بازی نور
نویسنده:
بیژن جلالی
امتیاز دهید
منتخب اشعار (قبل از انقلاب) به انتخاب شاپور بنیاد
از کتابهای: روزها- دل ما وجهان - رنگ آبها- آب و آفتاب- روزانه ها
از متن کتاب:
شب چشمهای بسته ماست، آنگاه که به چراغانی درون خویش مینگریم.
خداوندا
تو که با کلامی زمین و آسمانها را آفریدی/ با کلامی مرا جویباری کن / که در خاک تشنه فرو روم/ یا پروانه ای کن / که پیش از غروب آفتاب/ مرده باشم
من چون سنگی هستم/ در جهان افتاده/ و پیوسته فروتر میروم/ خداوندا چه هنگام در دست تو ستاره ای خواهم شد/ و از درون تاریکی ها/ به بیرون خواهم خرامید.
با مرگ بگریزیم/ به کهکشانها/ زیرا با زندگی / راه چندان دوری/ نمیتوان رفت.
از کتابهای: روزها- دل ما وجهان - رنگ آبها- آب و آفتاب- روزانه ها
از متن کتاب:
شب چشمهای بسته ماست، آنگاه که به چراغانی درون خویش مینگریم.
خداوندا
تو که با کلامی زمین و آسمانها را آفریدی/ با کلامی مرا جویباری کن / که در خاک تشنه فرو روم/ یا پروانه ای کن / که پیش از غروب آفتاب/ مرده باشم
من چون سنگی هستم/ در جهان افتاده/ و پیوسته فروتر میروم/ خداوندا چه هنگام در دست تو ستاره ای خواهم شد/ و از درون تاریکی ها/ به بیرون خواهم خرامید.
با مرگ بگریزیم/ به کهکشانها/ زیرا با زندگی / راه چندان دوری/ نمیتوان رفت.
آپلود شده توسط:
hotsnow
1390/02/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بازی نور
پرنده ای بودم
و فضای بین شاخ و برگ ها
مال من بود
..
کاش
پرنده ای بودم
و شاخ و برگ درختان
مرا از زمین
جدا میکردند...
بیژن ـ
این یعنی یکی شدن با طبیعت وااای ...
غرق در آرامشی بی نهایت جهان رو نگاه می کنه..
سبک شعرش رو دوست دارم روان و زیبا:x
چرا اين كتاب در آثار بيژن جلالي ليست نشده و در قست»ديگ شاعران« آمده؟
باز هم ممنون