جزیره (کتاب شعر)
نویسنده:
محمد زهری
امتیاز دهید
پیشگفتار کتاب:
حرف را رها کنیم...
در باب شعر و شاعری (به نحو اعم) و درباره خودم و شعرم (به نحو اخص) هیچ حرفی ندارم و بی پیرایه تر آنکه؛ نمی توانم هم داشته باشم. اصلا گفتگو در این زمینه کار من نیست، زیرا دست یازیدن بدان تجاوز بر حریم نقاد است. اما هر کس، هر چه بگوید، خواه در آن درستی گنجیده باشد و خواه صورتی از خیث در آن مندرج باشد، گوش می کنم و می سنجم و بکارش می گیرم. زیرا اعتقاد دارم که با این شیوه خواهم توانست سستی های کار خویش را دریایم و بر آن، اگر چه خوشایند دلم نیز باشد دریغ نورزم. آنقدر خوانده ام و شنیده ام و دیده ام که این غرور بر من چیره نشود که کار خویش را از هر لغزش و ناسازی تهی بدانم و آنرا بکمال پایم.
از همین است که از هر خرده گیری، هر چندهم تاب فرسا باشد، خاطر نخواهم رنجاند. چشم داشتم اینست که صاحب نظر، گناه غذاتم را بر من ببخشاید و بچشم بکشد، باشد تا از این نهج، زادی برای آینده ام بیاندوزم... حرف را رها کنیم و بر سر کار خویش برویم!
محمد زهری
بیشتر
حرف را رها کنیم...
در باب شعر و شاعری (به نحو اعم) و درباره خودم و شعرم (به نحو اخص) هیچ حرفی ندارم و بی پیرایه تر آنکه؛ نمی توانم هم داشته باشم. اصلا گفتگو در این زمینه کار من نیست، زیرا دست یازیدن بدان تجاوز بر حریم نقاد است. اما هر کس، هر چه بگوید، خواه در آن درستی گنجیده باشد و خواه صورتی از خیث در آن مندرج باشد، گوش می کنم و می سنجم و بکارش می گیرم. زیرا اعتقاد دارم که با این شیوه خواهم توانست سستی های کار خویش را دریایم و بر آن، اگر چه خوشایند دلم نیز باشد دریغ نورزم. آنقدر خوانده ام و شنیده ام و دیده ام که این غرور بر من چیره نشود که کار خویش را از هر لغزش و ناسازی تهی بدانم و آنرا بکمال پایم.
از همین است که از هر خرده گیری، هر چندهم تاب فرسا باشد، خاطر نخواهم رنجاند. چشم داشتم اینست که صاحب نظر، گناه غذاتم را بر من ببخشاید و بچشم بکشد، باشد تا از این نهج، زادی برای آینده ام بیاندوزم... حرف را رها کنیم و بر سر کار خویش برویم!
محمد زهری
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جزیره (کتاب شعر)