دستیار خون آشام - جلد ۲ از مجموعه سیرک عجایب
نویسنده:
دارن شان
امتیاز دهید
رمان «دستیار خونآشام» (The Vampire's Assistant) دومین کتاب از مجموعه محبوب «سرزمین عجایب» نوشته دارن اوشاگنسی (Darren O'Shaughnessy)، نویسنده ایرلندی است که با نام مستعار دارن شان مینویسد. این کتاب که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد، ادامه ماجراجوییهای نوجوانی به نام دارن شان را روایت میکند که در جلد اول به دنیای تاریک خونآشامها کشیده شده بود.
«دستیار خونآشام» داستان را از جایی ادامه میدهد که کتاب اول (سیرک عجایب) به پایان رسید. دارن شان، پسر نوجوانی که به دلیل نجات دوستش مجبور شد با آقای کرپسلی، یک خونآشام، معامله کند و به نیمهخونآشام تبدیل شود، حالا باید با واقعیت زندگی جدیدش کنار بیاید.
در این کتاب، دارن که مرگ خود را صحنهسازی کرده و خانوادهاش را ترک کرده، به همراه مرشدش آقای کرپسلی به سیرک عجایب میرود. مکانی که میزبان موجودات غیرعادی و افراد با استعدادهای خارقالعاده است. این سیرک قرار است خانه جدید دارن باشد، جایی که او میتواند بدون نگرانی از آشکار شدن هویتش زندگی کند. دارن سعی میکند با میلش به زندگی انسانی و وظایف تازهاش بهعنوان دستیار یک خونآشام، تعادل برقرار کند. اما با ورود خطرهای جدید و انتخابهای سخت، دارن متوجه میشود که زندگی در دنیای تاریک خونآشامها آسان نیست...
آنچه این کتاب را متمایز میکند، ترکیب هنرمندانه عناصر ترسناک با تمهای عمیقتر انسانی مانند دوستی، وفاداری، تعلق و هویت است. در حالی که دارن تلاش میکند تا با طبیعت خونآشامی خود کنار بیاید، با چالشهای اخلاقی پیچیدهای مواجه میشود که خوانندگان نوجوان و بزرگسال را به یکسان درگیر میکند.
«دستیار خونآشام» با نثری روان و سرعتی نفسگیر روایت میشود و پر از صحنههای هیجانانگیز، موقعیتهای خطرناک و لحظات غیرمنتظره است که خواننده را تا آخرین صفحه میخکوب میکند. این کتاب دروازهای به دنیای گستردهتر ساگای دارن شان است که بعدها به یک مجموعه دوازده جلدی پرطرفدار تبدیل شد و در سال ۲۰۰۹ نیز اقتباسی سینمایی از آن ساخته شد.
«دستیار خونآشام» داستان را از جایی ادامه میدهد که کتاب اول (سیرک عجایب) به پایان رسید. دارن شان، پسر نوجوانی که به دلیل نجات دوستش مجبور شد با آقای کرپسلی، یک خونآشام، معامله کند و به نیمهخونآشام تبدیل شود، حالا باید با واقعیت زندگی جدیدش کنار بیاید.
در این کتاب، دارن که مرگ خود را صحنهسازی کرده و خانوادهاش را ترک کرده، به همراه مرشدش آقای کرپسلی به سیرک عجایب میرود. مکانی که میزبان موجودات غیرعادی و افراد با استعدادهای خارقالعاده است. این سیرک قرار است خانه جدید دارن باشد، جایی که او میتواند بدون نگرانی از آشکار شدن هویتش زندگی کند. دارن سعی میکند با میلش به زندگی انسانی و وظایف تازهاش بهعنوان دستیار یک خونآشام، تعادل برقرار کند. اما با ورود خطرهای جدید و انتخابهای سخت، دارن متوجه میشود که زندگی در دنیای تاریک خونآشامها آسان نیست...
آنچه این کتاب را متمایز میکند، ترکیب هنرمندانه عناصر ترسناک با تمهای عمیقتر انسانی مانند دوستی، وفاداری، تعلق و هویت است. در حالی که دارن تلاش میکند تا با طبیعت خونآشامی خود کنار بیاید، با چالشهای اخلاقی پیچیدهای مواجه میشود که خوانندگان نوجوان و بزرگسال را به یکسان درگیر میکند.
«دستیار خونآشام» با نثری روان و سرعتی نفسگیر روایت میشود و پر از صحنههای هیجانانگیز، موقعیتهای خطرناک و لحظات غیرمنتظره است که خواننده را تا آخرین صفحه میخکوب میکند. این کتاب دروازهای به دنیای گستردهتر ساگای دارن شان است که بعدها به یک مجموعه دوازده جلدی پرطرفدار تبدیل شد و در سال ۲۰۰۹ نیز اقتباسی سینمایی از آن ساخته شد.
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/02/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دستیار خون آشام - جلد ۲ از مجموعه سیرک عجایب
اون از شیطان هم بدتره…
دو دیقه دیگه از عصبانیت منفجر میشم…
ازش متنفررررررررمواقعا....اینارو میدادن دست ما دو دقیقه سلاخیشون میکردیم![/quote]
اون لعنتی باید عذاب میکشید…
باید تا آخر عمر عذاب میکشید بعد میمرد…
نامرد خیلی ساده مرد…
پس چی شد؟
ببخشید من یادم رف نیم ساعت دیر اومدم[/quote]
مگه داریم نمیکنم؟؟؟:stupid:
اون از شیطان هم بدتره…
دو دیقه دیگه از عصبانیت منفجر میشم…
ازش متنفررررررررم[/quote]واقعا....اینارو میدادن دست ما دو دقیقه سلاخیشون میکردیم!:)):))
خیلی خیلی بیمعرفت تر از اونچیزی که فکر میکنی!دارن همه ی زندگیشو براش داد...اخرشم میکشتش![/quote]
اره جون تو
خیلی بی شعور بود
آخی استیو خیلی احمق بود!+عوضی!
ولی بااینکه من ازش بدم میومد آخرش که به تینی گفت:بابا کمکم کن" دلم براش سوخت:((:((
اون از شیطان هم بدتره…
دو دیقه دیگه از عصبانیت منفجر میشم…(?)(?)(?)
ازش متنفررررررررم
پس چی شد؟
ببخشید من یادم رف نیم ساعت دیر اومدم
خیلی خیلی بیمعرفت تر از اونچیزی که فکر میکنی!دارن همه ی زندگیشو براش داد...اخرشم میکشتش!
نگو که گریه ام میگیره!!!!!!
عاغا کسی جسد استیو رو ندیده؟؟؟؟
میخوام برم تیکه پارش کنم…
ولی من نفمیدم پسر استیو خوب بود یا بد؟:stupid:
اووووووووومدم…[/quote]
خیلی خیلی بیمعرفت تر از اونچیزی که فکر میکنی!دارن همه ی زندگیشو براش داد...اخرشم میکشتش!
نگو که گریه ام میگیره!!!!!!
[/quote]
عاغا کسی جسد استیو رو ندیده؟؟؟؟
میخوام برم تیکه پارش کنم…(?)
اووووووووومدم…:D
خیلی خیلی بیمعرفت تر از اونچیزی که فکر میکنی!دارن همه ی زندگیشو براش داد...اخرشم میکشتش![/quote]
:((:((:((:((:((
نگو که گریه ام میگیره!!!!!!
:((:((:((:((:((