میشل استروگف
نویسنده:
ژول ورن
مترجم:
ایرج حیدری
امتیاز دهید
✔️ ژول ورن (Jules Verne) را از رمانهای ماجراجویانه و علمی تخیلیاش میشناسند. «سفر» جزو لاینفک و عنصر محوری اکثر داستانهای اوست. از سفر به آینده یا اعماق زمین گرفته تا فرسنگها زیر دریاها و جنگلهای آفریقا. میگویند برخی عجایب داستانی و نوآوریهای خیالی او موجب اختراع همان مصنوعاتی شده که از تخیل ژول ورن سرچشمه گرفته بودند. میشل استروگف (Michael Strogoff: The Courier of the Czar) نیز اگرچه با «سفر» عجین است اما حکایتی دگر دارد.
میشل استروگوف، قهرمان رمان، که فرمانده ارتباطات تزار است، مأمور میشود که پیام مهمی را به شهر دور افتاده ایرکوتسک در سیبری شرقی برساند. بر اثر تحریکات شخصی به نام ایوان اوگارف، افسر سابق گارد امپراتور که خلع درجه شده و در صدد انتقامجویی است، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار دادهاند.
حوادث غیرعادی و فراز و نشیبهایی که میشل استروگوف طی این سفر از میان دشتهای پهناور سیبری و در راه مبارزه با اوگارف با آنها مواجه میشود، موضوع صحنههای هیجانانگیز قرار میگیرد؛ از جمله صحنهای که در آن قهرمان رمان به چنگ ایوان میافتد و چشمهایش را میل میکشند تا کور کنند ولی او خوشبختانه بینایی خود را حفظ میکند، و نیز صحنه پایان کار ایوان که برای پیشبرد نقشههایش خود را پیک تزار جا میزند. سرتاسر ماجرا زیر سیطره شخصیت میشل، مظهر شجاعت و تهور و فداکاری مطلق قرار دارد. چیرهدستی داهیانه داستانپردازان، تا پایان خوش ماجرا، خواننده را در اوج هیجان نگه میدارد و در عین حال، توصیف قدرتمندانه محیط نیمه وحشی دشتهای سیبری بر جذبه رمان میافزاید.
بیشتر
میشل استروگوف، قهرمان رمان، که فرمانده ارتباطات تزار است، مأمور میشود که پیام مهمی را به شهر دور افتاده ایرکوتسک در سیبری شرقی برساند. بر اثر تحریکات شخصی به نام ایوان اوگارف، افسر سابق گارد امپراتور که خلع درجه شده و در صدد انتقامجویی است، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار دادهاند.
حوادث غیرعادی و فراز و نشیبهایی که میشل استروگوف طی این سفر از میان دشتهای پهناور سیبری و در راه مبارزه با اوگارف با آنها مواجه میشود، موضوع صحنههای هیجانانگیز قرار میگیرد؛ از جمله صحنهای که در آن قهرمان رمان به چنگ ایوان میافتد و چشمهایش را میل میکشند تا کور کنند ولی او خوشبختانه بینایی خود را حفظ میکند، و نیز صحنه پایان کار ایوان که برای پیشبرد نقشههایش خود را پیک تزار جا میزند. سرتاسر ماجرا زیر سیطره شخصیت میشل، مظهر شجاعت و تهور و فداکاری مطلق قرار دارد. چیرهدستی داهیانه داستانپردازان، تا پایان خوش ماجرا، خواننده را در اوج هیجان نگه میدارد و در عین حال، توصیف قدرتمندانه محیط نیمه وحشی دشتهای سیبری بر جذبه رمان میافزاید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی میشل استروگف