علی زیباترین سرودهی هستی
نویسنده:
مصطفی چمران
امتیاز دهید
اگر پرستش غیر از خدا مجاز بود علی را می پرستیدم...
مصطفی چمران ساوجی (۱۳۱۱ تهران - ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ دهلاویه ) مشهور به دکتر مصطفی چمران فعال سیاسی-نظامی ایرانی و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جنگ ایران و عراق بود.
وی پیش از انقلاب ۵۷ انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه ریزی کرد، سپس به لبنان میرود و در آن جا به همراه امام موسی صدر سازمان امل را تشکیل میدهند. با انقلاب در ایران وی پس از ۲۱ سال به ایران باز میگردد و پس از آموزش نیروهای سپاه، از سوی مهندس بازرگان به معاونت نخستوزیری دولت موقت در امور انقلاب منصوب میشود. بعد از موفقیت در پاوه آیت الله خمینی مسئولیت وزارت دفاع را به وی میسپارد. از دیگر مسئولیتهای وی میتوان به نمایندگی تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و نماینده روحالله خمینی در شورای عالی دفاع اشاره کرد.
با شروع جنگ به اهواز رفت و ستاد جنگهای نا منظم را بنیان گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در سی و یک ام خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش کشته شد
بیشتر
مصطفی چمران ساوجی (۱۳۱۱ تهران - ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ دهلاویه ) مشهور به دکتر مصطفی چمران فعال سیاسی-نظامی ایرانی و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جنگ ایران و عراق بود.
وی پیش از انقلاب ۵۷ انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه ریزی کرد، سپس به لبنان میرود و در آن جا به همراه امام موسی صدر سازمان امل را تشکیل میدهند. با انقلاب در ایران وی پس از ۲۱ سال به ایران باز میگردد و پس از آموزش نیروهای سپاه، از سوی مهندس بازرگان به معاونت نخستوزیری دولت موقت در امور انقلاب منصوب میشود. بعد از موفقیت در پاوه آیت الله خمینی مسئولیت وزارت دفاع را به وی میسپارد. از دیگر مسئولیتهای وی میتوان به نمایندگی تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و نماینده روحالله خمینی در شورای عالی دفاع اشاره کرد.
با شروع جنگ به اهواز رفت و ستاد جنگهای نا منظم را بنیان گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در سی و یک ام خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش کشته شد
دیدگاههای کتاب الکترونیکی علی زیباترین سرودهی هستی
باید به این نکته توجه بشه که غنائم جنگی رو طبق قوانینی که خودشون داشتن بلافاصله بعد از جنگ تقسیم می کردن و به جنگاوران شرکت کننده می دادن. در نتیجه از این اموال چیزی به خزانه ریخته نمی شده.
و اینکه پس منبع درآمد در زمان حکومت امام علی علیه السلام چی بوده؟
این یه بحث گسترده و مفصلیه ولی اجمالا باید عرض کنم که منبع اصلی درآمد مالیات بوده که خودش به چند زیرشاخه تقسیم میشد و قوانین مربوط به خودش رو داشت. برای کسب اطلاعات تو این زمینه با سرچ عبارت "مالیات در دوران حضرت علی علیه السلام" در سایت noormagz.com به مقالاتی که در این زمینه نوشته شده دسترسی خواهید داشت که البته برای دانلود مقالات باید عضو سایت بشید و حجم دانلود هم در هر 10 روز یک سقفی داره.
(لازمه ذکر کنم نظری که درباره ی غنائم جنگی نوشتم که منبعش هم ذکر شده، از مقاله ی آقای "سید رضا حسینی" تحت عنوان "سیره ی اقتصادی امام علی علیه السلام" آورده شده)
دلیل این ادعا که علی(ع) این جنگها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگها را تعطیل کردند و خود در آن جنگها شرکت نکردند. امام صادق(ع) به عبدالملک بن عمرو، در حدیثی درباره این جنگها فرموداند:
ای ولله لو کان خیرا ما سبقونا الیه؛
(4. وسائل الشیعه، ج15، ص46،الکافی، ج5، ص19)
آری به خدا سوگند، اگر این جنگها به خبر و صلاح بود، هیچ کس در شرکت در
آن جنگها نمیتوانست از ما پیش گیرد.
داعی در این جنگها عمر است و عمر نیز داعی به باطل است؛ در حالی که از شرایط حضور در جنگ آن است که داعی بر حق باشد.
(این نظر و دو نظر قبلی علاوه بر منابع ذکر شده در متنشون تحت مقاله الی در سایت تشیع آورده شده است.)
