یکسال در میان ایرانیان
نویسنده:
ادوارد براون
مترجم:
ذبیح الله منصوری
امتیاز دهید
ادوارد براون از ایرانشناسان به نام انگلیسی است که در سال 1862 بدنیا آمد و در سال 1925 از دنیا رفت و مهم ترین کتابی هم که درباره ی ایران نوشته تاریخ ادبیات ایران است. براون به خاطر تسلط به زبان فارسی و شناخت ادبیات و فلسفه ی اسلامی و اصول باورهای زرتشتی و بابی با نخبگان روشنفکری ارتباط داشت که تا زمان مشروطه و پس از آن هم ادامه پیدا می کرد.
کتاب «یکسال در میان ایرانیان» حاصل سفر براون است که در سال 1887 یعنی حدود 9 سال پیش از انقلاب مشروطه به ایران آمد. طبق گفته ی خودش پیش از این سفر فارسی را خیلی خوب صحبت می کرده و شرح گفتگویی ها را هم که در این سفرنامه نوشته معلوم می کند که شناخت او اززبان ما خیلی بیشتر از گفتگوهای روزمره بوده است. مثلا در تهران از میرزااسدلله اصول فلسفه ی ملاهادی سبزواری را یاد می گیرد و در شیراز با دو پسر وصال شیرازی به گفتگوی ادبی می نشیند.
دوستانی که سفرنامه ی دکتر پولاک اطریشی را خوانده باشند می دانند که در آنجا با ریزه کاری های رفتار و کارهای روزمره ی ایرانی های آن زمان آشنا می شویم. پولاک به خاطر شغلش با مردم عادی بسیار رفت و آمد داشت. براون برعکس به خاطر علاقه ای که به کارهای فکری داشت بیشتر با روشنفکران جامعه تماس داشته است. روشنفکر را اینجا به معنی کسی بکار می برم که کار فکری می کرده است. البته نوشته ی براون هم از جزئیات خالی نیست و از رسم و رسومی که دیده برایمان می گوید. و اتفاقا چون با زرتشتیان هم زیاد رفت و آمد داشته از رسم و رسوم و روحیه ی آنها بسیار می نویسد.
براون پیش از آمدنش به ایران کتاب کنت گوبینو را درباره ی جنبش بابیه در سالهای 1850 خوانده بود و نوشته اش نشان می دهد که علاقه و کنجکاوی زیادی برای دانستن بیشتر درباره ی جنبش بابی داشته است. براون زمانی به ایران آمده بود که اولا جنبش بابیه سرکوب شده بود و دوم اینکه خود بابیه هم دو دسته شده بودند که عده ی کمی پیرو صبح ازل در قبرس بودند و بیشترشان پیرو بها در عکا در فلسطین. این پیروانشان در ایران نمی توانستند عقیده ی خودشان را آشکار کنند و نوشته ی براون نشان می دهد که تشکیلات مخفی داشته اند و او از شهر به شهر که می رفته با معرفی نامه ی آنها می توانسته با روشنفکران بابی آن شهر به گفتگو بنشیند.
بیشتر
کتاب «یکسال در میان ایرانیان» حاصل سفر براون است که در سال 1887 یعنی حدود 9 سال پیش از انقلاب مشروطه به ایران آمد. طبق گفته ی خودش پیش از این سفر فارسی را خیلی خوب صحبت می کرده و شرح گفتگویی ها را هم که در این سفرنامه نوشته معلوم می کند که شناخت او اززبان ما خیلی بیشتر از گفتگوهای روزمره بوده است. مثلا در تهران از میرزااسدلله اصول فلسفه ی ملاهادی سبزواری را یاد می گیرد و در شیراز با دو پسر وصال شیرازی به گفتگوی ادبی می نشیند.
دوستانی که سفرنامه ی دکتر پولاک اطریشی را خوانده باشند می دانند که در آنجا با ریزه کاری های رفتار و کارهای روزمره ی ایرانی های آن زمان آشنا می شویم. پولاک به خاطر شغلش با مردم عادی بسیار رفت و آمد داشت. براون برعکس به خاطر علاقه ای که به کارهای فکری داشت بیشتر با روشنفکران جامعه تماس داشته است. روشنفکر را اینجا به معنی کسی بکار می برم که کار فکری می کرده است. البته نوشته ی براون هم از جزئیات خالی نیست و از رسم و رسومی که دیده برایمان می گوید. و اتفاقا چون با زرتشتیان هم زیاد رفت و آمد داشته از رسم و رسوم و روحیه ی آنها بسیار می نویسد.
براون پیش از آمدنش به ایران کتاب کنت گوبینو را درباره ی جنبش بابیه در سالهای 1850 خوانده بود و نوشته اش نشان می دهد که علاقه و کنجکاوی زیادی برای دانستن بیشتر درباره ی جنبش بابی داشته است. براون زمانی به ایران آمده بود که اولا جنبش بابیه سرکوب شده بود و دوم اینکه خود بابیه هم دو دسته شده بودند که عده ی کمی پیرو صبح ازل در قبرس بودند و بیشترشان پیرو بها در عکا در فلسطین. این پیروانشان در ایران نمی توانستند عقیده ی خودشان را آشکار کنند و نوشته ی براون نشان می دهد که تشکیلات مخفی داشته اند و او از شهر به شهر که می رفته با معرفی نامه ی آنها می توانسته با روشنفکران بابی آن شهر به گفتگو بنشیند.
آپلود شده توسط:
miran2009
1389/11/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یکسال در میان ایرانیان