حدیث کرامت: پاسخی منطقی به پرسش ها

بخشی از دیباچه:
عنوان حدیث کرامت می تواند این برداشت را به ذهن بیاورد که این کتاب مقابله یی است با مقبولات کسانی که به مکتب صوفیان دل سپرده اند یا نفی وجهه روحانی و انسان ساز مکتب عرفان است که در همه مذاهب تاریخ بشر و در همه روزگاران مطرح بوده و در این روزگار ما هم که صنعت و تکنولوژی بسیاری از روابط معنوی و انسانی را به دکمه های بی احساس کامپیوترها سپرده، روی آوردن به بارگاه مولانا جلال الدین، رهایی از فشار روانی این صنعت زدگی شده است.
اما این کتاب نه برای ستایش بی قید و شرط مقبولات صوفیان خانقاهی، نه برای تایید و اثبات همه اندیشه هایی است که در زیر واژه هایی چون تصوّف عرفان و مفهوم جهانی mysticism خلاصه میشود و نه برای ردّ و نفی آن اقیانوس اندیشه ها و سخنان است که در همه روزگاران، بیش و کم فرزندان آدم را به آدمیت راه نموده است. انسان این زمانه، باید چشم و گوش خود را گشوده نگه دارد تا خرافه ها بر دل او ننشیند و از سوی دیگر اندیشه های والای انسانی در چشم او شطح و طامات ننماید. آن دروازه بلند معرفت که باید برای جوانها و برای همه ما و آیندگان ما گشوده بماند همین دروازه چشم و گوش است و از این دروازه بلند است که ارزشهای انسان ساز فرهنگ ایرانی می تواند در دل و جان عزیزان ما راه بگشاید و پایگاه هویت واقعی آنها شود...