هیچ کدام از این فتوحات مورد تأیید امامان معصوم(ع) نبوده است. بنابراین در جایی از تاریخ ردّی از شرکت علی(ع) در یکی از این جنگها نخواهید یافت؛ آن حضرت دلسوزترین مردم به اسلام و قهرمان همیشه پیروز میدانهای نبرد بود و بدیهی است اگر این نبردها به نفع اسلام بود، میبایست در آن پیش قدم باشد.
برخی محققان معاصر، درباره اینکه آیا امام حسن و امام حسین(ع) در این جنگها شرکت داشتند معتقدند: حسنین(ع) در هیچ کدام از آن فتوحات شرکت نکردند، و آن فتوحات اصلاً در صلاح ونفع اسلام نبود؛ اگر نگویم که آن جنگها به ضرر اسلام و مسلمین انجام یافت. (1. الحیاه السیاسیه للإمام الحسن(ع)، ص116-117)
مسعودی آورده است: عمر درباره جنگ ایران با عثمان مشاوره کرد. عثمان گفت: مردی را به این جنگ بفرست که صاحب تجربه و علم و آگاهی به امور جنگ باشد. عمر گفت: کیست؟ گفت: علی(ع) عمر به عثمان گفت: پس او را ملاقات کن و موضوع را با ایشان مطرح کن ببین آیا میپذیرد یا نه. عثمان نزد امیرمؤمنان(ع) رفت وموضوع را مطرح کرد؛ اما حضرت آن را نپذیرفت... (2. مروج الذهب، ج2، ص318).
اول می خوام از شما آقای SasanAria بابت نقد ارزشمندتون و اینکه توجه بنده رو به موضوع "منبع بیت المال در اون زمان" جلب کردید واقعا تشکر کنم. راستش خودم تا حالا به این موضوع توجه نکرده بودم.
من بعد از یه مطالعه ی اجمالی چند تا نکته در مورد "جنگ های دوران خلفای مسلمین و امام علی علیه السلام" جمع آوری کردم که با ذکر منبع می نویسم؛
خوبه تا حالا به این قضیه فکر کرد اید این بیت المال این همه سنگش به سینه می زنید اون موقع چه جوری بدست خلفای اسلامی می رسید تا آنجای که می دانم تا اعراب آنزمان
کاری جز غارت کردن وجنگیدن بلد نبودن این اعراب این پول ببخشید (بیت المال ) را از غارت کشور های به اصطلاح کافر بدست می آوردندوبعدش در کمال عدالت بین خودشون تقسیم می کردهاند
"اگر پرستش جز ذات خدا مجاز بود، بدون شک تو را می پرستیدم."
" امام علی علیه السلام تو جلسه ی حکومتی که با طلحه و زبیر داشتن وقتی صحبت به یه جایی رسید دین علی علیه السلام شمعی رو که محفل رو روشن می کرد خاموش کردن.
پرسیدن چرا اینکارو کردی؟
امام فرمودن: "تا جائیکه برای مصلحت مسلمین سخن می گفتیم حق داشتیم که از شمع بیت المال استفاده کنیم؛ اما آنجا که مسئله ای خصوصی و فردی مطرح می شود، به هیچ وجه اجازه نمی دهم که حتی یک لحظه از شمع بیت المال برای مصالح خصوصی صرف گردد."
و می بینیم همین طلحه و زبیر که امام رو به در دست گرفتن حکومت اصرار می کردن بعد از این واقعه و شناخت ایشون، بهشون پشت کردن و جنگ جمل رو راه انداختن.
این روایت فکر کنم گویای خیلی چیزایی باشه...
اینکه تو مملکتی که بیشتر از 30 سال دم از حکومت علی وار میزنن، شناختی از ایشون، اونطور که درخور شخصیت این مرد بزرگ هست، به وجود نیاوردن.
می تونم بگم تا الان من با اینکه هر روز اسم امام علی علیه السلام رو می شنیدم و خودمو یه شیعه می دونم و تو یه کشور شیعی زندگی می کنم ولی در مورد ابعاد شخصیتی ایشون اصلاع خاصی نداشتم تا اینکه این کتاب رو مطالعه کردم. و سوال پیش میاد که: "چرا؟"
به نظر من معرفی ابعاد شخصیت ائمه الان به ضرر خیلی ها تموم می شه.
با دونستن عدل علی علیه السلام و سایر ویژگی های ائمه، وقتی ما تو مملکتمون و تو حکومتمون - که بسیار مدعیه - شباهت و الگوبرداری خاصی از ایشون نبینیم، شاید یاد دوران شاه عباس بیفتیم... (بلا تشبیه) که فقط یه پوسته ی ظاهری از دین و عملکرد دینی وجود داشت و متاسفانه بعد از این سالا ما دوباره داریم تاریخ رو تکرار می کنیم.
کتاب بسیار مفیدیه.. خوندنشو به دوستان توصیه می کنم.. مخصوصا سخنرانی آخرشون.