رسته‌ها
آنچه من هستم
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 81 رای
نویسنده:
مترجم:
مصطفی رحیمی
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 81 رای
مصاحبه ای با ژان پل سارتر

از متن کتاب:
پرسش: یک سالی است که شایعه های بیش و کم ناخوشایندی درباره وضع جسمی شما به گوش میرسد اکنون که به هفتاد سالگی رسیده اید از سلامت خود بگوئید.
سارتر: مشکل است بگویم که حالم خوب است اما نمی توانم بگویم که بد است. دو سالی است که دچار عوارضی گوناگون شده ام. بخصوص وقتی که بیش از یک کیلومتر راه میروم پاهایم درد میگیرد و معمولا" راه رفتن را به همین اندازه بس میکنم. از طرفی مبتلا به فشارخون شدید بودم که در این اواخر ناگهان برطرف شد مدتی درجه فشارخونم بسیار بالا بود،اما بر اثر خوردن دارو "فعلا" پائین آمده است.
مهمتر از همه، ناحیه پشت چشم چپم دچار خونریزی شد. این تنها چشم سالمم بود، زیرا چشم راستم در سه سالگی "عملا" دیدش را از دست داد. هنوز به طور مبهم، شکل اشیاء را میبینم. روشنائی و رنگ را تشخیص میدهم. اما خود اشیاء را نمیبینم و چهره ها را نیز به طور مشخص از هم تمیز نمیدهم. در نتیجه نه میتوانم بخوانم، نه میتوانم بنویسم. دقیق تر بگویم، میتوانم بنویسم، یعنی کلمات را با دست روی کاغذ رسم می کنم و الان این کار را تقریبا به راحتی انجام میدهم، اما آنچه را نوشته ام نمیتوانم بخوانم. خواندن برایم مطلقا ناممکن شده است: یعنی سطرها و فاصله میان کلمات را میبینم، اما خود کلمه ها را تشخیص نمی دهم. و چون از خواندن و نوشتن محروم شده ام، دیگر هیچ امکانی برایم باقی نمانده است که به عنوان نویسنده کارکنم فعالیت نویسندگی ام کلا"
به پایان رسیده است...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
73
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

انقلاب ادبی یا تجدد ادبی
انقلاب ادبی یا تجدد ادبی
4.2 امتیاز
از 6 رای
مقالات فروغی - جلد 1
مقالات فروغی - جلد 1
4.7 امتیاز
از 79 رای
نقد آثار م.ا.به آذین
نقد آثار م.ا.به آذین
4.8 امتیاز
از 29 رای
جادوی کلام
جادوی کلام
3.5 امتیاز
از 2 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آنچه من هستم

تعداد دیدگاه‌ها:
7
من مطلبی راجع به روابط جنسی و شهوی خود ننوشته ام. از طرفی موجبی هم نمی بینم که بنویسم ، مگر در جامعهٔ دیگری که همهٔ مردم دست خود را رو کنند.
آنچه من هستم
ژان پل سارتر
دم شما گرم
بودن درد دارد می فهمی؟ اینم دیدگاه
از اون کتاباییه که چند بار باید خوند با اینکه خود کتاب هم دارم به بهانه ی pdf یه بار دیگه میخونمش:x
من عاشقه كارای‌سارترم، تنها مصاحبه ای كه ازش خونده بودم همون مصاحبۀ آخر كتاب شيطان و خدا بودش، ازون يه تيكه خيلی خوشم اومد..
من قلم بدست ميگيرم، اسمم سارتر است، و اين است آنچه فكر ميكنم.
آنچه من هستم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک