بررسی مسائل جنسی انسان - دفتر ۱
مترجم:
نامیک آوانسیان
امتیاز دهید
ویرایش سوم نسخه انگلیسی : 2007، امریکا
اثری که پیش رو دارید نخستین دفتر از مجموعه ای تحت عنوان «بررسی مسائل جنسی انسان» است. دفترهای دیگر نیز طی ماههای آتی در سطح اینترنت منتشر خواهند شد.
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=26771 (دفتر ۲ )
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=29579 ( دفتر ۳ )
بیشتر
اثری که پیش رو دارید نخستین دفتر از مجموعه ای تحت عنوان «بررسی مسائل جنسی انسان» است. دفترهای دیگر نیز طی ماههای آتی در سطح اینترنت منتشر خواهند شد.
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=26771 (دفتر ۲ )
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=29579 ( دفتر ۳ )
آپلود شده توسط:
free1365
1389/12/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بررسی مسائل جنسی انسان - دفتر ۱
..... تمدن غرب را حاکمان و سرمایه داران و ثروتمندان بر پایه شهوت و لذت و ثروت بنیان نهاده اند و بدین طریق نفسانیات و شهوات و زندگانی حیوانی را برای منافع خودشان و برای نابودی اخلاقیات و ارزشهای اخلاقی و بنیادهای جوامع خود و دیگر ملل بسط داده اند و انسان را در نیازها و غرایز جنسی خلاصه کرده و همه چیز را به این موضوع تعمیم داده اند و این چنین باعث بی بندوباری و افسارگسیختگی بین مردمان خودشان و ملتهای دیگر گشته اند و مگر غیر از اینست که در ترویج بی اخلاقی بین اسنانها و جوامع از هیچ حربه ای و فرصتی غفلت نمیکنند! و بدتر آنکه عده ای این حرفها را در جامعه خودمان مطرح میکنند بی آنکه به حقوق و اعتقادات مردم احترامی قائل بوده باشند اگر غیر از اینست حرف شما را قبول میکنم!.....
..... آیا اگر کسی از انسان و مقام اولوهی اش و اخلاق و ارزشهای اخلاقی در مقابل بی بندوباری و بعضا صحبتهای عده ای که حرفشان به مصداق توهین به ملت شریف و مومن خودمان است در مقام دفاع برآید این می شود توهین؟!! اگر منظورتان کلمه احمق است که جایی بکار برده ام که خوب میدانید این کلمه معانی مختلفی دارد و درجاهای متفاوت معنی مختلفی از آن بدست میدهد اما ببینید دقیقا برای چه این واژه را بکار برده ام؟!
به هرحال مسئله اینجاست که همه کسانی که نسبت به بنده موضع گیری کرده اند فقط به واژگان توجه نشان داده اند بی آنکه بخواهند مسئله اصلی را در نظر بگیرند.....
حدود سه ما پیش وندی شرمن....ولی من ندیدم کسی بگوید ایشان توهین کرده اند و فقط گفتند این مسایل در سیاست عادی است!! آنوقت بنده به حق و در جواب آنانیکه انسان را در مرحله نفسانیات و بی غیرتی و فحشا و بی ناموسی تنزل داده اند و انسان را در حد یک حیوان(که خود عنوانی تحقیرآمیز و موهن است) تنزل داده اند وقتی به مبارزه و دفاع برخاسته ام متهم به توهین و جسارت و شرمندگی میشوم!! و عجیب است که اگر "انسانی بیگناه" و طرفدار انسانیت حرف حقی بزند محکوم و اگر" انسانی گنهکار" و طرفدار ضدانسانیت حرف ناحقی بزند تبرئه میشود ! و عجیب تر آنکه این هر دو به ظاهر انسانند اما باید پرسید حقیقتا کدامیک انسانند؟!![/quote]
1- اگه حرف زدنت هم مثل نوشتن یا کپی پیست کردنت باشه باید به قدرت فک و آرواره هات آفرین گفت.
2- بعید می دونم بتونی بدون سفسطه توضیح بدی حرفهای وندی شرمن چه ربطی به بحث درباره این کتاب داره ولی ....درباره حرفهای وندی شرمن دلواپسان داخلی بحد کافی فریاد وامصیبتا سر دادن و آسمان و زمین رو بهم دوختن شما خودت رو ناراحت نکن در ضمن توی کتابناک هم دنبال این نباش که کسی از حرفهای چند ماه پیش مشاور پیشین رئیس جمهوری آمریکا اعلام برائت کنه !
3- سعی کن غیر از نشستن پای برنامه های صدا و سیما و افاضات ائمه جمعه سرگرمیهای مفید دیگه ای هم برای خودت پیدا کنی.
لطفا درباره هر کدام از موارد زیر در کشورهای غربی (مخصوصا بهشت موعود یا همان آمریکا) یک سرچ * انگلیسی * ساده در گوگل انجام دهید :
1 - آمار تجاوز جنسی
2 - آمار طلاق
3 - آمار کودکانی که پدرشان مشخص نیست
4 - آمار مصرف داروهای ضد افسردگی
5 - آمار خودکشی
6 - آمار تماشای فیلم های مبتذل
7 - آمار مصرف مواد مخدر و روانگردان
8 - آمار سقط جنین
9 - آمار خیانت زوجین
10 - آمار رابطه جنسی با کودکان
البته من مطمئن هستم که 99 درصد شما درباره این موارد تحقیق نخواهید کرد
و مطمئن هستم که اگر حتی تحقیق هم کنید بازهم علی رغم دیدن نتایج، فساد و سقوط اخلاقی غرب را قبول نخواهید کرد چون حتی میخ آهنی هم در سنگ فرو نمیره!
موفق باشید[/quote]
بنده هم به شما یک توصیه می کنم: نیازی به سرچ انگلیسی نیست؛ به اخبار همین سایتهای مجاز حکومتی فارسی زبان (از جمله تابناک) روزانه مراجعه کن و آمار و اخبار همین مواردی که ردیف کردی رو بررسی کن. یا آمارهای البته تعدیل شده!! و نادقیقی رو که خود مسئولین حکومتی منتشر می کنند بررسی کن. مقاله ها و سخنرانیهای جامعه شناسان و روانشناس هایی که داخل مملکت درباره آمار وحشتناک بی اخلاقی و ریشه یابی اونها منتشر می کنند یه نگاه بنداز. این بهشت برین نتیجه حاکمیت عقاید و افکار امثال جنابعالیه. بعد می تونی برای جهنم هولناک غرب و آمریکا و ... نسخه بپیچی و سینه چاک کنی و فریاد وامصیبتا سر بدی!!!!
اندیشمندی و واقع بینی و دقَت نظر جنابعالی قابل سـتایش است, تردیدی نیست که دموکراسی ی تعـریف شـده و قانونمند شـدن مفاسد اخلاقی و غیر انسـانی ی غرب, موجبـات زوال وجهـه ی کرامت انسـانی را
فراهم آورده و نمی تـواند و نباید الگو و سـرمشـقی برای مردمان دیگر کشـورهای جهان واقع شـود, خوشبختـانه کشـور عزیز ما به حدَ اعـلا با وجود گسـترش بی حدَ و حصـر رسـانه های تبـلیغاتی ی عالمگیـر, از این
دموکراسی ی مخـرَب, مصون مانده و آزادی ی کنترل شـده ای در جامعه ی ما حاکم است, گناه و بِـزِه و کارهای خلاف و جـرم و جنایت در جای جای جهـان, کم و بیش وجود دارد و کشـور ما نیز اگرچه میزان این گونه
مشکلات و مصائب بسیار کمتر است ولی مستثنی نیست و همیشه هم وجود خواهد داشت زیرا نفسِ سـرکشِ انسـان از نوجوانی تا به پیری و تا آخر عمر, همیـشه گریبانگیر او است و جز از طریق تربیـت و تهذیـب
اخلاق و مداومتِ مراقبتِ رایجِ بزرگان و خویشتن داری, مهار شدنی نیست لذا به همین دلیل غفلت و سخت گیری های ناسنجیده, بجای آموزش مدوَنِ مناسب, باعث برانگیختگی بیشـتر برای دست یازیدنِ خطـرناک
به تجربه ی مناهی و ملاهی و تمهیدِ سرگرمی های تباه سازِ اصول صحیح معاشرت و نا خواسته سوق دادن به سمت ترغیب و انجام تجاوز به حقوق دیگران و در کنار آن مال اندوزی ی نا مشروع می شود که غربی
ها نامش را گذاشته اند دموکراسی, البته پیشرفتهای عظیم صنعتی و علمی ی شگفت انگیز و قابل ستایش غرب, به تنهائی نتوانسته و نمی تواند زمینه تکامل اخلاقی انسانی را فراهم آورد, زیرا صنعت و علم ابزار
است و چناچه به درستی و به خوبی استفاده نشود تبدیل به حربه ی توسعه طلبی و تمام خواهی ی مادَی و تجاوز می شود, بهترین نمونه اش تسلَط غرب بر جامعه ی مهـار ناشده ی هندوسـتان است, ( چنانچه
کتاب" اختناق هندوستان" نوشته ویل دورانت, که هم اینک در سایت وزین « کتـابناک » موجود است را بخوانید متـوجَه خواهید شد که نویسـنده به طور اسفناکی گفته است؛ چگونه دولت انگلیـس به جای گسـترش
فرهنگ، مشروب خواری و میگساری را در میان مردم هندوستان وسعت داد و .... ), در حال حاضر نیز, بنا به تعریف غرب, دموکراسی ترین کشورهای جهان؛ هندوستان است که به اصطلاح کشـور هفتاد و دو ملَت نیز
نامیده می شود, امَا اختلاف طبقاتی شدید, فقر و مصیبت, فساد, تجاوز, اختلاف قومیتی, چند دستگی, انواع بت پرسـتی, و ... بطور گسـترده در آن کشـور رواج دارد و روابط مردم ناهماهنگ و غیـر منسجم و از درون
فروپاشیده و متلاشی شده است, به هر حال بنده خدمت شما عرض کردم که " بیـشتر اظهارات شما در این جایگاه و در هامش این کتاب از انصاف و دور اندیشی به دور است" ولی نگفتم که شـما اشـتباه گفتـه اید
بلکه " هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد ", منظور بنده این است که؛ زیر این کتـاب که بالاخره در حـدَ خود کتاب سـودمندی برای اهل تحقیق و کسـانی که به هر دلیلی, کنجکاو و طالبِ دانسـتنِ بیشـتر پیـرامونِ
اینگونه مسـائل هستند, می باشد, به درازا کشـانیدن گفت و گو های نامربوط موجَـه نیست و نباید شـخصیت والای شما و مخاطبان شـما با اینگونه سـخنان که ربطی به موضوع کتـاب ندارد مـورد اتَـهام واقع شـود و
اتفاقی نیفتاده که کسی بخواهد قضاوت کند, هرکس در حیطه ی معلوماتش و آگاهی و وقوفش نسبت به مسـائل مورد طرح, اظهاراتی می کند و یا می نویسد, ولی هرگز ملاک سنجش دانائی و توانائی و تفوَق او
بر دیگری نیست, « لا یکلف الله نفساً الَا وسعها », حتَی در جلسـات آزمونِ کتبی دانش آموز یا دانشـجوئی که دفعتـاً نمره ای زیاد تـر گرفته از کسـی که نمره ی کمتـر گرفته لزوماً, فرهیختـه تر و عاقل تر نیست, باید
همه باهم حسن نظر و حسن خلق داشته باشیم و اجازه بدهیم نظرات متنوَع و برخودار از تفاوت باشد تا در این رهگذر چیزی یاد بگریم, زندگی جمع اضداد است. به امید بهروزی و فردا های خوش, انشاالله
از انصاف و دور اندیشی به دور است, نباید به عامَه ی مردمان و ملَت های کشور های غربی بدون تامَل و بدون ملاحظه جسـارت کرد و آنان را در زمره ی تبهکار و مجـرم و غیر ذلک قـرار داد ...
