بک

ramoona نوشت:
الکترونیکی چشام در میاد...
و من کلا کتابهایی که به نسخه چاپیشون دسترسی دارم ترجیح می دم که اونو بخونم و کلا از خوندن نسخه چاپی بیشتر لذت می برم.. انگار هیجانش بیشتره..

دققققققققققققققققییییییییییییقققققققققققققاااااااااااااااااااا منم همین جوریم;-(
واسه همین نبرد با شیاطین رو نصفه ول کردم

الکترونیکی چشام در میاد...
و من کلا کتابهایی که به نسخه چاپیشون دسترسی دارم ترجیح می دم که اونو بخونم و کلا از خوندن نسخه چاپی بیشتر لذت می برم.. انگار هیجانش بیشتره..

ramoona نوشت:
به به.. بچه ها من با جلدای بعدیشو نخوندم ولی خانواده بک هم که به نفرین گریدی ها دچارند.. نکنه خاندان بک نیاکان گروبز باشند؟؟
چه خوب که بک هم مثل گروبز توانایی های فرازمینی داره ها.. ولی بچه ها دقت کردید تو این جلد هنوز لردلاس شطرنج بلد نبوده....
من خیلی ناراحت شدم فیکنا مرد.. بک هم که آخرش سلاخی شد.. برای گرفتن کتابای بعدیش از کتابخونه دارم لحظه شماری می کنم.

خب چرا الکترونیکی نمی خونی؟؟

ramoona نوشت:
به به.. بچه ها من با جلدای بعدیشو نخوندم ولی خانواده بک هم که به نفرین گریدی ها دچارند.. نکنه خاندان بک نیاکان گروبز باشند؟؟

خب از اجدادشون میشن دیگه
جلدای بعدی رو بخون میفهمی چی به چیه کی به کیه

به به.. بچه ها من با جلدای بعدیشو نخوندم ولی خانواده بک هم که به نفرین گریدی ها دچارند.. نکنه خاندان بک نیاکان گروبز باشند؟؟
چه خوب که بک هم مثل گروبز توانایی های فرازمینی داره ها.. ولی بچه ها دقت کردید تو این جلد هنوز لردلاس شطرنج بلد نبوده....
من خیلی ناراحت شدم فیکنا مرد.. بک هم که آخرش سلاخی شد.. برای گرفتن کتابای بعدیش از کتابخونه دارم لحظه شماری می کنم.

نمیدانم خوبه یا نه؟؟؟؟جرعت هم ندارم بخونمش!!!!;-):O:baaa::-(;-((!)(?)

جلد سه خیلی بهتر بود:O

judy abbot نوشت:
ببخشید میشه یکی یه خلاصه ازش بگه آخه میخوام تازه بخونمش!!!

باید اول جلد یکو بخونی عزیزم این جلد 4 نبرد با شیاطینه. بالا لیستش هست.
خلاصش...
خب یه خانوادن که به نفرین گرگینه ها دچارن برای درمان نفرین با یه شیطان به اسم لردلاس معامله میکنن.سال های سال این کارو میکردن.
بعد تو این خانواده که جدشون بارتالومیو گراده بوده که یه جادوگر بزرگ بوده یه سری جادوگر هم وجود دارن.نقش اصلی جادوگره.این جلد یک بود.
جلد و دو و چهار راجب دو نفر دیگس که اونا هم قدرت خاصی دارن بعد این سه نفر دور هم جمع میشن اونا...
یه لحظه صبر کن من که دارم کل داستانو میگم تازه این جوری خیلی مسخره و لوس شد بخونیش قشنگ تره.
امیدوارم نوشته هام کمکت کنه.:x

مثل اینکه خیلی کتاب خوبیه!از تعریفای شما فهمیدماااااااااااااااا!!!:-)

علی ربیعی نوشت:
بازم میگم سرزمین اشباح خیلی بهتر بود

دارن سرزمین اشباح رو خیلی کشش داده.ولی من از داستانای نبرد با شیاطینش خیییییییییییییلی خوشم اومد!!:x:-*
اون داستانش جالب تر بود ولی توی این کتاب دارن تجربیات بیشتری داشته;-(