درس های اساسی فلاسفه بزرگ

هرکس, چه کشاورز باشد چه بانکدار, چه کارمند ساده باشد و چه ناخدای کشتی, چه شهروند باشد چه حاکم, به معنی واقعی کلمه, یک فیلسوف است.

گفتم عجب حالی می دهد که تو چیزی باشی خودت خبر نداشته باشی کم کم داشتم به خودم امیدوار می شدم اما یاد خیام افتادم
دوست به غلط گفت من فلسفیم
ایزد داند که انچه او گفت نیم

امیدی هنوز هست که فیلسوفی وجود داشته باشه...اما تو این گذر چند ساله عمر جز سوفسیت های رند و دغل باز تو بازار دنیا ندیدم.
اونی که میفهمه نمیگه اونی که نمیفهمه یه تریبون پیدا میکنه به سبک وانت بار جار میزنه...

انسان بودن و داشتن مغز و سلسله اعصابی توسعه یافته او را در موقعیتی قرار میدهد که چاره ای جز فکر کردن ندارد(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)

انسان بودن و داشتن مغز و سلسله اعصابی توسعه یافته او را در موقعیتی قرار میدهد که چاره ای جز فکر کردن ندارد. تفکر نیز جواز ورود به فلسفه است افرین

متشکر. به نظر که ریتم خوبی داره و با گوشه نگاهی به بسیاری از نظریات فلسفی نگاشته شده.

ممنون/البته لازم بذکره که اینکه فلسفه ثابت نیست نشون دهنده رشد فکری انسانهاست .

كاش دوران رونق فلسفه در ايران قرن 3 و4 خاموش نميشد و به سراشيب توهمات نمي افتاديم

از فلسفه بدم میآمد اما شاید این خود یک نوع بد بینی نسبت به دنیا بود که به جان ما افتاده بود و از زمانی که نه از راه علم و نه از راه دین بعضی مسائل دنیا نمیشد حل کرد شاید به اجبار رو به این مقوله اورده ایم و در جاییکه علم میگوید نمیدانم و دین با قاطعیت میگوید میدانم آدم به شک میافتد و اینجاست باید راهی برای برون رفت از این معضل پیدا کرد که همان فلسفه است درسی که از این کتاب در مورد جهانبینی متفکران گذشته اعم از یونانی وبعدا" اروپای غربی میگیریم این است که این فرضیات هرگز ثابت نیستند و هرکس در زمان خود با فراخور دید گاه زمانه خود دریچه ای به آینده باز کرده و از این دریچه تراوشات فکریش را به بیرون میریزد ودر زمانه بعد عده ای را بصورت موافق و عده ای بصورت مخالف جلوی هم به صف آرایی بر میانگیزه که همانطور که میدانیم افکار افلاطون آنچنان در کلیسا روم ریشه دواند که با آب تطهیر مقدس چنان مقدس شد که عده ای گفتند این کلام مستقیما" از دهان مسیح درآمده است در حالیکه مسیح بیچاره اگر در زمان حیاتش از فلسفه افلاطون که درمورد مثل که همه چیز است و بقیه دنیا مجازیست و هر چه در جهان است رویگرفت آن مثل است هاج و واج از جلویت فرار میکرد بهرحال این فیلسوفان با فلسفه خود جهان را آنگونه که میبیند توصیف میکنند ما باید بر اساس نیازمان به درستی و یا غلط بودن آنها رای بدهیم و همچنین در غرقاب خرافات نیافتیم .