ماه نخشب
نویسنده:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
از مقدمه :
مجموعه داستانهای ماه نخشب ونخستین مجموعه داستانهای تاریخیست که به زبان فارسی نوشته شده است هدف اصلی سعید نفیسی نوشتن کتابیست که داستان زندگی پهلوانان ایران را به صورت کوتاه بیان کند علت دیگر ذکر داستان زندگی پهلوانان وبزرگ مر دانی است که در دوره بعداز اسلام درراه ایران جان فشانی کرده اند
بیشتر
مجموعه داستانهای ماه نخشب ونخستین مجموعه داستانهای تاریخیست که به زبان فارسی نوشته شده است هدف اصلی سعید نفیسی نوشتن کتابیست که داستان زندگی پهلوانان ایران را به صورت کوتاه بیان کند علت دیگر ذکر داستان زندگی پهلوانان وبزرگ مر دانی است که در دوره بعداز اسلام درراه ایران جان فشانی کرده اند
آپلود شده توسط:
کوهالن
1389/11/08
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ماه نخشب
یكی از شاعران ایرلندی به نام " توماس مور" در باره ی مقنّع و ماه نخشب شعرسروده است كه ترجمه ی بخشی از آن چنين است:
از روستای زیبای نخشب
ماهی بر خواهد آمد
بر سراسر دشت نور افشانی خواهد كرد
و همه جا را روشنائی خواهد بخشید
لباس نقره گونِ مقنّع
همچون سیل های سفید دریا
می درخشد.
او بر بالای بلندی می ایستد
و برای مردمان سخن می گوید:
او می گوید: انسان باید آزاد باشد
تا حقیقت را دریابد
آنوقت است كه در بهاری تازه
و تَولُدی دوبار
در صلح زندگی می كند.
در «تجاربالسلف» میخوانیم که مقنع به سحر، جسمی ساخته بود به شکل ماهی، از چاهی برمیآید و اندکی ارتفاع مییابد و باز به چاه فرو میرفت.(34)
این داستان در سیاستنامه خواجه نظامالملک بدین صورت میآید که:«... مقنع مروزی در ماوراءالنهر طلسمی بساخت و از کوهی بر مثال ماهی چیزی برآورد هرروز هم بر آن وقت که ماه برآمدی چنانکه مردمان آن ناحیت بدیدندی مدتی مدید برداشت...»(35)
از کودکی و تحصیلات المقنع در منابع، ذکر چندانی به میان نیست و اگر گفتار موءلف «تاریخ بخارا» را درخصوص اشتغال المقنع به «علم طلسمات»(21) بپذیریم، بایستی پذیرفت که المقنع دارای علم و دانشی بوده است. نرشخی نیز در تاریخ بخارا پس از تصریح بر گازر بودن وی مینویسد که المقنع بعدها درپی کسب علم و دانش از هر دانشی مقداری میاندوزد و شعبده و علم طلسمات را نیز فرا میگیرد(22)
درخصوص پدر و مادر وی نیز در «تاریخ بخارا» ذکر میشود که پدر وی از سرهنگان امیر خراسان به روزگار جعفر دوانیقی بودهاست و خود المقنع نیز از سرهنگان زمان ابومسلم به شمار بودهاست» (23)
نکته جالب دیگر، درخصوص «سپیدجامه» بودن المقنع و پیروان اوست. شاید بتوان این امر را در تضاد آنان با عباسیان دانست که لباس سیاه بر تن و درفش سیاه داشتهاند.(24) شاید نیز بدینوسیله سعی در القای جسم و روان خود داشتند یا اشاراتی به شغل هاشم داشتهاند که گویند در آغاز، گازری بیش نبودهاست. درهرصورت، انتخاب جامههای سپید بیدلیل نمیتواند باشد. در «تاریخ بخارا» نیز مصرحاً درچندین نوبت وی و پیروانش سپیدجامه نامیده میشوند.(25) شهرستانی نیز گاه آنان را اسپید جامکیه و گاه مبیضه میخواند که در ماوراءالنهر سکنی داشتهاند.(26) اشپولر نیز سپید جامگان را محتملاً بقایای مزدکیانی میداند که دربخارا بودند و درمقابل آنها سرخجامگان قرارداشتند که توام با خرمیان ظاهر گشته بودند.(27)
درخصوص دین وی نیز اقوال گوناگون و درعین حال، یکسانی موجود است. این یکسانی همان است که اکثر مورخان اسلامی وی را پیرو فرقه اباحی «مزدک» میدانستند. بیرونی به صراحت هرچه تمامتر عنوان میدارد که وی کلیه قوانین مزدک را مباح شمرد و اموال و زنان را مباح گردانید و هرکه را با وی به مخالفت برخاست به قتل رسانید. (36) این نقل با بیانی متفاوت و طی یک داستان، در «تاریخ بخارا» نقل شدهاست.(37) خواجه نظامالملک نیز درجملهای درنهایت «قل و دل» بیان میدارد که:«... و شریعت به یکبار از قوم خویش برداشت...»(38)
در «ملل و نحل» اشارت به ادعای نبوت المقنع (39) میشود که در «تبصره العوام» جای ادعای نبوت با الوهیت عوض میشود.
-----------------------------------------------------
فرجام نبرد نهاوند، سقوط قطعی حکومت طبقاتی ساسانی را در پی داشت. از آن پس، کشورمان تا دو سده تحت نظر خلفای اموی و عباسی اداره میشد. دراین دوران طولانی، جنبشها و قیامهای پراکنده چندی در گوشه و کنار ایران صورت گرفت که از آن میان، جنبش «بهآفرید» ، «سنبادگبر»، «اسحاق ترک»، «استاد سیس»، «بابک خرمدین»، «ابومسلم خراسانی» و نیز جنبش «المقنع» را میتوان نام برد.
این جنبشها که هر یک خواستها، گرایشها و پایگاههای فکری و عقیدتی ویژهای داشتند، جملگی در سالهای 129 تا 221 هجری به وقوع پیوستند.
سالهای 129ه تا 201ه را بایستی سالهای شورش مداوم در ایران نامید. شورشی که به سال 129ه با «به آفرید» آغاز میشود و بنابر درخواست بزرگان قوم زرتشتی، ابومسلم این جنبش را که به نوعی بدعت نیز در دین زرتشتی سنتی محسوب میشد، سرکوب میکند. قیامهای بعدی توسط سنبادگبر، اسحاق ترک، استاد سیس و المقنع برپا میگردد و موءثرترین آن، که بیست سال به درازا میانجامد توسط بابک خرمدین در 201 ه شروع میشود.
صرفنظر از ماهیت و شکل این جنبشها، آنچه که در بادی امر به چشم میخورد، همانا پذیرش و اقبال آنان توسط مردم است. نکته جالب توجه دیگر در این جنبشها آناست که بیشترینه آنان داعیهدار خونخواهی ابومسلم بودهاند.