آقای آمنمار عزیز از توصیه ی شما تشکر میکنم ولی خواهشنمدم شما همه نظرات را یکبار مرور بفرمایید و اگر توصیه ای هم دارید با درنظر گرفتن تمامی نظرات بنده و دیگران بفرمایید.
شما گفته اید بیشتر اظهارات نسبت به این کتاب از انصاف و دور اندیشی بدور است! اگر چنین است آنهایی که در توجیه مسایل جنسی و صحبت از آن هیچ جانبی را در نظر نمیگیرند و همه انسانها را در یک دسته و بقول شما با یک چوب میرانند انصاف است؟! اگر این درست است و آن حرفها هم منصفانه پس، من هم قبول میکنم بی انصاف هستم!
و آیا همه ی کسانیکه نظر میدهند با درواندیشی ادغام گشته و بعد نظر لطفشان را حواله این و آن کرده اند؟! میتوانید رجوع کنید تا ببینید!
با عرض پوزش از محضر شما باید بگویم ظاهرا خود جنابعالی هم نظرات را با تامل و دوراندیشی و دقت نخوانده اید! چون من هرگز بر مردمان و ملتی مستقیما اشاره و جسارتی نکرده ام و حتی آنان را اصلا "تبهکار" و "مجرم" نخوانده ام واصلا چنین حرفی نزده ام! بلکه حرف من این بوده که تمدن غرب را حاکمان و سرمایه داران و ثروتمندان بر پایه شهوت و لذت و ثروت بنیان نهاده اند و بدین طریق نفسانیات و شهوات و زندگانی حیوانی را برای منافع خودشان و برای نابودی اخلاقیات و ارزشهای اخلاقی و بنیادهای جوامع خود و دیگر ملل بسط داده اند و انسان را در نیازها و غرایز جنسی خلاصه کرده و همه چیز را به این موضوع تعمیم داده اند و این چنین باعث بی بندوباری و افسارگسیختگی بین مردمان خودشان و ملتهای دیگر گشته اند و مگر غیر از اینست که در ترویج بی اخلاقی بین اسنانها و جوامع از هیچ حربه ای و فرصتی غفلت نمیکنند! و بدتر آنکه عده ای این حرفها را در جامعه خودمان مطرح میکنند بی آنکه به حقوق و اعتقادات مردم احترامی قائل بوده باشند اگر غیر از اینست حرف شما را قبول میکنم!
درضمن شما گفته اید مطالب توهین آمیزی نوشته ام! لااقل همان جملات توهین آمیز را میگفتید کدام است و بعد میگفتید اینجا اشتباه هست و این موردی ندارد ولی دقیقا مشخص نکرده اید با کدام قسمتها بیشتر مخالفید و بنده کجا دقیقا "همه" را با یک چوب رانده ام! آیا اگر کسی از انسان و مقام اولوهی اش و اخلاق و ارزشهای اخلاقی در مقابل بی بندوباری و بعضا صحبتهای عده ای که حرفشان به مصداق توهین به ملت شریف و مومن خودمان است در مقام دفاع برآید این می شود توهین؟!! اگر منظورتان کلمه احمق است که جایی بکار برده ام که خوب میدانید این کلمه معانی مختلفی دارد و درجاهای متفاوت معنی مختلفی از آن بدست میدهد اما ببینید دقیقا برای چه این واژه را بکار برده ام؟!
به هرحال مسئله اینجاست که همه کسانی که نسبت به بنده موضع گیری کرده اند فقط به واژگان توجه نشان داده اند بی آنکه بخواهند مسئله اصلی را در نظر بگیرند!
حدود سه ما پیش وندی شرمن مشاور پیشین رئیس جمهوری آمریکا در رسانه شان مستقیم و بصورت آشکار جمله ای اینچنین خطاب به تمام ایرانیان گفت: دروغ و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است!!
