مسیحیت از واقعیت تا تحریف
امتیاز دهید
نویسنده:
محمدحسن قدیری ابیانه
امتیاز دهید
کتاب مسیحیت از واقعیت تا تحریف اثر محمدحسن قدیری ابیانه که بهمن ماه سال 90 منتشر شده است، می‌کوشد دیدگاه اسلام را نسبت به حضرت عیسی علیه‌السلام و مریم مقدس سلام الله علیها و نیز نگاه مسیحیت جاری به آن حضرت را مورد توجه و کنکاش قرار دهد.
این اثر افزون بر مقایسه این دو دیدگاه، آورده است: «مسیح علیه‌السلام از دیدگاه اسلام پیامبری اوالوالعزم است و قرآن معجزات بیشتری نسبت به انجیل برای آن حضرت قائل است؛ یک مسلمان نمی‌تواند مسیح علیه‌السلامرا نفی کند و اصولا اسلام ادامه مسیحیت راستین و در امتداد آن است».
نویسنده در این اثر معتقد است که انجیل امروزه مسیحیان، سال‌ها و در مواردی قرنها پس از حضرت عیسی علیه‌السلام به رشته تحریر در آمده است و آن هم به زبان یونانی و در غرب، در حالی که زبان مسیح علیه‌السلام آرامی بوده و وی در فلسطین می‌زیسته، از این‌رو تحریفات بسیاری در آن صورت گرفته است.
مسیحیت از واقعیت تا تحریف به حقایقی اشاره می‌کند که معمولا مبشرین مسیحی از بیان آن در جوامع اسلامی پرهیز میکنند و در تلاش است پرده‌ها را از بخشی از حقایق کنار زده و نه تنها مانع فریب خوردن افراد شود، بلکه پیروان ادیان مختلف و به ویژه مسیحیت را نیز به تفکر وا دارد.
بیشتر
این اثر افزون بر مقایسه این دو دیدگاه، آورده است: «مسیح علیه‌السلام از دیدگاه اسلام پیامبری اوالوالعزم است و قرآن معجزات بیشتری نسبت به انجیل برای آن حضرت قائل است؛ یک مسلمان نمی‌تواند مسیح علیه‌السلامرا نفی کند و اصولا اسلام ادامه مسیحیت راستین و در امتداد آن است».
نویسنده در این اثر معتقد است که انجیل امروزه مسیحیان، سال‌ها و در مواردی قرنها پس از حضرت عیسی علیه‌السلام به رشته تحریر در آمده است و آن هم به زبان یونانی و در غرب، در حالی که زبان مسیح علیه‌السلام آرامی بوده و وی در فلسطین می‌زیسته، از این‌رو تحریفات بسیاری در آن صورت گرفته است.
مسیحیت از واقعیت تا تحریف به حقایقی اشاره می‌کند که معمولا مبشرین مسیحی از بیان آن در جوامع اسلامی پرهیز میکنند و در تلاش است پرده‌ها را از بخشی از حقایق کنار زده و نه تنها مانع فریب خوردن افراد شود، بلکه پیروان ادیان مختلف و به ویژه مسیحیت را نیز به تفکر وا دارد.
_ketabnak_119684.webp)
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مسیحیت از واقعیت تا تحریف
شما به اسلام اعتقاد دارید؟؟[/quote]
باور کن این رو نشنیده بودم که خدا پای یعقوب رو تو کشتی شکست :)):)):)):))
واقعا معذرت می خواهم،ناراحت نشوید من قصد به تمسخر گذاشتن ندارم ولی مطمئنم دیگر اعضا نیز الان از خنده روده بر شده اند
باور کن دوست عزیز من به هیچ وجه نمی تونم باور کنم یعقوب با خدا کشتی گرفت و در جریان کشتی خدا پای یعقوب رو شکست و یعقوب نیز خدا را در کشتی شکست داد
شما جواب نمیدهید که
آیه های دیگری می آورد می گوید در اون دستور قتل داده شده در عوض در این دعوت به محبت شده به نظر شما کسی به شما این جواب را بدهد قانع می شوید؟اصلا من به کنار دیگر اعضا با این استدلال شما،استدلال که چه عرض کنم حالا هرچه راضی می شوند؟
شما به اسلام اعتقاد دارید؟؟
بحث من و شما به جایی نخواهد رسید چون کسی که باور می کند:زن چون بعد از مرد آفریده شده است و چون اول او فریب خورد حق تعلیم ندارد و معتقد است:داود قتل کرد و بعد اون زنهای بی گناه رو هم کشت که فهمیده نشه آدم کشی کرده و کسی که باور کنه خدا با اگر اشتباه نکنم یعقوب کشتی گرفت و شکست خورد من نمیدانم منطق اینگونه شخص چیست
و بسیاری از زنان معروف چطور موعظه میکنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سوال مطرح کردید اجازت دهید پاسخ ها را بطور کامل بدهیم بعد در خدمتیم
و زن را اجازت نمی دهم که تعلیم دهد......بلکه در سکوت بماند زیرا که آدم اول ساخته شد و بعد حو‌ّا و آدم فریب نخورد بلکه زن فریب خورد!!! »(او‌ّل تیموتاؤس فصل 2: 11-15)
بلکه به خاطر اینکه بعد از مرد آفریده شد و زن فریب خورد[/quote]
اولا بحث این نیست که کدام یک اول افریده شد....در رومیان میخانیم هیچ فرقی بین
زن و مرد یهودی و یونانی نیس............................خب چون خدا قدوس است و میفرماید
مزد گناه مرگ ( دوری از خدا) میباشد هر دو زن و مرد را در پیدایش ۳： ۱۴_۱۹ تنبیه کرد.
به زن گفت اشتیاق تو به شوهرت خاهد بود و او بر تو تسلط خاهد داشت....
به مرد گفت تو باید تمام عمر کار کنی تا خوراک بدست اوری...
در مورد این نامه باید گفت که افسسیان و نامه های تیموتاوس یک نامه هستند به کلیسای افسس....
و زن را اجازت نمی دهم که تعلیم دهد......بلکه در سکوت بماند زیرا که آدم اول ساخته شد و بعد حو‌ّا و آدم فریب نخورد بلکه زن فریب خورد!!! »(او‌ّل تیموتاؤس فصل 2: 11-15)
خاطر اینکه بعد از مرد آفریده شد و زن فریب خورد
اگر با تعصب و بدون منطق همین طور ادامه دهید این بحث ارزشی نخواهد داشت هدف این بحث این است که متوجه بشوید مسیحیت در ذات کلا مشکل دارد و انحراف کلیسا نبوده که مسیحیت را تخریب کرده مسیحیت انحرافی بوده و کشیش ها انحرافی تراش کردند
وبعد این برویم سراغ دیگری تا مرا قانع کنید تا به این دین مقدس که امروزه تمام عالم و حتی کشورهای مسیحی از این روی گردان می شوند ایمان بیاورم