صمد جاودانه شد
نویسنده:
علی اشرف درویشیان
درباره:
صمد بهرنگی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
سال پیش در یکی از محله های تبریز کودکی به دنیا آمد سی که چون هزاران کودک دیگر با اولین قیافه ای که آشنا گردید فقر بود که توی اطاق محقرشان کنار پدر و مادرش چمباتمه زده بود . نام كودك را صمد گذاشتند و او با کودکان همسال خود در میان کوچه و بازار توى خاك و خل بزرگ شد اما هیچگاه چون دیگران به مردم طبقه اش پشت نکرد و تا آخرین لحظه زندگی کوتاه خویش از آنها گفت و برای آنها نوشت. خودش در این باره میگوید: «مثل قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر ، اما مثل قارچ نمو کردم ولی نه مثل قارچ زود از پا در آمدم. هر جانمی بود بخود کشیدم کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم ... مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم و شدم معلم روستاهای آذربایجان پدرم میگوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنند از همین بیشتر نصیب تو نمیشود... » اولین نوشته اش بنام «تلخون که اقتباس از افسانه های محلی آذربایجان بود، به امضای ص - قارانقوش» در کتاب هفته ۱ به چاپ رسید...
بیشتر
سال پیش در یکی از محله های تبریز کودکی به دنیا آمد سی که چون هزاران کودک دیگر با اولین قیافه ای که آشنا گردید فقر بود که توی اطاق محقرشان کنار پدر و مادرش چمباتمه زده بود . نام كودك را صمد گذاشتند و او با کودکان همسال خود در میان کوچه و بازار توى خاك و خل بزرگ شد اما هیچگاه چون دیگران به مردم طبقه اش پشت نکرد و تا آخرین لحظه زندگی کوتاه خویش از آنها گفت و برای آنها نوشت. خودش در این باره میگوید: «مثل قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر ، اما مثل قارچ نمو کردم ولی نه مثل قارچ زود از پا در آمدم. هر جانمی بود بخود کشیدم کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم ... مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم و شدم معلم روستاهای آذربایجان پدرم میگوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنند از همین بیشتر نصیب تو نمیشود... » اولین نوشته اش بنام «تلخون که اقتباس از افسانه های محلی آذربایجان بود، به امضای ص - قارانقوش» در کتاب هفته ۱ به چاپ رسید...
آپلود شده توسط:
Pir pesar
1389/09/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی صمد جاودانه شد