ولی من ندیدم کسی بگوید ایشان توهین کرده اند و فقط گفتند این مسایل در سیاست عادی است!! آنوقت بنده به حق و در جواب آنانیکه انسان را در مرحله نفسانیات و بی غیرتی و فحشا و بی ناموسی تنزل داده اند و انسان را در حد یک حیوان(که خود عنوانی تحقیرآمیز و موهن است) تنزل داده اند وقتی به مبارزه و دفاع برخاسته ام متهم به توهین و جسارت و شرمندگی میشوم!! و عجیب است که اگر "انسانی بیگناه" و طرفدار انسانیت حرف حقی بزند محکوم و اگر" انسانی گنهکار" و طرفدار ضدانسانیت حرف ناحقی بزند تبرئه میشود ! و عجیب تر آنکه این هر دو به ظاهر انسانند اما باید پرسید حقیقتا کدامیک انسانند؟!!
هرکس که امان دین و دنیا طلبید .... بی بدرقه ی حزم به منزل نرسید
آئینه ی فکــر را بزن صیـقل حزم .... تا روی مــراد انــدر آن بتـــوان دیــد
ملاحظه بفرمائید تا این ساعت 46 نفر از کاربران محترم از وجود و مطالعه ی کتاب "بررسی مسائل جنسی انسان" که واقعاً برای تالیف و ترجمه ی آن زحمت بسیار کشیده شده و برای بسیاری سود مند می باشد
با ثبت "مورد علاقه" اظهـار رضایت نموده اند و فقط به اتَـفاق جنابعالی جمعاً 5 نفر با ثبت "مورد تنفر" اظهار نارضایتی و شاید انـزجار نموده اید, مع الوصـف بیشتر اظهارات شـما در این جایگاه و در هـامش این کتـاب از
انصاف و دور اندیشی به دور است, علاوه بر آن هرگز نمی توان و نباید به عامَه ی مردمان و ملَت های کشور های غربی بدون تامَل و بدون ملاحظه جسـارت کرد و آنان را در زمره ی تبهکار و مجـرم و غیر ذلک قـرار داد
که زهی خیال باطل و نتیجه دشمن تراشی و حداقل غفلت زدگی برای خودتان است, البته بنده مخاطب شما نیستم ولی با مطالب توهین آمیزی که نوشته اید و همه را با یک چوب رانده اید, چون با قسمت هایی از
فرمایشات جنابعالی مخالف هستم, برادرانه؛ محض تذکر و یاد آوری خدمت شما عرض نمودم, یکَه تازی کردن و آنان که با نظرات ما موافق نیستند را نادان فرض کردن تصوَر باطل و خام و علفِ شمشیر شدن است.
به حزم کوش که این راه پر خطر است .... به احتیاط قدم نِه که جای شور و شر است
همین که ابــر ببــارد چنان تصــوَر کن ... که سیل می رســد و خانه ی تو بر گذر است
مبــاش غـافـل و از حـزم, بر کـرانه مشــو .... کـه حـزم, تیــر بلایِ زمانه را ســپر است
کسی که عاقبــت اندیش و دوربیـن باشــد .... مقــرَر است کـه همیشـه با خبر است
چـو با خبــر بـود از خــود, نهـالِ دولت او .... علی الــدَوام بــه بــاغِ مـــراد بـــارور است
3-طبق نظر شما من اگر غرب رو کنار بگذارم باید فلسفه اسلامی مطالعه کنم درست؟ آیا تمام فیلسوف های مسلمان فلسفه را از غرب وام نگرفتند؟ و بعد به اصطلاح خودمون بومی سازیش کردند!!!
4-ریشه تمامی علوم از غرب است!!!
