عوض شده بوده...:-(
من میگم یه بار دیگه بخونید متوجه میشید
من چن سال پیش خوندم،دقیق یادم نیس،ولی میدونم که خونه هه این تاثیر رو دارشت،باعث میشد افرادش مورد فراموشی قرار بگیرن[/quote]
بله این مشخصه که خونهه رو ادما تاثیر داشته اما دوست دانیل چرا اخر سر آلزایمر گرف!
من میگم یه بار دیگه بخونید متوجه میشید
من چن سال پیش خوندم،دقیق یادم نیس،ولی میدونم که خونه هه این تاثیر رو دارشت،باعث میشد افرادش مورد فراموشی قرار بگیرن[/quote]
کم کم اعضای خونوادش و خودشون رو فراموش می کردن و میرفتن تو زیر زمین و ژله ای می شدن :)):)):D:D:D
آخرش یعنی این که یه خانواده ی دیگه اومدم اون خونه
روز از نو،روزی از نو;-)