يادي از «شهرزاد» شاعر، نويسنده، و رقصندۀ فيلمهاي فارسي
شهرزاد(کبری سعیدی)، بازیگر و رقاصه ی فیلم قیصر و داش آکل است. او در سال ۱۳۴۶ با فیلم «یکه بزن» به گار گردانی رضا صفایی وارد سینما شد، اما این بازی در فیلمهای موج نویی بود که برایش شهرتی به همراه آورد، چند سالی همچنان به بازی در فیلمفارسیها نیز پرداخت، هرچند مهمترین نقش آفرینی های او همچنان در فیلمهای موج نویی بود، آثاری نظیر تنگنا، صبح روز چهارم، بلوچ، فرار از تله، تخت خواب سه نفره و… از جمله فیلمهای معروف دیگریست که او در آنها به ایفای نقش پرداخت، در سال ۵۱ با تغییر و تحولی در سطح کار خود، به ادبیات رو آورد، و مجموعه شعر «با تشنگی پیر می شویم» را منتشر کرد. کتابی که به سرمایه بهروز وثوقی و عکسی از امیر نادری برای روی جلد آن منتشر شد. چندی بعد مجموعه شعر «سلام آقا» را منتشر و سر انجام هم مجموعه داستانی به نام«توبا» در ۱۳۵۶ به چاپ سپرد. البته حاصل کار ادبی او خیلی جدی گرفته نشد. سپس به فیلمسازی روی آورد و همزمان با تغییر و تحولات منتهی به انقلاب «مریم و مانی» را جلوی دوربین برد که کاری اگرنه شاخص اما متفاوت بود. اما در بحبوحه انقلابتوجهی به این فیلم هم صورت نگرفت. در سال ۵۶ یک فیلمفارسی دیگر هم از او به نمایش در آمد که آخرین حضور او در سینمای فارسی بود. به روایتی اولین فیلمساز زن بود که خود فیلمی را واقعا کارگردانی کرده (پیش از او فیلمی به نام مرجان – در میانه دهه سی- به اسم شهلا ریاحی ثبط شده که ظاهرا کاری گروهی و با کمک دیگران بوده) . در سالهای بعد از انقلاب مدتی به خارج از ایران مهاجرت کرد – گویا فرانسه- در اواخر دهه هفتاد به ایران آمد.
http://www.parand.se/ra-yadmane-shahrzad.htm
دیدگاههای کتاب الکترونیکی با تشنگی پیر می شویم
شهرزاد(کبری سعیدی)، بازیگر و رقاصه ی فیلم قیصر و داش آکل است. او در سال ۱۳۴۶ با فیلم «یکه بزن» به گار گردانی رضا صفایی وارد سینما شد، اما این بازی در فیلمهای موج نویی بود که برایش شهرتی به همراه آورد، چند سالی همچنان به بازی در فیلمفارسیها نیز پرداخت، هرچند مهمترین نقش آفرینی های او همچنان در فیلمهای موج نویی بود، آثاری نظیر تنگنا، صبح روز چهارم، بلوچ، فرار از تله، تخت خواب سه نفره و… از جمله فیلمهای معروف دیگریست که او در آنها به ایفای نقش پرداخت، در سال ۵۱ با تغییر و تحولی در سطح کار خود، به ادبیات رو آورد، و مجموعه شعر «با تشنگی پیر می شویم» را منتشر کرد. کتابی که به سرمایه بهروز وثوقی و عکسی از امیر نادری برای روی جلد آن منتشر شد. چندی بعد مجموعه شعر «سلام آقا» را منتشر و سر انجام هم مجموعه داستانی به نام«توبا» در ۱۳۵۶ به چاپ سپرد. البته حاصل کار ادبی او خیلی جدی گرفته نشد. سپس به فیلمسازی روی آورد و همزمان با تغییر و تحولات منتهی به انقلاب «مریم و مانی» را جلوی دوربین برد که کاری اگرنه شاخص اما متفاوت بود. اما در بحبوحه انقلابتوجهی به این فیلم هم صورت نگرفت. در سال ۵۶ یک فیلمفارسی دیگر هم از او به نمایش در آمد که آخرین حضور او در سینمای فارسی بود. به روایتی اولین فیلمساز زن بود که خود فیلمی را واقعا کارگردانی کرده (پیش از او فیلمی به نام مرجان – در میانه دهه سی- به اسم شهلا ریاحی ثبط شده که ظاهرا کاری گروهی و با کمک دیگران بوده) . در سالهای بعد از انقلاب مدتی به خارج از ایران مهاجرت کرد – گویا فرانسه- در اواخر دهه هفتاد به ایران آمد.
http://www.parand.se/ra-yadmane-shahrzad.htm