5-والا اگر کوپرنیک نبود شما الان حتی درک درستی از منظومه شمسی نداشتید و الان با طرز تفکر اینکه افلاک به دور زمین میچرخند نظر میدادید!!!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
3-اولا چه کسی و کدام ابلهی به جامعه ما خورانده که دانایی و علم و فهم و شعور لزوما با فلسفه بدست میآید؟!! ثانیا چه کسی به شما گفته یا میگوید که اگر غرب و علومش را کناربگذارید و از نو بیندیشید حتما باید با فلسفه آنهم از نوع شبه اسلامی غربی شروع کنید و باشخصیتهای اسلامی فیلسوف آغازکنید؟!! بعنوان برادر حقیر توصیه میکنم که حتی اگر با این حرف و یا ماهیت حرفم مشکل دارید برای یکبار هم شده بروید و قرآن را اصلا بعنوان یک کتاب باز کنید و بخوانید و ببینید که حتی کلمه ای و مفهومی و حرفی پیدا میکنید که حتی شبیه به جملات و افکار فلسفی باشد؟! یا نسخه ی علم و عالم را در گرو فلسفه پیچیده باشد؟! هرگز پیدا نمی کنید... و اگر در جامعه ی اسلامی کسانی پیداشدند که معارف اسلامی را با فلسفه درآمیختند بخاطر پاسخگویی و مقابله با فلسفه ی مادی غرب بوده نه ترویج و ترکیب این دو که هرگز جمع پذیر نیستند!! درواقع از ابزار خود آنها برعلیه خودشان استفاده کرده اند تا با زبان خودشان با آنها حرف زده باشند و لاغیر! وگرنه کسیکه اسلام را قبول داشته باشد و آنرا بفهمد و درک کند هرگز روی به فلسفه صرف و فلسفه بافی و حرافی های موهوم و بی معنی روی نمی آورد!
4-اتفاقا برعکس است؛شما اگر تاریخ اروپا را از زبان خود آنان بخوانی میبینی که آنها فرهنگ و تمدن و علوم را از جوامع اسلامی گرفته اند بعد به اصطلاح آنرا با ترفندهای مختلف مصادره بخود کرده اند! مثلا شما میتوانید علم پزشکی را که بوعلی از پایه گذاران آنست و هم اکنون نیز کتب او در بهترین کالج های غرب تدریس میشود را انکار کنید؟! و هزارا مثال این چنینی وجود دارد.
5-این یک بحث جدا از موضوع مربوطه است ولی اینطور هم نیست که شما فکر کنید اگر اینها نبودند دیگر هیچکسی قادر به کشف نبود ... علم مرز و نژاد نمی شناسد و همه انسانهای روی زمین به یک میزان از مکشوفات علمی برخوردارند. حال هرکسی و هرجامعه ای در بخشهای متفاوت که این هم بخاطر استعدادها و تواناییهای متفاوت انسانهاست نه اینکه جوامع غربی ذاتا عالم و دانشمند و کاشف باشند و دیگر ملل ذاتا نادان و اجمق و معلول!! به هرحال این یک موضوع مفصل است و توضیح اش در این باب نمیگنجد. درضمن بجای من هم نظر ندهید که اگر این نوع آدمها نبودند من الان آنگونه نظر میدادم! هیچکس منکر پیشرفتهای مادی و علمی غرب نیست بلکه موضوع مسئله انسان و خدا و هستی و مسایل مربوط به آن است ولاغیر!
1-یه سوال داشتم از حضورتون.آیا شما غرب را فقط بی بند و باری می بینید یا غرب را فاتح مریخ؟!!!
2-شما متاسفانه دچار دوگانگی شدید!!!
--------------------------------------------------
1-بنده هرگز نگفتم "غرب" را در بی بندو باری میبینم بلکه میگویم اساس "تمدن غربی" برپایه ی لذت و شهوت و ثروت بنا گشته و تا مرز جنون در حال پیشروی است؛وگرنه در خود جوامع غربی هم انسانهای شریف و آگاه و منتقد کم نیستند،اما پیشرفت مادی و تکنولوژیکی شان مبحث دیگری است،به عبارت صحیح نقد من بر مسائل انسانی و اخلاقی و نابودی ارزشها و از بین رفتن روح انسانیت و الوهیت و تبدیل انسان به یک حیوان تمام عیار است که حاکمان و سیاستمداران سرمایه دار و بورژوایی کثیف و وابسته به انجمنهای فراماسونی و صهوینیستی که میخواهند اصلا مبانی و ارزشهای اخلاقی و انسانی و الوهیت انسان این جهانی را از ریشه نابود و خودشان را خدای بشریت و حاکم مطلق جهان جا بزنند و مهمترین مسئله در جهان امروزی برای شکوفایی و در عین حال فروپاشی انسان مسئله جنسی و شهوات و نفسانیات اوست که همانگونه که باعث کمال انسان و انسانیت و جوامع میشوند در همان حال هم می توان بر ضد انسان استفاده کرد و می بینیم که فقط در خود ایالات متحده آمریکا 450میلیون سایت پورنوی رسمی وجود دارد!!! از طرفی کمپانیهای وابسته به صهیونیزم همچون هالیوود که دارای صنعت مجزایی بنام صنعت پورنو میباشد!!! که با روح الوهی و وجود اصیل انسانی و خداجویی ناسازگاراست؛مگر آنکه انسانها را مانند گوسفندان سردرآخور و غرق در شهوت در چارپوب مادیگرایی و لذت جویی و بی بندوباری کنند و اینچنین انسان وارسته به انسان اسیر تبدیل میشود و هرکاری بخواهند با او خواهند کرد و باز آیا همین نمونه به ظاهر کوچک و یکی از هزاران مصداق تمدن غربی از درون تکنولوژی و علم غربی برنخواسته است؟!!
پس معلوم میشود که تکنولوژی و علم غرب در موضوعات صرفا مادی و غیرانسانی با موضوعات انسانی و اخلاقی و ارزشها کاملا متباین و ضد هم درحال حرکت است؛ و مسئله اصلی اینست برادرم!
2-شاید هم شما بخاطر اینکه علوم انسانی غرب را بی تفکر و شسته رفته قبول میکنید و آنرا بی دلیل ارج می نهید؛خود دچار دوگانه بینی هستید که نمی توانید باکسی که مانند شما فکر نمیکند را درست ببینید و لذا مشکل شما اینست که مرا با علوم و حفظیاتی که در اثر تاثیرپذیری علوم غربی در خود دارید میبینید و بخاطر همین دچار دوگونگی هستید نه اینکه واقعا من دچار دوگانگی باشم!
-------------------
تا زیبایی در نظر جنابعالی چه باشد؟!!
جنبه ی انسانی؟!!
اگر اینگونه تصاویر نشانه جنبه ی انسانی است پس میشود گفت بز جنبه های انسانی کامل تر و زیباتری دارد!!!
این کاملا نشاندهنده نادانی شماست[/quote]
----------------------------------------------------------
البته من بر نادانی خویش همیشه اشاره داشته ام اما نه در برابر نادانان!
بی خبری از نادانی دردی است بی درمان که نادانان بدان گرفتارند!
----------------------------------------------------------
آقایی که شما باشید و دانا هم شما!
آیا هیچ فکر کرده اید قضاوت و جهالت نشانه دانایی نمی باشد!
اینطور که شما بدون تحلیل و دلیل و پاسخی یکسره اینگونه نتیجه گرفته اید نشانه ی خوبی از ادراک و فهم درست نمی باشد!
اینطور که شما گفته اید اگر بخواهم مقابله به مثل کنم که البته قصدم چنین نیست مثل این میماند که عکس آواتار شما را که گویا عکس خود شما باشد همینطور بیخود و بی جهت و از روی عقده و کینه و مرض و غرض ورزی بگویم: قیافه ی شما نشانه ی نادانی شماست!!!
برادر عزیز لااقل یک چیزی می فرمودید که بفهمیم دقیقا منظور شما از این حرف چیست و دانایی و نادانی را شما چه تعریف میکنید و از چه جهت و چه زاویه ای و با چه منطقی اینگونه کور قضاوت میکنید و بجای نقد نظر؛ شخص را مورد خطاب قرار میدهید!! آیا این خود سندی بر نادانی نیست!!!